حالا که او با ماست، چرا ما با او نباشیم؟
| ارسال در «دلنوشت» در ساعت ۱۸:۵۴ روز سه شنبه ۰۷ آبان ۹۲ |
گوش شیطان کر، این روزها صدای آن به گوش می رسد که کم کم رابطه ما با آمریکا دارد سر می گیرد. چشم شیطان کور، شواهد و قرآئن حاکی از آن است که تحریم ها علیه ما بزودی برداشته خواهد شد. و این به معنی آن است که گزینه ها از روی میز به زیر میز نقل مکان کردند. و این مهم میسر نمی شد، مگر از مسیر گفتگو و نشستن پای میز مذاکره با ایالات متحده. راه حل دیپلماتیک بهترین روش برطرف سازی ابهامات و اختلافات میان دو کشور بود. دیدید که با تدبیر، زلف امید به آینده کشور گره خورد؟ همین که دولت تدبیر و امید روی کار آمد، هنوز وعده صد روزه دولت تمام نشده، تیم ملی فوتبال به جام جهانی رفت. والیبال در آسیا قهرمان شد و در لیگ جهانی خوش درخشید. کشتی آزاد بعد از یازده سال قهرمان شد. پرسپولیس بعد از سه سال به صدر جدول لیگ برگشت. فوتسال در جام جهانی کوچک سوم شد. قیمت پراید تعدیل شد، درست مثل نرخ ارز. قیمت لبنیات کاهش پیدا کرد. آمار تصادفات جاده ها کم و کمتر شد. میوه ارزان تر شد. نرخ ازدواج رشد کرد و نرخ طلاق کاهش یافت. بارش باران در کشور بیشتر شد. ذخایر آب در پشت سد ها افزایش پیدا کرد. لایه ازون تنگ تر شد. آلودگی هوای تهران رفع شد. دریاچه ارومیه از خشکی درآمد. ریزگردها از سر خوزستان دست برداشتند. آب زاینده رود روان شد. همه اینها تنها گوشه ای از نتایج رویکرد اعتدالی در دولت یازدهم بود. اعتدال حلقه مفقوده حل مشکلات زنجیره ای در عرصه ها مختلف مدیرتی کشور بود؛ که فقدان این عنصر حیاتی - یعنی اعتدال - در مناسابات مدیریتی و دیپلماتیک - و البته وجود رویه افراطی گری بجای آن - ما را در عرصه بین المللی منزوی و مهجور کرده بود!
یکی از دلایل مشکلات عدیده کشور ما در سال های اخیر، نشأت گرفته از ضعف در دستگاه دیپلماسی کشور و در رأس آن عدم رابطه با آمریکا بوده و هست. عدم رابطه ما با آمریکا تا کنون هزینه های زیادی بر سیاست و اقتصاد و فرهنگ کشور ما وارد کرد. به همین خاطر ما در رابطه با «رابطه با آمریکا» باید هوشمندانه تر و خوشبینانه تر از گذشته عمل کنیم و نباید به حرف این و آن اهمیت دهیم. ما باید ببینیم اکبرشاه در سفر به کرمانشاه چه گفته است تا به آن حرف های حکیمانه جامه عمل بپوشانیم. ملاک ما، تشخیص اکبر است. چرا که در واقع «معمار کبیر انقلاب»، اکبر است. تشخیص اکبر درست است. تشخیص اکبر مصلحت است. اکبر راست می گوید، ما نباید این قصه شعار «مرگ بر آمریکا» را بیش از این کش می دادیم. حقیقتا امام هم راضی به ادامه این کار نبود.
اسناد لانه جاسوسی یک مشت مزخرفات و چرندیات سیاسی بود که یک سری افراطیون به آن دامن زدند. امام اتفاقا علاوه بر شعار مرگ بر آمریکا، راهپیمایی روز 13 آبان علیه آمریکا را هم قبول نداشت. کجا امام گفت «شیطان بزرگ آمریکاست»؟ امام گفت آمریکا خیلی شیطون است و گاهی زیاد از حد شیطونی می کند. اما برای کسی که از سر جهل و نادانی شیطونی می کند که نباید آرزوی مرگ کرد. حتی در این رابطه در قرآن، یک حدیث! هم داریم. ببخشید الان آیه اش دقیقا یادم نیست، اما منظور روایت! این بود که ما نباید برای هیچ کس آرزوی مرگ کنیم. لیکن برخی ها از روی کج سلیقگی حرف های امام را کج برداشت کردند و تا همین امروز هم با امام لج کردند. و الا آمریکا ذاتا کشور بدی نیست، البته گرچه یک سری شیطنتت می کند، اما همانطور که گفتم، مجازات شیطنت که اعدام نباید باشد! بلکه باید این مشکل را که زیاد هم مشکل نیست را بصورت کاملا مسالمت آمیز حل کرد.
