از حال و هوای این روزهای زمستانی کشور می دانید چه خبر؟ برف آمده تا کمر! اما رئیس جمهور حقوقدان ما هنوز برای جان مردم برف زده احساس خطر نکرده است. رئیس جمهور بیشتر هوای جان کری را دارد که یک وقت یک عده بی سواد تندرو و افراطی به جان توافقنامه ژنو سوء قصد نکنند! اما یکی نیست بگوید جناب روحانی! حالا وقت انتقاد از منتقدین ژنو نیست! جای اینکه توپ را به زمین منتقدین بیاندازید، فکری به حال صف های طولانی سبد کالا در این سرما کنید. حقوق ملت زیر دو متر برف مدفون شده است. رها کنید غرب را، دریابید شمال را. بیایید فکری به حال قطعی گاز مازندران و گیلان کنید، قبل از آنکه کمر مردم زیر بار برف بشکند! ای کاش حقوقدان ها یک صدم سرهنگ ها مدیریت بلد بودند! کاش مدیریت شما هم مثل سرهنگ ها پادگانی بود نه حقوقدانی! کاش شما هم سرهنگ بودید. حقوقدان بودن شما به درد منافع کشور دانشگاهی که در آن تحصیل کرده اید شاید بخورد، اما برای احقاق حق مردم ایران کارساز نبود. حالا سرهنگ های ارتش و سپاه به کمک مردم برف زده شمال رفته اند ولی شما با ژستی طلبکارانه و حقوقدانانه، منتقدین توافقنامه ژنو را یک مشت بی سواد و افراطی و تندرو می خوانید! همین شمایی که پیش از این دولت را نیازمند نقد دانسته بودید و نبود نقد در مسیر حرکتی دولت را نیل به دیکتاتوری قلمداد می کردید.
آقای روحانی! همانطور که «نباید دولت را در مذاکرات محدود کنیم» نباید منتقدین را دعوت به سکوت کنیم. انتقاد زهر نیست که از چشیدنش به خود می پیچید، انتقاد دوای درد است. همانطور که چاره کار دولت های گذشته بود. پیش از این درباره او که فکر می کردید با ماست، صدبار گفتیم که او با ما نیست اما گوشتان بدهکار نبود! و صد افسوس که اکنون در نگاه شما اوباما شخصی مؤدب و منطقی و باهوش است، اما منتقدین دولت تدبیر و امید بی سواد و افراطی و تندرو هستند. این نگاه شما اشاره به قول مضحک «رحماء علی الکفار اشداء علی بینهم!» دارد. براستی تأسف بار است حال و روز دولتی که دشمنان خود را در داخل کشور می جوید و برایشان خط و نشان می کشد اما به اخم دشمنان دیرینه ایران لبخند می زند. خنده دار است حال و هوای رئیس جمهوری که انگشت اتهام را به سوی داخلی ها نشانه رفته و با نهایت حسن ظن به سوی بیگانگان دست دوستی دراز کرده است. دولتی که مواظب است کسی هلوکاست را زیر سوال نبرد تا حیثیت صهیونیست ها خدشه دار نشود.
