دل آباد :: رسانه اهل دل

دل آباد، رسانه بی دل هایی ست که در به در، در پی دلدار اند.
خانه | اخبار | پیامک | کتاب | جزوه | اپلیکیشن | فیلم | صوت | ختم قرآن | عکس | گوشه‌نما | آرشیو | پیوندها | وبلاگ‌ها | همدلی در دل‌آباد
درباره ما | تماس با ما


امروز
یکی دیگر از روزهای خوب خداست


یا غریب القربا، أین عمار؟!


| ارسال در «دل‌نوشت»«دل‌نویس» توسط دل‌باخته .. ، در ساعت ۱۵:۴۲ روز سه شنبه ۳۱ ارديبهشت ۹۲ |


همه ما منتظر آن فتنه بزرگی هستیم که مدت هاست توصیفش را از اطرافیان شنیده ایم. منتظریم جرقه ای زده شود تا آتش فتنه افروخته شود و وارد عرصه شویم، اما دریغ از این که این بار خبری از آتش نیست، این بار موریانه ها در بی خبری ما بی صدا به جان درخت انقلاب افتاده اند. از مدت ها پیش برخی خود را برای مقابله با فتنه گران در خیابان ها آماده می کنند، اما باور کنید فتنه این دوره از انتخابات، اغتشاشات خیابانی نیست، بلکه اختلافات گفتمانی است! رمز عملیات فتنه دوره پیش «تقلب» بود، اما این دوره «تفرقه» خود نقش کاتالیزور را در انتخابات ایفا می کند. فتنه سال هشتاد و هشت، بعد از انتخابات بود و فتنه 92، قبل از انتخابات. فتنه قالب و چارچوب خاصی ندارد. همین فروریختن دیوار آهنین آرمان های یاران قدیمی و این افتراق جبران نشدنی مبنایی میان همفکران دیروز در این ایام، با خود ده ها فتنه رنگارنگ به همراه دارد.

 

فتنه آتش زدن صدها سطل زباله و شکستن شیشه بانک ها نیست. فتنه حتی شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» نیست. معنا و مفهوم فتنه و فتنه گری، خلاصه در متن اغتشاشات نیست. آشوب و شورش یعنی تقابل و مبارزه علنی، اما فتنه معنای دیگری دارد. فتنه یعنی قصور اهل «بصر». فتنه یعنی استفاده ابزاری از قرآن در راه باطل. فتنه یعنی شنیدن حرف گزافی که هیچگاه انتظار شنیدنش را نداشته و نداشتی از کسی همچون طلحه. فتنه یعنی استفاده و خرج از کیسه رهبری، برای رسیدن به «حس برتری». فتنه یعنی باطل جلوه دادن حق و حق نمایاندن باطل. فتنه یعنی فضای غبار آلودی که دیگر بینایی عادی بکار نمی آید. فتنه یعنی اینکه اسامة ابن زیدی که به فرمان پیامبر اطلاعت امرش واجب بود، بعد از نبی خدا دست بیعت نداد با علی. اینجاست که جای خالی بصیرت مشهود می شود. «صبر» و «بصیرت» دو سلاح مومن در ایام فتنه است. «بصیرت ناب» دُر نایابی ست که حتی با خواندن صدها مقاله و نوشتن ده ها کتاب حاصل نمی شود. نشانه داشتن بصیرت، انشاء نوشتن نیست. بصیرت شال‌گردن نیست که هرگاه از سوز سرما به خود لرزیدیم و از بیم سرماخوردگی هراسناک شدیم، آن را دور گردن خود بپیچیم. بصیرت حرز و تعویذی ست که همچون سپر و زره از ما محافظت می کند، یا چون قطب نمایی ست که راه را از بیراه متمایز می کند در نگاه ما. یا همچون مصباح است که تاریکی ها، انتهای راه را روشن می کند در نظرگاه ما.

 

هجوم فتنه ها در آخر الزمان و سقوط و ریزش ها در روزگار فتنه اتفاق عجیب که نه، بلکه یک وعده محکم الهی است. این مصداق همان کلام حضرت امیر «علیه السلام» است که در نهج البلاغه فرمود: «والذی بعثه بالحق نبیا لَتَبَلبُلَنَّ بَلبَلة و لَتَغَربُلَنَّ غربلة بل یستخرج من الغربال خلق کثیر»: قسم به ذات احدیت که نبی اکرم «صلی الله علیه و آله» را به حق برانگیخت، در آخرالزمان مردم امتحان می شوند. به قدری امتحان ها شدید و مردم غربال می شوند که اشخاص بزرگ از درون غربال به پایین می افتند و افراد خاص، مؤمن و خالص در غربال می مانند. «یستخرج من الغربال خلق کثیر» و عده زیادی از مردم از غربال بیرون می ریزند. این مرام علی در حکومت داری است. در حکومت علی فرمانداری هیچ دیاری نصیب طلحه و زبیر نمی شود. با این توصیف باید هم رأی علی در مقایسه با اغیار کم باشد. آخر علی جز یتیمان و مستضعفین نان خور دیگری ندارد که برای حکومتش تبلیغ کنند. آنها که هم خدا را می خواهند و هم خرما را و نان را به نرخ روز می خورند، در پیش علی چیزی عایدشان نمی شود. آخر علی کیسه نان و خرما را شبانه بین نیازمندان و مستحقین تقسیم می کند. اصلا از همین جاست که ریزش ها شروع می شود و نقشه جمل و نهروان و صفین برای جنگ، نهایی می شود. حال ما را که تجربه سخت و گرانقدر صدر اسلام هست چرا باید در برابر فتنه ها و ریزش های یاران، انگشت تعجب بر دهان بگیریم. ما را چه باک از چهل تکه شدن یاران؟ ما به امر قرآن «در راه حق از کمی یاران نمی هراسیم». رأی ما ارتباطی با جهت وزش باد های موسمی و حزبی ندارد!

