دل آباد :: رسانه اهل دل

دل آباد، رسانه بی دل هایی ست که در به در، در پی دلدار اند.
خانه | اخبار | پیامک | کتاب | جزوه | اپلیکیشن | فیلم | صوت | ختم قرآن | عکس | گوشه‌نما | آرشیو | پیوندها | وبلاگ‌ها | همدلی در دل‌آباد
درباره ما | تماس با ما


امروز
یکی دیگر از روزهای خوب خداست


فوتبالی که پاک است!


| ارسال در «دل‌نوشت» توسط دل‌باخته .. ، در ساعت ۰۱:۰۰ روز سه شنبه ۱۰ آبان ۹۰ |


 

فوتبالی که پاک است

در فوتبالی که وقتی تیم های ملی اش سقوط می کنند، رئیس فدراسیونش جای پاسخگویی «لبخند» می زند. مدیر باشگاه جای سرمربی، تیم را ارنج می کند. لیدرها به صورت سرمربی مشت می زنند. مربی بازیکنان را کتک می زند. بازیکنان جای گل به دروازه، به دروازه بان فحش می دهند. دروازه بان ها با کوچکترین حرکت زمین می خورند. بازیکنان دست به دست هم، سرمربی تیم را زمین می زنند. زمینِ استادیوم ها توپ را «پلّه» می کند. تماشاگران از پله های جایگاه پایین می افتند و کشته می شوند. بازیکن جای عذرخواهی از هوادار، به توپ و زمین و زمان ایراد می گیرد. داور هوادار را دق می دهد، هوادار داور را فحش می دهد. مربی جای مربیگری، به داور اعتراض می کند. داور جای عذر خواهی از اشتباه، به مربی ایراد فنی می گیرد. در فوتبالی که «سلطان» برازنده آن کسی است که در حد دانش آموزی و لو دبیرستانی، نه حساب درصد ریاضی می داند و نه ادبیات گفتاری. در فوتبالی که «اسطوره» و «عقاب» آن، بیش از آنکه بخاطر فوتبالش محبوب باشد، بخاطر مدل تیپ ظاهری اش طرفدار دارد. عقابی که در کنار زمینی ترین ستاره های آسمان وطن، «کلاغ» هم نبود. 

 

در فوتبالی که فوتبالیست هایش بیش از آن که تکنیک دارند، زیر ابرو بر می‎دارند. در فوتبالی که چهره و مو و بینی فوتبالیست هایش از بازیگران زن سینما هم دستکاری شده تر است. در فوتبالی که فوتبالیست هایش جای تمرین کردن، «تاتو» کردن را، جای وفادار ماندن، کری خواندن را، جای تکنیک زدن، پیک نیک رفتن را، جای «پنالتی» زدن، مدل مو زدن را و جای «گل»زدن، تکل زدن را از اروپایی ها تقلید می کنند. در فوتبالی که ستاره هایش جای روز بازی، در شب طنازی می درخشند. در فوتبالی که مهاجمانش در پارتی های شبانه «دوستان»، فرصت طلب تر از محوطه شش قدم «حریف» هستند. در فوتبالی که فوتبالیست هایش جای گل زدن توی دروازه ها، افتضاحات اخلاقی به بار می آورند در کلانتری ها. و بی نزاکتی های گفتاری به بار می آورند در مصاحبه ها. در فوتبالی که هر روز بجای خبر پیشرفت «لیگ برتر» و صعود «تیم ملی» در آسیا، خبر حذف فلان تیم را از فلان مسابقات می شنویم.

 

در فوتبالی که فوتبالیست هایش خیلی اگر با ادب باشند. جای تربیت ادبی، لیسانس تربیت بدنی با کمک دانشگاهی دارند که از هفت دولت «آزاد» است. در فوتبالی که هواداران بی ادبش، لطیف ترین ابراز محبتشان نسبت به تماشاگران و تیم حریف و گروه داوری و خانواده محترمشان! در استادیوم، رکیک ترین الفاظ گفتاری است، اما در عین حال خود را «بهترین هواداران دنیا» معرفی می کنند. در فوتبالی که تیم ها و هوادارانشان عرصه مسابقات را بدل به تریبونی برای طرح مباحث «سیاسی» و «قومیتی» می کنند. در فوتبالی که معلوم نیست بعد از حدود پنج-شش سال، چرا سهام دو تیم پر طرفدار پایتخت در بورس به هوادارن عرضه نشد. در فوتبالی که اعضای هیأت مدیره باشگاه ها، جای فوتبالی ترین سیاسی ها، جای سیاسی ترین فوتبالی هاست. در فوتبالی که سیاسیون، برای ارتقاء رتبه و کسب اعتبار و وجهه، مدیر تیم ها و فوتبالیست هایش بجای الگو شدن به یمن میزان محبوبیتشان، نامزد انتخابات نمایندگی مجلس و شورا می شوند. در فوتبالی که همه ساله مدیران تیم ها، میلیارد ها تومان از پول بیت المال را صرف رقم قرارداد بازیکنانی می کنند که حتی در کشورهای حوزه خیلج فارس هم دیگر خریداری ندارند.