پس بیایید امسال در روز 13 آبان، بجای مشت های گره کرده، دست در دست هم دهیم به مهر و با لبخند ملیحی بر لب، جای شعار «مرگ بر آمریکا» یکصدا فریاد بزنیم: «توپ، تانک، فشفشه.. آمریکا، عزیزم، دقت کن قربونت برم»! حتی می شود در راهپیمایی 22 بهمن، سرود ملی «گلپری جون» را بصورت دست جمعی سر دهیم. اگر با متر و معیار گفتمان اعتدال بخواهیم بسنجیم، زدن «مشت های پولادین» توی صورت غربی ها یک مقداری زیاده روی بود. آخر ما مردمی صلح طلب هستیم. ما حتی اگر کشوری به ما تجاوز کند به جای تهدید، او را تکریم می کنیم. الان دیگر دوره «موشک جواب موشک» گذشته است. ما حاضریم جای هر موشک و بمبی که در جنگ احتمالی به سوی ایران شلیک شود، یک شاخه گل گلایل به طرف مقابل هدیه کنیم، تا حسن نیتمان را به دنیا ثابت کنیم. ما نیازی به موشک نداریم. اصلا باید مثل کتاب فارسی مدرسه، نوع ادبیاتمان را عوض کنیم. ما پس از انتخابات و بعد از آنکه مردم پیام جدیدی را به سراسر دنیا اعلام کردند، موشک های شهاب را به آب ریختیم و آب را ریختیم در آسیاب دشمن. آدم آب را به آسیاب دشمن بریزد، خیلی بهتر از آن است که شهاب 3 را بر سر تلاویو و حیفا بریزد. اصلا دلتان می آید؟ واقعا حیف حیفا نیست؟! یک سری کشورهای عرب با اسرائیل مشکل دارند و الا ما نه با اسرائیل مشکلی داریم و نه با بنیامین.
ما به هیچ عنوان این حق را هم نداریم که هلوکاست را افسانه بخوانیم. این کار اجحافی بزرگ در حق صهیونیست های خداجوست. هلوکاست یک فاجعه انسانی بود. هلوکاست یک جنایت بزرگ و ناروای تاریخی بود که در حق یهودیان و صهیونیست ها روا شد. ما طی سال های گذشته با نفی هلوکاست، حقانیت اسرائیل را زیر سوال بردیم و این یعنی به تعبیری اسرائیل و همه هم پیمانان قدرقدرت او را بر ضد خود شوراندیم. این در حالیست که به لحاظ عرف دیپلماتیک، این مسئله به هیچ وجه قابل قبول نیست. حتی اگر قابل قبول باشد، باز هم غیر قابل قبول است! من این را به ظریف جان عرض کردم که در فیس بوکش به دختر «نانسی پلوسی»، رئیس مجلس شورای اسلامی!! آمریکا هم بگوید. او هم لاکردار، فکر کرده بود، این نانسی همان نانسی عجرم است. گفته بود نانسی جون! من عاشق صدای تو ام. انشاء لله وقتی با دکتر آمدیم نیویورک، حتما سری به کنسرتت می زنم و آنجا می بینمت؛ اما حقیقت امر این است که آمده بودم این را عرض کنم که هلو رفت و البته آن ممه را لولو برد! نانسی پلوسی هم در جوابش گفته بود: منظورتون چیه آقا محمد جواد؟ و ظریف الدوله ما نیز گفته بود: ببینید، آن شخصی که می گفت اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود و همچنین می گفت: «شیطان بزرگ آمریکاست»؛ حالا سی سال است که از دنیا رفته است! بیایید گذشته و حال را - با هر آنچه که پیش آمده - فراموش کنیم و فکر فرداهای بهتر باشیم! حتی شنیده ام شاعری در این باب سروده زیبایی داشت که: «مخور غم گذشته، گذشته ها گذشته». یا در جای دیگری عرض می کند که: «خاطرات بوستون، محاله یادم بره»!
آری به این می گویند دیپلماسی فعال با رویکرد ظریفانه! چیزی که در هشت سال گذشته از آن غافل بودیم. در عوض مشروعیت اسرائیل را زیر سوال بردیم و برای نظام هزینه های گزاف تراشیدیم. اما ای دریغ که من نشنیدم که امام حتی یکبار هم گفته باشد: «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود»! این ها حرف های یک مشت افراطی تندروست که خود را چسبانده اند به گفتمان امام و انقلاب. باور کنید اگر فایل صوتی اش را بیاورید باز هم باور نمی کنم. چرا که صوتش هم می تواند ساختگی و تقلید صدای امام باشد. گفتم که.. اصرار نکنید! حتی اگر فایل تصویری سخنرانی امام را برایم بیاورید، باز هم نمی پذیرم از شما، چرا که اصولا این روزها به خوبی می شود با یک نرم افزار فتوشاپ!! بدون هیچ مشکل خاصی یک فیلم را با فیلمی دیگر میکس و مونتاژ کرد و به خورد ملت داد. آن وقت ملت بی خبر از همه جا، آن حرف های ساختگی را - ساده لوحانه - باور می کنند. اما در هر صورت ملت هم اگر باور کنند، من یکی - به همان دلایلی که چند موردش را عرض کردم - باور نمی کنم.