 

کسانیکه در این سالیان خود را «افسر ارشد جنگ نرم» نامیدند، گویی کاملا امر بر آنان مشتبه شده بود که «عمار» یارند! تا صدای «أین عمار» برخاست، خطاب را به خود گرفتند که نکند فکر کنید با جناب «عمار یاسر» بودند، نخیر! منظور خطیب خود ما هستیم! اما همان مدعیان، بنگاه بصیرت پراکنی شان، تشویش می پراکند امروز. تقصیر بنگاه چیان نیست، وقتی سوار بر قایق احساس بر کرانه دریای مواج پیش می روی، هیچکس تضمین غرق نشدن را به شما نداده است. کسی ضمانت نکرده که این بار هم - همچون گذشته - این مسیر طوفانی را صحیح و سالم و به آسانی به ساحل بازگردی. آنها که غوره نخورده مویز شدند، در این ایام باید بپرهیزند از رفتارهای کجدار و مریز. مدعیان «بصر» و بینایی، باید بر سر بصیرتشان حنا بگذارند، که خار را در چشم دیگران می بینند و تیر را در چشم خود نه. آدم هایی که یک شبه ره صد ساله را طی می کنند، بعید نیست که یک روزه، همان راه را برگردند. خدا رحمت کند پیر جماران را که سال ها پیش، تکلیف پیر و جوان را از قبل مشخص کرد و گفت: «ملاک حال فعلی افراد است»، نه قیل و قال قبلی و مقاله های پر ملات دیروزشان.

 

عمار، حرف بسیار می زد، اما حرفِ زیادی نمی زد. عمار اهل دیانت بود نه اهل ادبیات. عمار روشن ضمیر بود، اما ژست روشنفکری نمی گرفت. عمار اهل انشاء نوشتن نبود. بیان بصیرت در سیره عملی عمار، شفاهی و افواهی بود. بصیرت عمار، هیچگاه آغشته به سم منیت نشد. عمار حرف های بزرگی می زد، اما مواظب بود گنده تر از دهانش صحبت نکند. ولیکن ما امروز با آدم هایی طرف هستیم که برای بروز فتنه، امروز و فردا می کنند، تا دوباره حرفشان تیتر یک و نامشان بر سر زبان ها باشد. آدم هایی که فتنه برایشان یک منبع تغذیه و کلکسیون سوژه است. آدم هایی که برایشان «ادبیات»، خیلی بیشتر از «سیاست» و فلان جبهه و بهمان گروه، موضوعیت دارد. کسانی که با عینک مه گرفته ژورنالیستی به تمامی مسائل می نگرند. آدم هایی که تا همین دیروز به انحاء مختلف به افراد دیگر پسوند رذالت می چسباندند و امروز، برای همان افراد رذل خوانده دیروز، انوع و اقسام فضائل را قائلند. این ها اساتید بصیری هستند که جز قرائت خود از بصیرت، تفسیر دیگری را نمی پذیرند و به شاگردان، کتابی جز کتاب خود را تجویز نمی کنند. و غالبا هنرشان در تبیین مسائل اصلی و فرعی، اصلی کردن مسائل فرعی است و بالعکس.

 

براستی که امروز با خواندن «دل نوشت» برخی ها یاد سرنوشت «اُسامه» می افتیم. اشکال از این ها نیست که لقب «عمار» را غصب کرده اند و بار سنگین این نام را به دوش می کشند، ایراد از من و شمایی ست که بیش از اندازه به اینان میدان داده ایم. منزلتی که برای این افراد قائل شدیم، هیچ با قدر واقعی و مطلقشان همخوانی ندارد. کوتوله هایی که بر روی شانه های دیگران سوار بودند اما از راه دور برای ما بزرگ دیده شدند. آنوقت بود کهشروع کردند به بزرگی کردن. چی می شد کرد؟ خودمان با دست های خود بر تن آدم هایی که در بینش مسائل و چینش کلمات –همچون این حقیر- عاری از خطا نبودند، لباس تقدس پوشاندیم. این مدعیان دروغین «عمار»، این مبصران بی بصیرت کلاس درس سیاست، این طلبکاران همیشگی - که تقوا برایشان بیشتر به یک شوخی می ماند، تا امری شرعی - اگر پایش بیفتد، جمهوری اسلامی را هم بدهکار خود و خانواده شان خواهند کرد.

 

اشتباه از ما بود که احساس می کردیم این جماعت، اسوه حسنه اند و حرفشان حجت است. ما هماره با حسن نیت، بر این گمان استوار بودیم که ندای بسیجیان، از حنجره این حزب اللهی های سوپر دولوکس برمی خیزد، اما نه! اینها نماینده و منادی ندای خود بودند که مقصود شخصی شان را از راه تمسک به ابزار ها ابراز می کردند. «مصباح الهدی» یا «سراج منیر» فرقی چندانی برایشان نمی کند؛ همیشه این حق را برای خود قائلند تا هر که را می خواهند نقد یا تخریب کنند، اما کسی جرئت گفتن «بالای چشم تان ابروست» را ندارد! استاد برچسب زنی هستند. وجه تسمیه تمام خلق را می دانند و آنها را به همان نام می خوانند. ولیکن ناشی گری شان کار دستشان داد. فوت کوزه گیری را از استاد نیاموخته، برای ارتزاق خود دکان باز کردند. اینان از قِبَل فتنه بود که کاسب شدند و برای خود کسب و کار به راه انداختند. مدت هاست که بازار کارشان رونق گرفته است، با چند منشی و شاگرد و نوچه، خلاصه برو بیایی از برای خود دارند. هر دو روز یکبار برای دیگران نسخه بصیرت می پیچند، اما سال هاست که خود در کوچکترین مسائل شخصی شان متحیرانه مانده اند.