 

در فوتبالی که فوتبالیست هایش، جای زمین بازی، در روزنامه های کاغذی، حرف برای گفتن دارند. در فوتبالی که ستاره های کاغذی اش روشنایی چند روزه شان را مدیون و مرهون پول های بادآورده ای هستند که در خدمت روزنامه نگاران دلال یا دلال های روزنامه نگار است. در فوتبالی که، هر که پولش بیشتر، تیتر خبرش بولدتر. در فوتبالی که در روز روشن دروغ می توان گفت و در شب تار تکذیب می توان کرد. در فوتبالی که فوتبالیست هایش بیشترین تعداد پاس های متوالی شان، از تعداد انگشت های یک دست فراتر نمی رود. در فوتبالی که بازیکنانش وقت سانتر کردن، توپشان قدر دو متر هم از زمین بالاتر نمی رود. در فوتبالی که فوتبالیست هایش شوت هایشان از نزدیکی های دکل های نورافکن استادیوم می گذرد. در فوتبالی که فوتبالیست هایش نه توانایی یک استپ ساده و معمولی را دارند و نه می دانند توپ سانتر شده را با کجای سرشان بزنند. در فوتبالی که میلیون ها نوجوان و جوان، روز و شب را بر خود حرام می کنند تا روز بازی تیم محبوبشان برسد، تا به استادیوم بروند و یا پای تلوزیون بازی را تماشاکنند. در فوتبالی که خیلی از هواداران، برای خریدن بلیط بازی پول ندارند، اما بازیکنان تیمشان بی آنکه لحظه ای به ابراز احساساتشان پاسخ دهند، با ماشین های چند صد میلیونی از مقابلشان به سرعت می گذرند. در فوتبالی که سیاره های غرق ظلمت و بد اخلاقی اش، رقم سقف قرار داد یک فصل، چهارصد میلیون تومان را، ظلم به خود تلقی می کنند.

 

در فوتبالی که در لیگ های اروپا و کشورهای صاحب فوتبال مرسوم است، بازیکنان تیم ها با بازی ها و گل هاشان، دل مردم را شاد می کنند. آنجا که هر هفته در اخبار، خبر هت تریک «مسی» و «رونالدو» و خوشحالی مردم را می شنویم. اما… در فوتبالی که فوتبالیست «مسی» و «فولادی» اش جای گلزنی در بازی های لیگ، در ورزشگاه ها قضای حاجت می کنند. در فوتبالی که مدیرانش بخاطر دو و نیم میلیارد ناقابل، یک جرعه از «فارس ترین خلیج نیلگون» جهان را توی یک «جام» به «ایرانسل» بفروشند، پس همان بهتر که بازیکنان بی شخصیتش در مستطیل سبز، پا را از خط «قرمز» فراتر بگذارند و به قامت بی عفتشان، «انگشت» بی‎حیایی بزنند. در فوتبالی که یک هزارم بودجه سالانه اش هم صرف پیشرفت اخلاق نمی شود. نوجوان و جوان کشورمان حق دارد، جای عکس فوق ستاره های آسمانی، مدافعانی که تمام جانشان را در مقابل «توپ» های مرگبار حریف ناجوانمرد وطن قرار دادند و رفتند که نامشان فراموش شوند از یادها و عکسشان پاک شود از قاب ها، عکس «لُمپَنیست» هایی که نه به هم تیمی ها و نه به سرمربی و نه حتی به هوادارن تیم خود هم احترام نمی گذارند را در اتاق خود قاب بگیرند.

نظرات  (۰)

ارسال دل‌گویه ها:

بدیهی است که همه دیدگاه‌های شما خوانده شده و برای انتشارشان، ملاک‌ها و معیارهایی لحاظ می شود؛ بنابراین، برای درج دیدگاه خود، رعایت برخی چهارچوب‌های اخلاقی ضروری است:

- لطفاً دیدگاه خود را به زبان فارسی بنویسید، پیام های غیر فارسی منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که حاوی توهین، تهمت یا افترا، نسبت به اشخاص حقیقی و حقوقی باشد منتشر نخواهد شد.
- از ارسال دیدگاه های تبلیغاتی و یا حاوی لینک، خودداری کنید، پیام های نامرتبط با متن، تأیید نمی شوند.
- لطفاً دیدگاه‌تان تا حد امکان مربوط به همین نوشته باشد، در غیر اینصورت می‌توانید از قسمت تماس با ما استفاده نمایید.

بلاگرهای بیان لطفا برای ارسال نظر و یا رأی‌دهی به مطالب روی گزینه «وارد شوید» در کادر پایین کلیک کنید تا مجبور نشوید نام و آدرستان را مجددا بصورت دستی وارد کنید.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی