معمای راه
پس چه کسی ما را کشت؟
آهای
عقدهگشایی با ژست پاکیزگی!
فرمول مقاومت
باز هم سوت آغاز بازی را
داور بین المللی به صدا درآورد
تماشاگران
از روی بلندی های جولان می دیدند
در حیاط خاکی خانه
توپ
افتاد زیر پای راست کودک چپ پا
کودک فرصت شوت کردن نداشت
هیچکس منتظر گل نبود
اما همه دیدند با یک انفجار مهیب
دروازه ای نوساز فرو ریخت!
تعجب نکنید
این یک ورزش نظامی ست.
نام دیگرش می شود فوتبال آمریکایی.
در فوتبال آمریکایی
با شلیک هر توپ
به سمت دروازه حریف
می توان سقف خانه ای را فروریخت
که در آن
به اندازه یک تیم
«آدم» زندگی می کنند
می توان با یک خطای عمدی
کل تیم حریف را به کشتن داد؛
بی آنکه از سوی داور بین المللی
با اخراج
یا حتی اخطار مواجه شد.
باور کن حواسم هست
می دانم جام جهانی دیگر تمام شده
اما جام جنایی
در مرحله نیمه نهاییست
اینجا همه تماشاگرند
از داور گرفته تا مأموران امنیتی!
یکی از جایگاه ویژه داد زد
به ما چه مربوط
که شب های غزه
با نور کدامین انفجار
سحر می شود؟!
آری
او می خواست بگوید
بیا در خلیج بی جربزه ها
مثل جزیره ابوموسی اشعری باشیم
شبیه آن شیخ های همسایه
که شب ها بس که بدمستند
خواب شتر سواری می بینند
و روزها از فرط جهالت
کباب سوسمار سرو می کنند
و آنچنان می خورند و می آشامند
تا حواس پرتشان
سمت سرزمین مقدس جمع نشود.
راست می گفت
عشق است جزیره جمیرا
عشق است هتل آتلانتیس
افسوس که حالا حضور ذهن ندارم
اما کاش می شد
یک دوبیتی از شب های دوبی
برایتان بخوانم.
علی ایحال
عشق است سواحل بیروت
چه صفایی دارد
آهنگ مجاز مرغابیان مدیترانه!
اصلا بیخیال حمص
بی خیال الانبار
بی خیال غزه!
بیا از کنسرت های اربیل برایت بگویم.
از عشوه های نانسی
از عمل های زیبایی عجرم
پای وجدان را وسط کشیده ام
تو بگو
حیفِ صدای هیفا نیست؟
بیا جذب حداکثری را جهانی کنیم
حیفِ تل آویو نبود؟
حیفِ صفای حیفا نیست؟
چه نیاز است موشک ها حرام شود
بیا بی خیالی طی کنیم.
گوگوش در آن ور آب
یک دهن برای همجنس بازها خواند
تا اعتبارنامه اسرائیلی اش
دوباره تمدید شود
این ور آب
فریاد بهایی ها
از گلوی فرهادی بیرون آمد
تا آن روی سکه اسکار عیان شود
اما تو خود شاهدی دیروز
کبوتر صلح تیرباران شد
و عده ای
هنوز هم که هنوز است
شعار نوعدوستی دو سویه می دهند!
بعضی ها ذاتا شیفته صلح اند
اهل گفتگو
و صاحب تمدن اند
برایشان ظالم و مظلوم
تفاوت چندانی ندارد.
اصلا نمی خواهند بدانند
چه کسی کشت
و چه کسی کشته شد.
این وسط
خون از جوی های غزه جاری است
خدا رحمت کند سعدی را
امروز بنی آدم
گوشت یکدیگر را خورده اند
رسیده اند به استخوان هم!
خدا بیامرزد تعصب عربی را
عربستان
سرگرم عملیات برون مرزی النصره است.
داروخانه های غزه
خالی از دارو شده
ولی نوری زاده
با پول نفت های عربی
شبکه راه می اندازد علیه ایران
تا دل خلیفه سعودی را خنک کند.
چقدر دنیای سیاهست ظلمانی شده!
حیف نور
صد رحمت به تاریکی
نوری زاد را
نوری زاده مشق شب می دهد امروز
تا دستنوشته های دیروزش را
بریزد توی گونی و آتش بزند
و با ژست یک اوپوزوسیون نورسیده
سر دهد شعار نه غزه و نه لبنان را!
چه تلخ است داستان غریبانه غزه!