 

زیاده روی آدم ها در همه چیز - الا تقوا – بیمناک می کند آدم را. شکی نیست که همیشه تند روی ها و افراطی گری های افراد، در توصیفات اغراق آمیز و ولایتمداری های مبالغه گرانه و بصیرت افزایی های غیر مجاز، در ادامه «تفریط» به دنبال خواهد داشت. حالا دیگر این ها مستأجر «شهرداری» اند - صاحبخانه هم اگر باشند- خانه شان ملک پدری ست، نه بیت رهبری! «بیت رهبری» برایشان بهانه ای بیش نیست. این ها آنقدر که نگران خوشحالی بی بی سی انگلیسی هستند، نگران ناراحتی یار خراسانی نیستند. حضرت ماه براستی غریب است بین این همه ستاره قریب و هنوز هم بین اقربا احساس غربت می کند شدید. یا «غریب القربا» پس «أین عمار؟!» این ها که قهرمانان سرافکنده ماراتن افراطی گری هستند. یقینا سقف پرواز اینها از سطح امثال گنجی و نوری زاد بالاتر نخواهد رفت. کپی برابر اصل اند. حکایت رفتار و گفتارشان درست شبیه همان اهالی محله افراط و تفریط است، که روزی در ذم کسی می کوشیدند و روزی دیگر در مدح هم او و بالعکس! اصلاً فتنه یعنی همین. یعنی حامی دیروزت، از روی جوانی و خامی، جانی شود امروز و کسی را که تا دیروز خائن می خواندی، رفیق جانی ات شود امروز. اینجاست که بصیرت افراد ته می کشد.

 

بی بصیرتی یعنی «مالک اشتر» را تنها «سالک اکبر» بدانیم، نه علمدار بصیرت و سردار جهاد. آنها که مصباح را نه از مسیر «سیاست» که تنها از کانال «انقلاب» قبول دارند، شاید روزی برسد که سر شبهه «ولایت»، سید علی را هم جز از کانال «دیانت» قبول نکنند. مصباح «آقابالاسر» نیست، سردار وحید آقای غریب ماست. در این روزها اگر برای «عمار» علی تنها یک مصداق بتوان جست، آن یک نفر کسی جز مصباح نیست، که به فرموده «سید علی» سه ویژه در او جمع است: هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا. من از موسسه امام خمینی شهریه نمی گیرم. حتی به خود اجازه نمی دهم که بگویم: «خودم را حقیرترین شاگرد کوچک ترین درس آموخته علامه مجاهد مصباح یزدی نیز نمی دانم». اما در شهری گوشه گیرم که دلگیرم از برخی زوار و همشهریان. از کسانی که اگر الفبای بصیرت و ولایت فقیه را آموخته باشند از تاکستان مست و خمار اوست که خوشه چینی کرده اند، اما این روزها جای قدردانی، با خطابی توهین آمیز او را بدرقه کردند. «خیانت به جبهه خودی» یعنی همین!

نظرات  (۳۲)

۳۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۱۹

خط ممتد می گوید:

خداقوت
وبلاگ زیبا و مفید و پرمحتوایی دارید
خدا خیرتون بده
یاعلی

پاسخ دل‌باخته :


سپاسگزارم از لطف شما
پاینده باشید
یا زهرا «سلام الله علیها»
۳۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۲۰

مصطفی گرجی می گوید:

نوری زاد هم همینطور بود
عاقبت امرش این شد که توهین کرد به امام خامنه ای که تا چند سال پیش با ادبیات به ظاهر قشنگش داشت از آقا دفاع میکرد
متاسفم برای آقایانی که از فتنه برای خود دکان باز کردند و جیب خود را پر کردند از بصیرت توو خالی

آیت الله مصباح برای ما نور منور در سیاهی فتنه و انحراف است و با این حرفها خدشه ای به او وارد نمیشود
درود بر عمار انقلاب حضرت آیت الله مصباح

پاسخ دل‌باخته :


آری به هیچکس برگ سبز تضمین عاقبت نداده اند.
خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند ان شاءلله
۳۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۱:۰۵

نقـ طه می گوید:

روزگار غریبی است ..

پاسخ دل‌باخته :


غریبی درد بی درمان غریبی
۳۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۲:۰۸

نبوی می گوید:

جالب بود . علامه مصباح از ستاره هدایت اند که در این ظلمت فتنه راه نمای هدایت جویان اند

پاسخ دل‌باخته :


خدا آسمان انقلاب ما را ستاره باران کند ان شاءلله
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۰۲

مستعان می گوید:

السلام
در پناه حق
علی مدد

پاسخ دل‌باخته :


علیکم السلام
مؤید باشید
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۳۴

بی نام می گوید:

مصباح هر قدر هم از نظر رتبه علمی بالا باشد به عظمت آیت الله جوادی آملی نمی رسد. آقای جوادی سال 84 بی دلیل با احمدی نژاد لج کرد و نهایتا در سال 88 در آغوش فتنه گران افتاد و البته اگر چه با زیرکی و فهمی که ناشی از سلوک عرفانی نزد علامه طباطبایی ها و امام خمینی ها بود از اصحاب فتنه قرار نگرفت ولی می دانیم که الان جایگاه سابق را ندارد و بین طرفداران نظام و ضد انقلاب مردد و مذبذب است نه این که بخواهد جزو ضد انقلاب قرار گیرد اما نظام نیز خیلی تمایلی به پذیرش او ندارد سابقا هر جا که نگاه می‏کردیم جوادی آملی بود و سخنان گهر بارش که خودم چه بسیار از فیض بردم اما اکنون ؟
آقای مصباح اگر بخواهیم منصفانه به بررسی اش بپردازیم از لحاظ سابقه و درجه علمی و اساتیدی که دیده و بسیاری از جهات دیگر به هیچ وجه به پای آیت الله جوادی آملی نمی رسد. او نیز پس از فتنه 88 همان راهی را رفته که جوادی آملی سال 84 رفته است. دیری نخواهد گذشت که دست پنهان الهی او را هم به عنصری تقریبا خنثی در عرصه سیاست ایران تبدیل خواهد کرد و این امر دیر نخواهد بود.