پس بنابر آن حدیثی که در بالا آیه اش عرض شد، ما حق نداریم حتی «مرگ بر اسرائیل» بگوییم چه رسد به مرگ بر آمریکا! چرا که «اسرا» یعنی بنده و «ئیل» به معنای خداست. یعنی معنای اسرائیل می شود بنده خدا. حالا اگر خدا آن اسرائیلی ها را بر عالمیان فضیلت داده باشند، دیگر پرونده مان سیاه تر می شود. آخر ما به چه حقی به خود اجازه می دهیم که به آن بندگان با فضیلت خدا در صبح و شام مرگ را نثار کنیم؟! سی و سه سال گفتیم مرگ بر اسرائیل مگر چه شد؟ خودمان را منزوی تر کردیم و هم پیمانان اسرائیل را با خودمان بد کردیم و در نتیجه تحریم ها یکی پس از دیگری برای کشورمان اعمال شد. بیایید زین پس کمک کنیم به اسرائیل تا شعار «فلسطین باید از صفحه روزگار محو شود» زودتر محقق شود! چرا که ما هر چه مشکل داریم بخاطر دشمنی با آمریکا و اسرائیل است.
آخر می دانید؛ ما در تمام این سال ها این همه شعار مرگ بر این و آن دادیم، آخرش چه چیزی عایدمان شد؟ چند سال «مرگ بر شاه» گفتیم مگر چه شد؟ شعار دادیم مرگ بر شوروی! چه اتفاقی برای شوروی افتاد مگر؟ هر روز شعار مرگ بر صدام سر دادیم، چه تأثیری روی صدام گذاشت؟ هیچ تأثیری!! باور کنید با دادن شعار «مرگ بر آمریکا» مثل همه آن موارد قبلی، هیچ مشکلی حل نمی شود. اما با مذاکره و بصورت کاملا دوستانه می شود سنگ هایمان را از هم وا کنیم. اما این هم با عقل جور در نمی آید که بعد از هر نماز مرگ را نثار آمریکا و اسرائیل کرد و از آن طرف هم پای میز مذاکره با آن ها نشست! ما در وهله اول باید شعار تکبیر بعد از هر نماز را هرچه زودتر حذف یا قدری تغییر داده و آن را تلخیص کنیم. و البته جدای از بحث مذاکره باید عرض کرد که در این تکبیر مرسوم، رگه هایی از خشونت، در برخی بندهای آن کاملا مشهود و ملموس است. در حالی که ما باید خواهان صلح باشیم نه مرگ.
باور کنید اسلام دین رحمت است. پیامبر ما پیامبر رحمت بود. خود حسین علیه السلام رحمة الله الواسعه بود. سیره امام هم دقیقا همین بود. اتفاقا من جدیدا برای امام یک سری خواب ها دیدم! آخر چطور بگویم یعنی دیشب باز خواب امام را دیدم. از قضا امام توی خواب صدایم کرد گفت: «بیا اینجا کارت دارم». گفتم امام بذار دستتو ببوسم. گفت: «اکبر، من و تو که این حرف ها را با هم نداریم». اما انگار صدای امام توی خواب قدری عوض شده بود. امام با لحنی ناراحت به من گفت: هیچکس حق ندارد صداقت آمریکایی ها را زیر سوال ببرد. من با تعجب میخکوب شده بودم و به حرف های مهم امام گوش می دادم که امام گفت: اینکه ما دیروز، جنایت های آمریکا را قصاص نکردیم، دلیل بر این نمی شود که امروز قصاص قبل از جنایت کنیم! امام با عصبانیت گفت: ما در آن سال ها به آمریکا گفتیم که آدم باشد و با ما باشد. ولی حیف که بیخود زمان را تلف کرد و آن فرصت را هدر داد و حرفمان را گوش نکرد و علیه ما بود. اما حالا که او با ما ست، چرا ما با او نباشیم؟! این جمله را که امام گفت، یکدفعه از خواب پریدم!
نظرات تأیید شده: (۲۱)
واکنشها :
نظرات تأیید شده: (۲۱) واکنشها :
حامی می گوید:
تمام این نق هایی که امثال شما افراطیون میزنید واسه اینه که "آقای اوباما رو درک نکردید"!!!
-
تا قبل از اینکه جناب آشنا به این نکته اشاره کنن خداییش به مغزم نرسیده بود...
پاسخ دلباخته :
براستی و ما ادراک الاوباما...