دختر شینا، خاطرات قدمخیر محمدی ( ۴۳۲۰۳ نمایش )
هوای شهر،آلودهتر ازاینحرفهاست! ( ۲۵۱۷۳ نمایش )
از در تا مادر ( ۲۰۴۳۰ نمایش )
رها کن گل های قالی را! ( ۷۱۴۰۴ نمایش )
سفال تکنوکراسی با لعاب مدیریت جهادی ( ۴۷۴۶۰ نمایش )
سقف پروازی ( ۱۷۲۴۹ نمایش )
حاء سین یاء نون ( ۱۶۷۸۹ نمایش )
آی اسفندیار، دست از سر بهار بردار ( ۱۵۵۶۱ نمایش )
شاهرخ، حُر انقلاب اسلامی ( ۱۵۸۷۰ نمایش )
پنجره ای رو به بهشت ( ۱۵۱۷۴ نمایش )
بساط جمعهبازارها بیمشتری ست ( ۱۴۸۸۲ نمایش )
روزهای سرخ و سیاه تقویم ( ۱۴۱۱۵ نمایش )
خلیج عرعرعرعربی بی همه چیز!؟؟ ( ۱۳۴۳۸ نمایش )
ساعت دلتنگ و چهل و اشک دقیقه ( ۱۳۱۶۳ نمایش )
قبرستانی که برق ندارد، بغض دارد! ( ۱۵۴۲۳ نمایش )
پربیننده ترین مطالب
هوای شهر،آلودهتر ازاینحرفهاست! ( ۲۹۶ دیدگاه )
از در تا مادر ( ۲۴۰ دیدگاه )
حاء سین یاء نون ( ۲۱۵ دیدگاه )
قبرستانی که برق ندارد، بغض دارد! ( ۱۸۰ دیدگاه )
سقف پروازی ( ۱۵۶ دیدگاه )
در به در ( ۱۳۶ دیدگاه )
پنجره ای رو به بهشت ( ۱۲۷ دیدگاه )
انت المولا و انا العبد.. ( ۱۲۷ دیدگاه )
خلیج عرعرعرعربی بی همه چیز!؟؟ ( ۱۲۲ دیدگاه )
منفی دانشجو ( ۱۱۵ دیدگاه )
توشه به دوش ( ۱۱۳ دیدگاه )
دیروزها و امروزها ( ۱۰۱ دیدگاه )
روزهای سرخ و سیاه تقویم ( ۹۹ دیدگاه )
کرامتی که قصه نیست! ( ۹۹ دیدگاه )
رفتن رسیدن نیست! ( ۹۸ دیدگاه )
پر بحث ترین مطالب
مردود
نون..و تور سیمین!
رها کن گل های قالی را!
مرتضی بخواب که علی بیدار است!
تا ما دور هستیم، ظهور نزدیک نیست
یا غریب القربا، أین عمار؟!
قاصد
بساط جمعهبازارها بیمشتری ست
هیچکس با تو سلفی نمیگیرد عمو رجب!
سفال تکنوکراسی با لعاب مدیریت جهادی
دست مریزاد آقای خاص
من رد شدم از مرز خسروی خسران
ساعت دلتنگ و چهل و اشک دقیقه
عقدهگشایی با ژست پاکیزگی!
یک عارفانه آرام
محبوب ترین مطالب

پایگاه «دل آباد» یک سایت فرهنگی ادبی مستقل است، که شامل بخش های مختلفی نظیر اخبار، اشعار، دل نوشته، ویدئو، صوت، نوا، نرم افزار و معرفی کتاب می باشد. پایگاه «دل آباد» در راستای شناساندن فرهنگ غنی شیعه و ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به کاربران فضای مجازی، به بیان دغدغه های حیاتی و دارای اهمیتی با موضوعات مختلفی همچون دین، اجتماع، فرهنگ، هنر، ادبیات و سیاست با سبک و سیاق خاص خود می پردازد.


معمای راه
پس چه کسی ما را کشت؟
آهای
عقدهگشایی با ژست پاکیزگی!
فرمول مقاومت








313 می گوید:
پس از یک سال روحم آسایش پیدا کرد تا حدودی
می خواهم کمک شما بکنم
چگونه؟
یا نرجس جان ع
سپاس از حضور و لطف و نگاهتان..