پاسخ دل‌باخته :


گمان نمی کنم بصیرت سیاسی ربطی به سطح علمی داشته باشد. 
قدری در قضاوت تقوا و انصاف را مد نظر قرار دهید و هرآنچه تلقی شخصی خودتان است به نظام و مردم نسبت ندهید.
این تلقی ها همه نشأت گرفته از تعصبات سیاسی نسبت به جناح مطلوب خود است.
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۴۹

زهرا می گوید:

من امسال دیدم که مصباح بهمعنی واقعی کلمه برای نظام از خودش گذشت از همه خودش گذشت ..شک نکنید خدا قدردان هست حتی اگر کج اندیشان قصد ابروی ایشون رو بکنن

پاسخ دل‌باخته :


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضى نحبه ومنهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا» الاحزاب/ 23
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۵۲

زهرا می گوید:

من لینک مطلب رو میذارم تو وبم

پاسخ دل‌باخته :


سپاس
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۸

نیلوفرآبی می گوید:

مچکرم از این نوشته ی زیباتون.
حقیقتا حرف دل من بود، اما با بیانی بسیار زیباتر و پرمغز تر!
از کلمه به کلمه اش استفاده کردم.
زنده باشین

پاسخ دل‌باخته :


متشکر و ممنونم از لطف حضرتعالی
مؤید و منصور باشید
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۵۲

هیوا می گوید:

سلام . دیروز میلاد ام جواد (ع)بود، ایشون یه دعایی دارند با این مضمون که خدایا مرا قدرت تشخیص حق عنایت فرما و تا آنزمان که هستم مقاوم در آن مسیر قرار ده.
آقاسید درمورد کامنت بی نام نظری ندارید؟؟؟

پاسخ دل‌باخته :


سلام علیکم ان شاءلله که این توفیق را خدای متعال به همه ما عنایت کند.

در رابطه با کامنت بی نام باید عرض کنم:

در این فضا رسالت مخاطب پس چه می شود؟ آیا وظیفه مخاطب فقط «خواندن» است؟ آیا انداختن بار بر دوش یک نفر و تنها انتظار داشتن از او برای نوشتن و روشنگری و پاسخگویی و... صحیح است؟

آیا مخاطب تنها باید نقش یک مصرف کنند را داشته باشد و رفتارش منفعلانه باشد؟ چرا مخاطب احساس نمی کند که گاهی هم وظیفه پاسخگویی و روشنگری را خود باید انجام دهد.

غریب القربا یعنی همین. یعنی در بین دوستان احساس غربت کنی، اما قربا نقش تماشاچی را ایفا می کنند. یعنی هزاران نفر از دوستان متن را بخوانند اما در تأیید مدعا و محکومیت هتاکان و یاوه گویان؛ در مقام روشنگری برنیایند و در این فضای فتنه گون، مطلبی را عرض نکنند. 

پاسخ «بی نام» را نمی دهم تا ببینم آیا کسی پیدا می شود که احساس وظیفه کند در مقام پاسخگویی و روشنگری یا خیر؟
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۵۶

نیلوفرآبی می گوید:

"اشتباه از ما بود که احساس می کردیم این جماعت، اسوه حسنه اند و حرفشان حجت است. ما هماره با حسن نیت، بر این گمان استوار بودیم که ندای بسیجیان، از حنجره این حزب اللهی های سوپر دولوکس برمی خیزد، اما نه! اینها نماینده و منادی ندای خود بودند که مقصود شخصی شان را از راه تمسک به ابزار ها ابراز می کردند."


بعد از خوندن اون "دل نوشت" ، اولین چیزی که به ذهنم رسید، دقیقا همین بود.

پاسخ دل‌باخته :


و من هر بار همین جمله را می گویم
خدا عاقبت همه مان را ختم به خیر کند ان شاءلله
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۱

آرمان می گوید:

سلام
واقعا زیبا بود.
البته یه جاهایی یه ذره بی انصافی هم داشت. ولی اصل مطلب به جا بود و بسیار زیبا هم بیان شده بود. ممنون از شما.التیامی بود بر زخمی که خیانت خودی ها بود ولی به دیگرانش نسبت می دادند.

پاسخ دل‌باخته :


سلام الله
سپاس از لطف و حسن توجهتان
ان شاءلله خدا ما را ببخشد اگر در چند فراز از دایره انصاف خارج شدیم.
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۱۳

شریفی می گوید:

غریب الغربا درس است نه غریب القربا!

پاسخ دل‌باخته :


غربا: غریبان،
قربا: نزدیکان

غریب الغربا: به معنای غریب غریبان است.
غریب القربا: به معنای غریب در میان آشنایان است.
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۰۹

سورنا می گوید:

حــــــق...

پاسخ دل‌باخته :


در پناه حق و در راه حق باشید و بمانید
ان شاءلله
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۴۵

ماری می گوید:

سلام آقا سید
واقعا ممنون از این دو پست آخری تون...

نمی دونم بعضیا چه جوری مطلب رو می خونن که قبل از اینکه خود مطلب رو بفهمن ظاهر کلمات رو غلط املایی می بی نن

دعا کنیم برای بصیرت همه ی مردم


پاسخ دل‌باخته :


سلام علیکم
وظیفه بود.
گاهی تعصب و قضاوت از روی حب و بغض ها باعث پیش آمدن این سوء تفاهمات ادبی- سیاسی می شود.
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۱۸

بسم هو می گوید:

تو در میان قریبان عزیز من چ غریبی ..

پاسخ دل‌باخته :


بر سید و سالار غریبان صلوات...
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۵۷

خوشی ها می گوید:

این نیز بگذرد...

پاسخ دل‌باخته :


سقیفه نیز گذشت
کربلا نیز گذشت
اما چگونه...؟
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۰۵

رائح می گوید:

سلام و نور

پیشاپیش میلاد پدر امت و روز بابای ماه‌مون مبارک

قرار است اگر خدا بخواهد و توفیق رفیق فکرمان باشد، برکت
از قلم‌مان شره کند و برای پدرانقلابی این انقلاب هدیه‌ای در نظر بگیریم

هدیه‌ای نه در شان ایشان که برای ادای دین به
مسرت دل خودمان از داشتن چنین پدری...

قرارمان هم این باشد که هرکس بنا به ذوق سلیقه‌ی
فراوانش متنی با هدف تبریک و تجدید بیعت با ماه انقلاب تحت موج بابای انقلابی ام تا
روز میلاد حضرت امیر روحی له الفدا در وبلاگش بگذارد و دوستان عاشق آقایش را در
این طرح شریک کند به امید اینکه عیدی‌مان را از دست کوثر حیدر و مادر آقا جانمان بگیریم...

ان شاءالله

یا علی مدد
http://enghelabi2.persiangig.com/babaye%20enghelabi.png
http://enghelabi2.persiangig.com/babaye%20enghelabi.jpg
http://enghelabi2.persiangig.com/03.jpg
http://enghelabi2.persiangig.com/02.jpg
http://enghelabi2.persiangig.com/01.jpg

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمت خدا بر شما
گرچه می دانم این نظر بصورت انبوه و بدون توجه به متن و مخاطب ارسال شده است، اما آرزوی خیر دارم برای این قرار نورانی.
در پناه خدا باشید و بمانید
۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۲۵

تنها ترین سردار می گوید:

افسران جنگ نرم امام خامنه ای(حفظه الله)، بدانید و آگاه باشید که یکی از اصلی ترین برنامه های دشمن در تضعیف جایگاه ولایت فقیه و شخص مقام معظم رهبری ست، از ماه ها قبل برنامه ریزی کرده و با شکست در فتنه 88 آمده اند تا تیر خلاص را به ناجی نظام از فتنه88 یعنی مقام عظمی ولایت امام خامنه ای بزنند. طبق رصد های انجام شده از ماهها قبل با تجمعات مسخره مقابل بیت حضرت آقا بابت مسائلی که به هیچ وجه مربوط به رهبری نمیشود شروع شد و تا نامه های جسورانه خطاب مستقیم به حضرت آقا از طرف شخصیت های سیاسی مذهبی جامعه و اطرافیان خواص گرفته تا سایت ها و وبلاگ ها ادامه یافته است. اینها همه با برنامه ریزی دشمن پیش رفته و شک نکنید که حضور آقای هاشمی بعد از تمام مواضع مخالف نظام و ولایت ایشون در فتنه و قبل و بعد از آن برای چنین روزی بوده است تا طبق برنامه دشمن با حمله به مقام معظم رهبری و تضعیف جایگاه ایشان به اهدافی که سی سال برایش برنامه ریزی کرده و گام به گام با اجرای لیبرالیسم سیاسی و فرهنگی پیش رفته است برسند.
امروز شاهد خطاب های مستقیم شخصیت هایی که صلاحیتشان احراز نشده و یا شخصیت های شاخص و البته بی بصیرت و بعضا خودفروخته جامعه به حضرت آقا برای تجدید نظر در رای شورای محترم نگهبان هستیم، جایگاهی که حضرت امام مخالفت با رای آن را فساد فی الارض و حکم آن را اعدام میدانند. ما افسران جنگ نرم به عنوان حافظان حریم ولایت وظیفه تبیین مسائل برای عموم مردم را بر عهده داریم، باید بدانند که مرجع قانونی رسیدگی به اعتراض رای شورای نگهبان رهبری نبوده و این خطاب ها به ایشان کاملا با برنامه ریزی دشمن همسو بوده است. چراکه همراه با اعتراض سخنگوی وزارت خارجه آمریکا و اظهارات مداخله جویانه او درباره رای شورای نگهبان شاهد بیانیه ها و نامه های خطاب مستقیم آقای مشایی ، برخی اطرافیان حضرت امام خمینی(ره) و دیگر بی بصیرتان جامعه و بعضا تهدیدات ایشان تا به این لحظه بوده ایم. آماده هجمه های بعدی به جایگاه رفیع ولایت و دفاع از ولایت تا پای جان چه در عرصه مجازی و چه در سطح جامعه باشید، این آخرین حربه دشمن برای از نفس انداختن نظام با هدف گیری قلب آن است، یعنی شکاف بین مردم و ولایت، که با انجام وظیفه به موقع ما و بصیرت مردم عزیز این آرزو را به گور خواهند برد ان شالله.
این پیام را به همگان منتشر کنید
۰۳ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۵۷

خورشید ایران می گوید:

سلام
میلاد مولی الکونین علی علیه السلام بر شما مبارک
در مورد مطلب شما،
یکی از نقدهایی که به آیت اله مصباح وارد است این است که به صورتی مصداقی وارد انتخابات و سیاست می شوند.
نامه ای است که از طرف جمعی از اهالی اندیشه خطاب به آیت اله مصباح نوشته اند هم همین را به ایشان توصیه کرده اند در سیاست مصداقی وارد نشوند.
به نظر بنده هیچ کدام از بزرگان دینی نباید مصداقی وارد سیاست شوند چرا که این حضرات جایگاه حقوقی متصل به اسلام دارند که اشتباهات سیاسی شان اسلام را مخدوش خواهد کرد!
قابل مقایسه با جایگاه ولایت فقیه نیست اما از برخی از ابعاد همانند است این که مصداقی وارد انتخابات شوند.
بنابراین بنده این توصیه را به جناب آیت اله وارد می دانم که ایشان نباید مصداقی له یا علیه وارد میدان سیاست شوند و فقط آراء و نظرات را نقد کنند مگر این که ضرورتی پیش آید تا مصداقی وارد شوند نه این که در هر انتخابات به نفع شخصی از خود (حقوقی) هزینه کنند.
در ضمن
فتنه از زمان آدم شروع شده و تا قیامت ادامه خواهد داشت و فقط مربوط به ایام انتخابات نیست!
احسب الناس ایترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون؟!
بنابراین این قدر از فتنه جدید سخن نگویید!
با مبانی اسلام در تنافی است که منتظر فتنه باشید!
در ضمن یادمان نرود که مولا علی علیه السلام که عین حق بود و حق مطلق بود فرمود که افراد را با حق بسنجید نه حق را با افراد!
هیچ کس بالاتر از علی نیست بلکه خاک پایش هم نیست اما همین علی می فرماید که ملاک علی نیست و ملاک حق است.
پس به جای حمایت از شخص بهتر است از اندیشه آن شخص حمابت کرد.
اگر حرفی له یا علیه آیت اله مصباح زده شود اگر توانستیم حرف را باید تأیید کنیم یا تکذیب آن هم با جدال احسن!
یکی از بزرگترین فتنه ها و انحرافات فعلی ترویج این تفکر است که مردم راه بیافتند به دنبال افراد، به دنبال اشخاص، نه به دنبال تفکرها.
در پناه حق
والسلام علیکم
[گل]