این طرف
انسانیت به محاق می رود
کسی فریادگر نیست؛
کمی آن طرف تر اما
عده ای
در حمایت از حقوق حیوانات
برای خرس دپرس قطبی
کمپین راه می اندازه
و اشک تمساح می ریزند!
بلا نسبت خرس ها
بعضی ها
اندازه گوساله سامری هم فهم ندارند!
اما دژاگه ثابت کرد
از فتنه گران خداجو آگاه تر است
اشکان
اشک مادران فلسطینی را دید
و مثل تیترهای زرد روزنامه های باطله
در برابر تیر خلاص صهیونیسم
بی تفاوت نماند.
بوفون نشان داد برخلاف برخی ها
بویی از انسانیت برده است
شکیلا و جناب ربنا اما
یک آه هم
از غم مردم غزه نکشیدند
ببین
صدای اذان مؤذن برخواست
دوباره نوبت افطار بغض است
آهسته اشک بریز
و هیچ دم نزن از این غم
شک نکن امسال
صلح نوبل
به بنیامین خواهد رسید!
بیا با هم بخوانیم
«ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا» را
اما نگذاریم
صدای ربنای دروغین
از آن شجره زقومی خس و خاشاک برخیزد!
باور کن این شب ها
گوش کودکان غزه
به اندازه کافی سوت می کشد،
لازم به زوزه های شجریان نیست!
بیا با ال ای دی های پنجاه و چند اینچ
تماشا کنیم جام جنایی را
بیا تا دیر نشده
از همین امشب
بلیط فینال جام را سفارش دهیم
در عرصه جهانی
یقه پیراهن تیم ملی را
برای انقراض یوزها پاره کردیم
در عوض الجزایری ها
در پی نسل کشی فلسطینی ها
جایزه پیروزی در جام جهانی را
تقدیم غزه کردند
رسانه های ملی ما شش ماه
یوز ایرانی را روی سر گرفتند
و مهلک ترین ضربه را
شوت مسی دانستند!
یادت هست؟
همان روزها که همسر جرارد پیکه
مثل جنیفر و پیت بول
آهنگ جام جهانی را
برای برزیل می خواند
جنگنده های اسرائیلی
جام جنایی را در فلسطین شروع کردند
یکی می گفت:
«چه استیلی دارد شکیرا
عجب صدایی دارد شکیلا»
من گفتم
چه صبری دارد شتیلا،
وقتی باران غزه بند نمی آید!
می بینی
هوا بس ناجوانمردانه جنگ است
صبرا
دوبار سر رفته صبرش
زمین از دست خون آشام ها
دوباره خون دل می خورد
و قلب زمان
مثل ساعت های قدیمی و زنگزده
ایستاده انگار
چند روز است که آسمان غزه
مهمان ناخوانده دارد
وضعیت جوی فلسطین خوب نیست
از ابرهای سیاه
جای باران
بمب و موشک می بارد.
سقف خانه ها
در سجود و قعود است
مبارک باد رمضان الکریم همگی!
قبول باشد این طاعت و بندگی!
نیک می دانم که در هر صورت
ملک لعنة الله سعودی
بی هیچ دغدغه ای
پرده زربفت خانه خودا را
مثل هر سال عوض خواهد کرد
ببین
فرش قرمز جنایت
زیر پای خائن الحرمین پوسید
بیش از این معطل نکنید پادشاه نفت را
زیتون پرورده صلح را
تقدیم شاه عربستان کنید!
کشورهای عربی
هیچگاه برف به خود ندیده اند
اما سران عربی این روزها
ادای کبک ها را در می آورند!
آل سقوط برای داعش
سلاح و دلار می فرستد
و برای غزه
ریاکارانه دعا می کند!
اما کیست که نداند
به دعای داعش
باران نخواهد بارید
تشت رسوایی ابوسفیان زمانه
از بام کعبه افتاده دیگر!
خدا
خدا
خدا
تنها خداست که می داند
حاجیان بیت الله الحرام
مشغول طواف سنگ های سیاهند
چقدر مظلوم است معبود
در سرزمین وحی!
قاریان مصری
قرآن صامت را با لحن حجاز
مصوت کرده اند
اما نوادگان عبدالوهاب را
چه کار به قلب جهان اسلام؟!
بخوان قلب قرآن را
که شب قدر آمده
بخوان عروس قرآن را
حالا که در شهر عشقیم!
آری
بخوان که ماه قرآن است
«و رتل القرآن ترتیلا»!
باران
امروز هم بند نیامد
خدایا
چه صبری دارد شتیلا...!
خوشیها می گوید:
صبر می کنیم