ماه هاست که زمستان است و هوا بس ناجوانمردانه سرد است. دیگر گذشت دوره ای که دانستن حق مردم بود، این روزها همه چیز دولت محرمانه شده است. از توافقات خفت بار ژنو گرفته تا مذاکرات در مونیخ با اغیار! کسی حق ندارد بگوید بالای چشم خوشبین دیپلماسی تان، اَبروی بی آبرویی ست؛ که مبادا به خاطر انتقاد از شما متهم به بی سوادی و افراط و تندروی شود. آقای روحانی! هرآنکه منتقد شماست لزوما واجد این صفات نیست. کاش بر اساس همان چهره رحمانی اسلام - که در روز تنفیذ از آن دم زدید - با منتقدین رفتار می کردید، نه اینکه در هر سخنرانی با نیش کنایه این و آن را متهم کنید. چرا منتقدین را افراطی نام گذاشته اید و آن ها را مخل وحدت کشور قلمداد می کنید. چرا منتقدینی که افراطی می خوانید را تنها به جرم انتقاد برهم زننده آشتی ملی قلمداد می کنید؟ کاش بیش از آنکه مخالفان و منتقدان خود را در هر سخنرانی از برچسب ها بی نصیب نگذارید، به فکر تحقق حماسه اقتصادی می افتادید! کاش بیش از آنکه به دنبال تقسیم ملت به اعتدالی ها و افراطی ها بودید به فکر حل مشکلات می بودید. شما اگر به دنبال آشتی ملی هستید، لحن صحبت هایتان با همه مردم - حتی آنها که منتقد شمایند - را باید نرم تر کنید. رئیس جمهوری که در بیش از نیمی از سخنرانی هایش ژست و لحن عصبانی دارد، صحبت از اسلام رحمانی توسط وی یک پارادوکس است.
آقای روحانی! کاش می دانستید که شما مسئول حقوق تمام ملت ایران هستید نه اینکه تنها آن 50.7 دهم درصدی که به شما رأی داده اند را داخل آدم حساب کنید. تدبیر مردمداری شما باید شامل تمام مردم ایران شود، نه اینکه هر که به شما رأی داده را معتدل بنامید و باقی را افراطی و تندرو و خشونت طلب! آقای حقوقدان، ما افراطی نیستم! ما را به جرم انتقاد، بی سواد و مغرض نخوانید! ما انقلابی هستیم، این مغرضین هستند که از حرف هایشان اغراض سوء دیگری دارد. انقلابی حرف هایش را صریح و صادقانه می گوید! همه ما در انقلابی گری مقلد امام خمینی هستیم. امام ما منادی وحدت کلمه بود. ما نیز در سی و پنجمین دهه فجر انقلاب آمده ایم که با آرمان های امام تجدید میثاق می کنیم. اما براستی امروز چه کسانی هستند که وحدت را برهم می زنند؟ چه کسانی اکنون به دنبال انتقام هستند؟ چه کسانی غرض ورز هستند؟ چه کسانی مردم را به دسته های اعتدالی و افراطی تقسیم می کنند؟ چه کسانی منتقدین را منزوی می کنند؟ چه کسانی آشتی ملی را بر هم می زنند؟ کسانی غیر از شما و دولت تدبیر و امیدتان آیا!؟
آقای روحانی! این همان بهار تبلیغاتی بود که در پشت زمستان انتخاب شما مانده بود؟ منتقدین شما هر روز به دادگاه احضار می شوند و روزنامه های منتقد یکی پس از دیگری توقیف می شوند. این همان دولتی بود که قرار بود از انتقاد منتقدین استقبال کند. اصلا یادتان هست؟ قول داده بودید عزت را به پاسپورت ایرانی برگردانید! حالا شخصی به نام «شرمن» که اتفاقا طرف مذاکره شماست، ریشه فریبکاری را در دی ان ای ایرانیان می داند! می بینید؟! عزت که به پاسپورت و شناسنامه ایرانی ها برنگشت هیچ، با سیاست های مذاکره محور شما صداقت ایرانیان زیر سوال رفت و با تدبیر سبد کالای شما کرامت هم از سر سفره شهروندی مردم رخت بربست. این بود آیا تدبیر و امید شما؟ این بود آیا اعتدالی که هر لحظه از آن دم می زدید؟ اعتدال خرمالوی کال و خوش رنگی بود که حالا بعد از یک دوره جلوه گری تازه یک ذره از طعم گس اش به کام مردم رسیده است. باشد تا دولت تدبیر، آب میوه خرمالوی کال اعتدال را هم بین مردم توزیع کنند.
