به گزارش سرویس دل بلاگ پایگاه دل آباد، نویسنده وبلاگ پاتک در آخرین پست خود چنین نوشت:

بحثش را در دوران مجردی، زمانیکه داشتیم برای طرحی دخترانه برنامه ریزی می کردیم، یکی از رفقا مطرح کرد؛ زمانیکه می خواستیم مطالعه کتاب های نیمه پنهان ماه، آسمان و اینک شوکران را در طرح بگنجانیم.آن موقع بحث را خیلی جدی نگرفتم؛ یعنی برایم کمی عجیب آمد اما بدون اینکه توضیح بیشتری بخواهم از کنارش گذشتم. بعد از آن، زمانیکه می خواستیم برنامه ریزی کارهای اردوی راهیان نور دانشگاه را انجام بدهیم، دوباره به سمت همان کتاب ها رفتیم، یاد صحبت دوستم افتادم، فکر کردم و مشورت، دیدم حرفش بیراه هم نیست، حتی درون خودم را که نگاه کردم می توانستم به راحتی درستی ادعایش را لمس کنم! مردد مانده بودم، از طرفی تقریبا تنها کتابهایی که می توانست نیاز ما را در مورد هدف مدنظر برآورده کند همانها بود و از طرفی آسیبی که مطرح شده بود، چندان قابل چشم پوشی نبود!

خلاصه آن زمان برایش به ظاهر چاره ای اندیشیدیم و به رفقای مسئول سپردیم در حین اردو حواسشان به این نکته هم باشد. اما کماکان فکر می کردم که واقعا چقدر این مساله می تواند تاثیر گذار بوده باشد؟ تا اینکه بعد از ازدواج، از آنجا که معمولا به محض پیوستن به جرگه متاهلین جهت امر مبارک و میمون ازدواج طرف مشورت و مشاوره رفقا قرار می گیری، با دوستان زیادی هم صحبت شدم ، کسانی که شرایط ازدواج را داشتند. به راحتی می شد فهمید که آنچه در ذهن دوستان می گذرد تقریبا نزدیک به همان موضوعی است که در مورد مطالعه کتابهای مذکور به نتیجه رسیده بودیم! دختران ارزشی ما، خوب یا بد، مدلی که برای همسران آینده شان درنظر دارند، مدلی شبیه به "شهدا" ست و متاسفانه آنچه در مورد شهدا ارائه شده است، تصویری اغراق آمیز و فرشته گونه از آنها بوده، تصویری که گرچه نیتی خیرخواهانه در ارائه اش وجود داشته، اما تاثیرات منفی به جای گذاشته و من هیچ گاه فکر نمی کردم ممکن است اثراتش در زمینه ازدواج هم جلوه گر شود!

خیلی کم پیش امده که شهدا همانگونه که بودند معرفی شده باشند؛ درنتیجه آنچه ما از شهدا فهمیده ایم این است که آنها افرادی از همان ابتدای نوجوانی و جوانی، بدون عیب و نقص بودند. حالا تصور کنید دختری که در شرایط ازدواج است کتابی از زبان همسران شهید مطالعه می کند، کتابی عاشقانه، احساسی و پر از ویژگی های خوب و دوست داشتنی برای یک مرد! قطعا دختران ارزشی ما دنبال کسی که با ماشین فلان مدل و خانه در فلان جا به خواستگاری آنها بیاید، نیستند، اما دنبال کسی هستند که خوبی ها و ارزش های اخلاقی را یکجا داشته باشد؛ به قول یکی از دوستان هر شهید یک ویژگی برجسته داشته و شاید علت شهید شدنش همان ویژگی باشد، وقتی دختری چندین کتاب نیمه پنهان ماه، آسمان و... می خواند چندین ویژگی مثبت از چند انسان در ذهنش نقش می بندد و نهایتا انتظار دارد مردی که به خواستگاری اش می آید همه را با هم داشته باشد!

بنابراین اگر دختری بدون توجه به این موضوع به سراغ مطالعه آن کتاب ها برود، نا خودآگاه (و شاید خود آگاه) مردی که در ذهنش برای زندگی ترسیم می کند، چیزی شبیه به "همه شهدا"ست! و من این روزها به شدت این مطلب را در دوستان احساس می کنم (کما اینکه برای خودم هم در شرف وقوع بود!) و همین خودش منجر به افزایش سن ازدواج در دختران ارزشی ما می شود؛ درواقع آنها بین ازدواج به موقع با فردی که "واجبات" را داشته باشد و بین انتظار برای ازدواج با فردی که "مستحبات" را هم دارا باشد، دومی را انتخاب می کنند.

* * *

اصل بحثی که دوستم مطرح کرد و کم کم با فکر و مشورت درستی اش را پذیرفتم این بود که مطالعه این کتابها آسیبی به همراه دارد و آن اینکه دختران بعد از خواندن این کتابها با این جذابیت، برای ازدواجشان تصویری از همه شهدا در ذهن ثبت می کنند و منتظر چنین فردی می نشینند و نیز خواهند گفت اگر همسران ما اینچنین باشند ما هم مثل همسران شهدا می شویم! و البته من درجواب می گویم آسیه در کنار "فرعون" آسیه شد و به مقام «عندیت» رسید...

از حق نگذریم این کتابها ارزش خواندن و حتی چند بار خواندن را دارند! اما واقعیتش این است که ما با خواندن این کتاب، در ازدواج منتظر یک معلم هستیم نه یک همراه! داشتن همه خوبی ها با هم خوب است و چه بسا عالی! اما خیلی کم اتفاق می افتد که فردی در سن 20الی 27 سالگی همه خوبی ها را داشته باشد.