حضرت ابراهیم همسرش هاجر را با طفل کوچکش می آورد کنار خانه کعبه و می سپارد به امان خدا و می رود. بچه می گوید من تشنه ام، مادر در آن بی کسی بر می خیزد و حرکت می کند و آب می بیند، می رود سمت آب و بر می گردد و.. تا هفت بار می رود و برمی گردد تا برای اسماعیلش آب بیاورد، وقتی این رفت و آمد را انجام می دهد، دیگر بچه بی تاب می شود و شروع می کند پایش را به زمین کوبیدن. خدا به احترام زجر این مادر چشمه زمزم را عطا می کند که تا همین امروز هم پر آب است و برکت دارد. این یک چشمه از عظمت های کار خداست. حال خدا اگر می خواست از زجرهای مادری چون حضرت فاطمه قدردانی کند چه باید می کرد..؟
دل شنید «چشمه زمزم»| استاد پناهیان
ارسال دلگویه ها:
بدیهی است که همه دیدگاههای شما خوانده شده و برای انتشارشان، ملاکها و معیارهایی لحاظ می شود؛ بنابراین، برای درج دیدگاه خود، رعایت برخی چهارچوبهای اخلاقی ضروری است:
- لطفاً دیدگاه خود را به زبان فارسی بنویسید، پیام های غیر فارسی منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که حاوی توهین، تهمت یا افترا، نسبت به اشخاص حقیقی و حقوقی باشد منتشر نخواهد شد.
- از ارسال دیدگاه های تبلیغاتی و یا حاوی لینک، خودداری کنید، پیام های نامرتبط با متن، تأیید نمی شوند.
- لطفاً دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به همین نوشته باشد، در غیر اینصورت میتوانید از قسمت تماس با ما استفاده نمایید.
بلاگرهای بیان لطفا برای ارسال نظر و یا رأیدهی به مطالب روی گزینه «وارد شوید» در کادر پایین کلیک کنید تا مجبور نشوید نام و آدرستان را مجددا بصورت دستی وارد کنید.