پاسخ دل‌باخته :


سلام علیکم
«فتنه از زمان آدم شروع شده و تا قیامت ادامه خواهد داشت. بنابراین این قدر از فتنه جدید سخن نگویید! با مبانی اسلام در تنافی است که منتظر فتنه باشید!»
بینی و بین الله بین این سه جمله کوتاه چه نسبتی وجود دارد؟

چگونه می توان تمیز داد آنها که به دنبال اندیشه فردی گرد او جمع شده اند و آنها که به دنبال شخص او گرد آمده اند؟ شما که از جدال احسن سخن می رانید احساس نمی کنید که قدری مغلطه در عرایضتان مشهود است؟
۰۳ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۴۳

حسام می گوید:

متاسفم بخاطر کوتاه نظریت و بد بینی و البته این همه تهمت و افترا!
امیوارم خدا از تقصیرات همه ی ما بگذره!
شما رو به تقوا توی صحبتاتون دعوت میکنم و البته بیان سند و ... .
در ضمنهمه ی تهمتایی که زدید جواب دارند.
حجت اصلی عقل و بعد میتونند علما باشند.
این نظر عقلته یا ساده نگری و بی شخصیتیت و تاثیر پذیری بدون فکرت؟!
تو سایت آپارات یه سری از صحبتای مجرم شما هست که فکر کنم تو دادگاه یه طرفت بدرد بخوره!
راستی
آدما رو
باید
تو تاریخ
بررسی کنی و
بعد به حالشون نگاه کنی ...
راستی خودت چطوری؟

پاسخ دل‌باخته :


الله اکبر از این همه بصیرت
الله اکبر از این همه تقوا
الله اکبر از این همه ادب
۰۳ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۳۸

حسام می گوید:

سلام.
فکر میکردم مطالب بعد از بررسی مورد بازدید قرار میگیره(!)
در کل من نسبت به مطلب شما موضع گیری کردم: (فتنه آتش زدن صدها سطل زباله و شکستن شیشه بانک ها نیست- این ها مستأجر «شهرداری» اند).
تند روی خودمو توی انتقاد قبول دارم ولی چند نکته را یاداور میشم:
هنر باعث تحت تاثیر قرار دادن مخاطب میشه و متون ادبی و نگارش شما هم قطعا خارج از این بحث نیست ،پس نظر خودتون را با دشمن قرار دادن دوستان (شهرداری و بعضی از حزب اللهی ها و ... ) و زیر سوال بردن اونها به مخاطب عرضه کردید.
در ضمن من مخاطبم که امکان پاسخ گویی رودر رو را داره رو مورد سوال بردم نه کسی که از این متن و انتقادات حتی خبر هم نداره.
برادر گلم ،تند روی حقیر رو بزار به حساب شلوغی تهمت های اینترنتی و بی تقوایی و انفعال سایت های حزب اللهی که این روزا واقعا آدم رو تحت تاثیر میذاره !
من آقای مصباح رو واقعا دوست دارم ولی این دلیل بر قبول سریع حرف ایشون و ندیدن نظر دیگر خوبان و با بصیرتان و البته دو دوتای عقلم نمیشه...
آقای جلیلی مورد قبول حزب الله هست ولی حضرت آقا توی سخنرانی هاشون اول و البته بیشتر به کار اجرایی و بعد و فقط چند مرتبه به تقوا اشاره و این دو را ملاک قرار دادند !
پس بهتر دوستان خودمون را دشمن نکنیم و بهتر به حالشون نگاه کنیم... خارج از همه ی حرفهای پراکنده و شنیدن حرف طرف مقابل.
شخصا به شما و متن هاتون علاقه مندم و این خارج از لینک شدن سایت مفید و البته زیبای شما از وبلاگ حقیر را روی سهل انگاری و ممکن الخطا بودن بنده بگیرید و به بزرگی خودتون بنده رو حلال کنید.
بهتر بحث بهتری درباره ی کاندیدای به نظرم درس خودم(دکتر قالیباف) با شما انجام بدم که اینجا نمیگنجه... امیدوارم به بنده وقت برای بحث کردن بدید .
به هر حال امیدوارم موفق باشید.

پاسخ دل‌باخته :


سلام بر شما
حرف بسیار است، اما صلاح می دانم سکوت کنم در رابطه با رفتار و گفتار سیاسی به دور از تقوای دوستان.
اما عارضم خدمتتان که این روزها، اگر سری به خبرگزاری ها و سایت ها و وبلاگ های هم جبهه ای های خود بزنید متوجه می شوید که این دوستان «شهرداری» هستند که ما را در ردیف دشمنان جمهوری اسلامی قرار داده اند.
قصه ما نیز انگار، قصه «شاخه را در چشم خود ندیدن و خار را در چشم دیگران دیدن» شده است.
۰۳ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۵۹

فاطمه ... می گوید:

مگر حضرت آقا قبلا نفرمودن با شهید مطهری هم همین برخوردها میشد ...
علامه مصباح رو گروهی بیشتر تخریب می کنن که دوست دارن از کاندیدای مورد علاقه ی خودشون و آینده شون (!) حمایت کنن ... اینها همون گروه افراطی اند که آدم های بزرگ رو در جهت منافع خودشون قبول دارند ، نمی بینند کسی با این جایگاه خودش رو چطور برای نظام خرج می کنه .. و بعد میگن نباید مصداقی وارد میشدن .. اما اگر با مصداق مورد نظر اونها وارد میشدن اعلم بودن و بصیر بودنشون نمایان تر بود ؟!
معیار اگر حال فعلی افراد هست ، حال فقهی و بصیرتشون هم هست ، اگر اون کسی که نمیتونیم در صحت کارش شک کنیم "ولی فقیه " است ، اجازه ی این را هم نداریم به عمارهای واقعی ولایت در راه هوای نفس و قضاوت های سطحی مون ، خدشه وارد کنیم ، تعارف رو با خودمون کنار بگذاریم ، ما واقعا دلسوز امثال علامه ایم وقتی که در مسیری اینچنینی وارد میشن ؟! اگر هستیم کمی چاشنی انصاف فراموشمون نشه در به نقد کشیدنشون ...
با جریان های اخیر یاد موجی افتادم که اصرار داشتند حمایت آقا رو از احمدی نژاد خطا جلوه بدن و آقا رو مقصر نتایج کنونی دولت بدونن... احتمالا اگر آقا از رئیس جمهور احتمالی جبهه پایداری هم در آینده حمایت کنن میخواهند ولی رو هم زیر سوال ببرند...

" این مبصران بی بصیرت کلاس درس سیاست، این طلبکاران همیشگی - که تقوا برایشان بیشتر به یک شوخی می ماند، تا امری شرعی - اگر پایش بیفتد، جمهوری اسلامی را هم بدهکار خود و خانواده شان خواهند کرد. "

پاسخ دل‌باخته :


اینکه آدم خود را وزنه بداند. اینکه تلقی خود را مطلقا صحیح بداند، 
این منیتی که زیر چتر ولایت نیست یقینا روزی زمین خواهد زد آدم را !
۰۳ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۲۸

پاسخ به "بدون نام" می گوید:

سلام
از یک چیز مطمئنم و اون اینکه در مورد آینده افراد نباید نظر داد کما اینکه کسی را که مولا علی (ع) به قضاوت کوفه گماشته بودند بعدها فتوای جهاد بر علیه امام حسین (ع) رو صادر کرد.
اما آنچه که قطعی هست اینه که کسی که یکبار از امتحان سربلند بیرون نیاد نباید دیگه بهش اعتماد کرد. عمار مقام معظم رهبری شما نیستید مولاهای شما هم نیستند. امارها اهل یقین اند نه شک و تردید شیطانی... عمارهای آقا همونهایی هستند که آقا در مورد بصیرتشون به وضوح و صریح صحبت کرده اند. از این واضحتر؟ اگه الان مواضع آقای مصباح قلب امثال شما رو به درد میاره، دلیلش مواضی نبودن خط فکری شما با خط آقای ماست... البته آینده رو خدا میدونه. ما هم از آینده ای که نیومده دفاع نمیکنیم.
به لطف خدا همونطور که عمار تا لحظه آخر در راه حق ثابت قدم بود آقای مصباح و ان شاءالله ما در این راه ثابت قدم باشیم.

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمة الله
سپاس از همراهی تان
۰۴ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۰۷

حسام می گوید:

سلام-
آقا مصباح آقای همه ی اونایی هست که ادعای ولایت پذیری دارن و شکی تو این نیست.
من از این حمله ی بیجا و دشمن سازی دوستان گله دارم.
ثانیا ،علما و صلحای معتمد دیگه ای هم میشناسم که پشت کاندیدای دیگه ای هستند...
اونا رو که قصد ندارید دشمن کنید؟!من حرف شما رو تصدیق میکنم که گفتید"کسی با این جایگاه خودش رو چطور برای نظام خرج می کنه "و البته علما باید خرج کنند همون طور که ائمه هم خرج کردند و ما هم باید خرج کنیم و اون دنیا از خودمون و کردار خودمون میپرسن نه علمامون!پس باید نظر خودمون مهم باشه و البته اگه به درستی اون ایمان داریم تبلیغ اون و خرج کردن خودمون برای اون هم تکلیف...
باید بگم ما دنبال حرفو مصداقای آقاییم و اگه بفهمیم مغایر نیست ما غلط میکنیم نظری از خودمون داشته باشیم.
برادر من یا خواهر گرامی ما هم برای محمود جان زحمت کشیدیم و البته وظیفمون بود و دو دوره ریاست کرد اما این آخری ها نمرش زیاد خوب نبودا، ما به حال نگاه میکنیم و به خاطر آرامش سکوت نه مثل اون مجری قدیمی پایداری بعد از شلوغی ها شلوغ کاری و حالا که وقت حرف زدن تشویق دولت(!)
یا اون سرمایه دار عضو پایداری که جزو سرمایه دارترین آدمای کشورمونه و جبهشو پایداری اعلان میکنه دولت را تبریک و تشویق میکنه(!)
یا اون کاندیدایی که با پدرش و تاریخ مقاومتش (پشت جبهه ها) کار ندارم و کناره گذاشتنش از دولت به بهانه ی ناکارآمدیش هم هیچ،هنوز نیومده و تو صحبتاش از وضعیت بد مجلس میگه و میگه دولت باید کار کنه و جبران کنه(!)آخه برادر من محمود بالاخره بعد از چندین بار تذکر نسبت به این حرفاش بی خیال شد ،شما هنوز دنبال اون حرفایی...اینا رو که محمود گفت(!)
راستی یه دور بزن نظر بچه های وسط میدون هم بپرس،(فقط یه مثال: سردار قاسم سلیمانی)، حتمی تو گوگل اسمشو سرچ کن!
در ضمن صحبت های مکرر حضرت آقا درباره ی کار اجرایی هم در نظر بگیر و اشاره ی چند موردی تقوا را بزار کنار هم و با هم جمع کن،داداش جواب من سردار لشکر دکتر جلیلی و رئیس پلیس(پست های مختلف از ولایت آقا) و پرافتخارترین شهردار و البته خاکی و حزب اللهی و البته بدون سیاسی بازی و چند رنگی که به نظرم تقواشم خوبه. نمیگم بیست ولی میگه با مصداقایی که حضرت آقا گفتند با 5 نمره اختلاف از دکتر جلیلی که کار اجراییشون خیلی کمتر از ایشون بوده ،نمره ی 18 میگیرند.
ایشالا هممون عاقبت به خیر شیم.
این حرف هااعلان دعوا نیست (حداقل احساس انجام تکلیف).