از چه رو همه تقصبر ها را به گردن دولت گذشته می اندازید؟ کدام دولت در آغاز کار، گلستانی سرسبز را از دولت قبلی تحویل گرفته که شما دومی اش باشید؟! امروز برخلاف اظهارات معاونان شما، بیش از آنکه این صف های طویل سبد کالا نشانه هشت سال بی تدبیری باشد، نشانه دگم بودن دولت شما در عدم قبول اشتباه است. و البته عدم عذر خواهی مسئولان بخاطر توهین طرح مذکور به کرامت انسانی مردم، چیزی جز وقیح بودن آنها را نمی رساند. آقای حقوقدان، کاش مدیران دولت شما اندازه یک صدم سرهنگ های پادگانی، مدیریت بحران بلد بودند! کاش شما خارج از فضای برکناری ها و انتصاباتتان در دولت، جای کلید تدبیر واقعا کلید بولدوزر داشتید تا بجای منتقدان، برف های مازندران را مثل سرهنگ های ارتش و سپاه می روبیدید. تا امروز روزی دردی از دردهای مردم استوار ایران را می کاهیدید. نه اینکه در این ایام برفی و پر رنج بهمن، هر روز برای مردم خواب ژنو یک و دو سه و چهار و پنج ببینید.
حال که انرژی هسته ای را حق مسلم ما نمی دانید، لطف کنید و دست کم «کرامت انسانی» را از ملت سلب نفرمایید. کاری که امروز از سوی شما و معاونین شما در دولت صادر می شوند، با تعاریفی که خود شما از اعتدال و تدبیر ارائه کردید هم نمی خواند، چه رسد به عدالت. بی تدبیری یعنی یک نیروی زحمت کش خدماتی که ماهیانه 500 هزار تومان حقوق می گیرد و سرجمع بیش از 600 هزار تومان قسط و قرض دارد هر ماه، به لطف تشخیص دولت تدبیر مشمول دریافت سبد کالا نشده است. اما در عوض جناب احمد مسجد جامعی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد و رئیس فعلی شورای شهر تهران مشمول دریافت شود. من حتم دارم این افتضاح خفت بار اگر از سوی احمدی نژاد رخ داده بود، حالا او را به مجلس می کشاندند و صدبار استیضاحش کرده بودند و دودمانش را به باد داده بودند. حالا بماند روزنامه هایی که امروز مجیز گوی اعتدال هستند چه بر سر عدالت احمدی نژاد می آوردند و چگونه در تیترهای صفحه اول روزنامه، او را گدا پرور می خواندند!
آقای روحانی! تدبیر شما زجر ملت را در دهه فجر فزون تر کرد و امید سبز مردم را غرق در مرداب زرد ناامیدی کرد. ملت سرافراز ایران پیام دردناک سبد کالای شما را در دهه شکوهمند فجر دریافت کرد. شما با اتخاذ این سیاست صدقه ای در سالروز عزت ملی ایران، مردم را در صف های طویل با یک سبد کالای بی کیفیت خارجی تحقیر کردید. و هیچ به سرانجام کار خود نیندیشیدید که فردا از آن سوی آب در بوق و کرنا کنند و بگویند حالا که بعد از مذاکرات ژنو مردم ایران با آمریکا آشتی کردند، سران حکومت برای حفظ وجهه انقلاب، با پول های ما، مردم را با یک کیسه برنج و دو عدد روغن و دو عدد مرغ و یک شانه تخم مرغ، به راهپیمایی 22 بهمن کشاندند! به قدر یک جو اگر مدیریت بلد بودید حالا سبد کالایتان گزک به دست دشمن بی شرمی همچون «شرمن» نمی داد. که امروز به لطف تدبیر شما، سبد کالا را یک صدقه آمریکایی به ملت گرسنه ایران معرفی کنند. گرچه آن پول های بلوکه شده توسط آمریکا حق ماست، اما ملت ما محتاج پول هایی نیستند که با دست کثیف آمریکایی ها شمرده شده است.
نظرات تأیید شده: (۱۹)
واکنشها :
نظرات تأیید شده: (۱۹) واکنشها :
حسین رضائی فرد می گوید:
پاسخ دلباخته :
خدا بخیر کند این سالی که بهارش نکو نیست، حسین جان!