دستش در کار خیر بود. مقداری برنج و روغن و آذوقه در صندوقِ عقب ماشینش گذاشته بود، تا هر وقت مستمند و نیازمندی اگر دید، بین شان تقسیم کند. تمام اقلام را بین فقرا پخش کرد و چند ماه گذشت. در صندوقعقب ماشینش اما، هنوز کیسه ای برنج جاخوش کرده بود. بعد از گذشت چند مدتی هنوز موقعیتی پیش نیامده بود که آن کیسه برنج را هم بدهد به مستمند ِ دردمندی. یک روز که داشت با ماشینش در کوچه پس کوچه های خیابان های قم می رفت، چشمش خورد [...]
- دختر شینا، خاطرات قدمخیر محمدی ( ۴۲۵۱۴ نمایش )
- هوای شهر،آلودهتر ازاینحرفهاست! ( ۲۴۱۸۷ نمایش )
- از در تا مادر ( ۱۹۶۲۶ نمایش )
- رها کن گل های قالی را! ( ۷۰۳۲۶ نمایش )
- سفال تکنوکراسی با لعاب مدیریت جهادی ( ۴۶۳۳۰ نمایش )
- سقف پروازی ( ۱۶۵۶۹ نمایش )
- حاء سین یاء نون ( ۱۶۰۶۵ نمایش )
- شاهرخ، حُر انقلاب اسلامی ( ۱۵۰۳۵ نمایش )
- آی اسفندیار، دست از سر بهار بردار ( ۱۴۵۴۷ نمایش )
- پنجره ای رو به بهشت ( ۱۴۱۴۶ نمایش )
- بساط جمعهبازارها بیمشتری ست ( ۱۴۰۵۳ نمایش )
- روزهای سرخ و سیاه تقویم ( ۱۳۲۴۱ نمایش )
- خلیج عرعرعرعربی بی همه چیز!؟؟ ( ۱۲۶۳۶ نمایش )
- قبرستانی که برق ندارد، بغض دارد! ( ۱۴۷۷۹ نمایش )
- ساعت دلتنگ و چهل و اشک دقیقه ( ۱۲۱۳۷ نمایش )
پربیننده ترین مطالب
- هوای شهر،آلودهتر ازاینحرفهاست! ( ۲۹۶ دیدگاه )
- از در تا مادر ( ۲۴۰ دیدگاه )
- حاء سین یاء نون ( ۲۱۵ دیدگاه )
- قبرستانی که برق ندارد، بغض دارد! ( ۱۸۰ دیدگاه )
- سقف پروازی ( ۱۵۶ دیدگاه )
- در به در ( ۱۳۶ دیدگاه )
- انت المولا و انا العبد.. ( ۱۲۷ دیدگاه )
- پنجره ای رو به بهشت ( ۱۲۷ دیدگاه )
- خلیج عرعرعرعربی بی همه چیز!؟؟ ( ۱۲۲ دیدگاه )
- منفی دانشجو ( ۱۱۵ دیدگاه )
- توشه به دوش ( ۱۱۳ دیدگاه )
- دیروزها و امروزها ( ۱۰۱ دیدگاه )
- روزهای سرخ و سیاه تقویم ( ۹۹ دیدگاه )
- کرامتی که قصه نیست! ( ۹۹ دیدگاه )
- رفتن رسیدن نیست! ( ۹۸ دیدگاه )
پر بحث ترین مطالب
- مردود
- نون..و تور سیمین!
- رها کن گل های قالی را!
- مرتضی بخواب که علی بیدار است!
- قاصد
- بساط جمعهبازارها بیمشتری ست
- یا غریب القربا، أین عمار؟!
- تا ما دور هستیم، ظهور نزدیک نیست
- هیچکس با تو سلفی نمیگیرد عمو رجب!
- سفال تکنوکراسی با لعاب مدیریت جهادی
- دست مریزاد آقای خاص
- من رد شدم از مرز خسروی خسران
- ساعت دلتنگ و چهل و اشک دقیقه
- عقدهگشایی با ژست پاکیزگی!
- یک عارفانه آرام