پاسخ دل‌باخته :


سلام
با یکسری کلی گویی گمان نمی کنم بشود به آن نتیجه ای که مطلوب است برسیم.
فقط به یک مورد حرف هایتان اشاره می کنم و رد می شوم. اگر واقعا انقلاب برایتان اهمیت دارد، اگر واقعا پایبند به تقوا هستید خدمتان عرض می کنم که آن سرمایه داری که فرمودید، لزوما از راه نامشروع سرمایه کسب نکرده است؛ که حضرتعالی و هم رأی هایتان سرمایه دار بودن همان شخص را بهانه ای برای تخریب و حمله به آن شخص می دانید. 
از تشویق دولت توسط همان شخص سرمایه دار گفتید. این یک حرف کلی ست. چرا که ما نیز بصورت کلی از اقدامات دولت نهم و دهم حمایت می کنیم، هرچند به برخی از اقدامات نقد و اشکال اساسی را وارد می دانیم.
اما صادق نبودن نتیجه گزاره ای که عرض کردید، آنجا عیان می شود که بروید یکی از مصاحبه های همان شخص را بخوانید. آنوقت خواهید دید که حمایت آن شخص سرمایه دار از دولت، شامل کدام موارد و انتقادش به دولت، شامل کدام موارد می شود.
۰۴ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۲۱

پایگاه خبری "ولی امر" می گوید:

با سلام
مطلب شما به عنوان یادداشت در پایگاه خبری "ولی امر" باز نشر شد .
موفق باشید

پاسخ دل‌باخته :


سلام علیکم
سپاس از لطف شما
۰۴ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۰۶

فاطمه ... می گوید:

با عرض معذرت از نویسنده ی " دل آباد "
جناب " حسام " آدم وقتی کامنت شما رو میخونه از اول تا آخرش فکر می کنه اومده ستاد انتخاباتی آقای قالیباف . بنابراین شما فقط حرف خودتون رو دوست دارید بزنید .
خیلی صحیح نیست زیر مطلب کلی ایشون بحث تبلیغی . مایل بودید چندتا از دلایل قانع کننده ای که نشون دهنده ی اصلح بودن و حتا تقوا و خاکی !! بودن جناب شهردار! میدونید رو بنا بر احساس تکلیفتون برای بنده در وبلاگم بنویسید ....
۰۶ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۱۲

مهدی می گوید:

خاک تو سرتون کنن جای اینکه به فکر ظهور من باشید برای من دعا کنید ترک گناه و انجام واجبات کنین دنبال دلتون و دنبال پک مشت آدم رشوه گیر و رشوه ده که حق یتیمان رو میخورن هستید.
ای غریب مهدی

پاسخ دل‌باخته :


این نیز نگاهی ست..
۰۹ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۱۰

مانا می گوید:

بعضی وقت ها هم متاسفانه کسی مثل مثلا خود بنده اصلا تو باغ نیست و عقایدش کاملا علمی نیست که بخواد روشن گری بکنه و حس احساس وظیفه بهش دست بده !

پاسخ دل‌باخته :


اینکه بدانیم که نمی دانیم خوب است
اما تا کی باید در این مرحله بمانیم؟
۱۵ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۴

بانو می گوید:

مطلب منم در همین مورده. بخونید خوشحال میشم

پاسخ دل‌باخته :


اگر فرصتی بود، 
خدمت می رسیم ان شاءلله
۲۲ خرداد ۹۲ ، ۰۱:۱۸

حامیان دکتر جلیلی در گرمسار می گوید:

و سلام نام خداست
ممنون واقعا بابت عنوانی که گذاشتی اخوی
واقعا یه عده که ادعا دارند من مستاجر نیستم خانه ام بیت رهبری ست واقعا مستاجر شهرداری اند
اجرتون با مادرتون
التماس دعا شدیدا

پاسخ دل‌باخته :


سلام خدا بر شما
سپاس از لطف شما
ما آنچه درد دل بود گفتیم..
محتاج دعا هستیم
۰۹ بهمن ۹۲ ، ۰۲:۳۴

حسین رضائی فرد می گوید:

چراغ راه ماست علامه . . .

پاسخ دل‌باخته :


روشنایی اش روزافزون باد 
ان شاءلله

ارسال دل‌گویه ها:

بدیهی است که همه دیدگاه‌های شما خوانده شده و برای انتشارشان، ملاک‌ها و معیارهایی لحاظ می شود؛ بنابراین، برای درج دیدگاه خود، رعایت برخی چهارچوب‌های اخلاقی ضروری است:

- لطفاً دیدگاه خود را به زبان فارسی بنویسید، پیام های غیر فارسی منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که حاوی توهین، تهمت یا افترا، نسبت به اشخاص حقیقی و حقوقی باشد منتشر نخواهد شد.
- از ارسال دیدگاه های تبلیغاتی و یا حاوی لینک، خودداری کنید، پیام های نامرتبط با متن، تأیید نمی شوند.
- لطفاً دیدگاه‌تان تا حد امکان مربوط به همین نوشته باشد، در غیر اینصورت می‌توانید از قسمت تماس با ما استفاده نمایید.

بلاگرهای بیان لطفا برای ارسال نظر و یا رأی‌دهی به مطالب روی گزینه «وارد شوید» در کادر پایین کلیک کنید تا مجبور نشوید نام و آدرستان را مجددا بصورت دستی وارد کنید.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی