دل آباد :: رسانه اهل دل

دل آباد، رسانه بی دل هایی ست که در به در، در پی دلدار اند.
خانه | اخبار | پیامک | کتاب | جزوه | اپلیکیشن | فیلم | صوت | ختم قرآن | عکس | گوشه‌نما | آرشیو | پیوندها | وبلاگ‌ها | همدلی در دل‌آباد
درباره ما | تماس با ما


امروز
یکی دیگر از روزهای خوب خداست


هوای شهر،آلوده‌تر ازاین‌حرف‌هاست!


| ارسال در «دل‌نوشت» توسط دل‌باخته .. ، در ساعت ۱۸:۱۲ روز دوشنبه ۱۸ دی ۹۱ |


احساس عجیبی دارم. احساسی ناشناخته و آمیخته با ترس. ترسی غریب از پایان یک دلخوشی نمناک. دست شوق در آستین روزگار، متوسل به ضریح دل خوشی هاست و پای رفتن در مسیر سخت زندگی، متکی بر زمین و باغچه بهانه هاست. زندگی بدون بهانه زندان است. قریب است که دلخوشی این شب و روزها را بگیرند از دست دل مان، تا باز با کوله باری خالی، مسافر بی مقصد روزگار شویم. همین مایی که یک چله و ده روز را برای غم شقایق، شبنم ریختیم و حالا که صدای پای ربیع می آید و موسم شادی دارد فرا می رسد گریانیم. آن شبنم های غمزده شبانه اما شادی دل ما بودند و این شادی های تصنعی، ابری می کند آسمان چشم های ما را. پر و بال پرنده های این باغستان، تنها یک چله است که آبی آسمان را لمس می کنند. پرواز برای مرغ عشق ها و سینه سرخ های سینه سوخته خلاصه در همین چهل و چند روز است. حالا اما بعد یک چله بال بال زدن در غم گل، باز در قفس روزمرگی وا می شود و پرنده ها تا سالی دیگر در سلول های انفرادی تن زندانی می شوند، تا دوباره چشم های خسته و به خون نشسته و در حسرت پرواز، پشت میله های آهنین عادات، دست ها را به کشیدن چوب خط گذشت این مدت و پایان روزهای اسارت وادار کنند تا انتظار سر برسد.

 

من از تمام مهمانی های پر زرق و برق خسته شدم. دلم نمی خواهد این بزم پر رزق و روزی به همین زودی تمام شود. نمی خواهم این سفره های مشکی را جمع کنند و راه بیفتم و بروم سر کوچه لاقیدی، باز هم احساس لُس آنجلس دست دهد به من. من شکی به «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» ندارم، اما نگران جمعه هایی هستم که جای انتظار گل، بوی بد «فیتیله» ی فانوس شکسته تعطیلی می دهد. من هنوز در عجبم که چطور شد صورتی که زینب با «سیلی» سرخ نگه داشته بود، امسال نتوانست روی خنده بازار کوفیان را در این روزهای لبریز از غم کم کند و لبخند را در دهان ببیننده ها خشک کند. کاروان نینوا راه افتاد سوی مدینه. من اما دلم نمی خواهد دوباره بعد از تو در میانه راه، در پیاده روی بی حیایی، عمرسعد را ببینم که روی جوی فریب، روبروی مغازه های گندم فروشان جو نما، خیمه زده. دلم نمی خواهد این بار رد چکمه های چرم و پاشنه بلند شمر را، توی پوشش دختران شهر ببینم. اما چه کنیم که شهر باید هوایی تازه کند. مأموران شهرداری تقویم، متصدی تعویض لباس های غم و شادی روزگارند. آنها وظیفه دارند سیاهه های عزا را از تن «شهر» دربیاورند و ساتن های رنگی را بپوشانند بر تن روزها. که «تمام شد! »؛ «می خواهند سفره را جمع کنند»، هر چه خوردید و برگرفتید بس است. هر چه شنیدید و هر چقدر ناله زدید و اشک ریختید کافی ست. به همین سادگی بساط تنها تصفیه خانه هوای زندگی، در میانه روزهای این زمستان سیاه جمع شد. آخر کیست نداند که تا محرم بود، آلودگی معنایی نداشت و تا حسین بود، اندک ترسی از ناپاکی در دل ها نبود. اما حالا دیگر از فرط نفسانیات، یک نفس راحت هم نمی توان کشید. گرد مرگ پاشیده اند به این خیابان ها انگار. کپسول کمکی بیاورید که قحطی اکسیژن تقواست در این شهر. آلودگی هوای شهر در روزگار بی تویی بیداد می کند. آسمان دچار «وارونگی» و زمین دچار «ویرانگی» شده. محرم گذشت و ایام غم به سر آمد. باز نوبت خاله بازی عموضرغام شد. باز خاله شادونه به وجد آمده. باز عزا رفت و وقت شادی شد. حاجی فیروز امسال نوبتش را به بابانوئل داده. علیخانی از «ممنوع التصویر»ی در آمد و «جائز التقصیر» شد! این روزها نواهای آسمانی و نداهای اُخروی جای خود را داده به صدای آهنگ های خسروی! خدا بخیر کند ضرب‌آهنگ نوروز و خواننده لحظه تحویل تهوع آور عید سال آینده را.

 

هراسی در دل من است. بیم دارم این خلاء و گرفتگی از دلتنگی فراق تو در دل ما، آنفارکتوس را به مهمانی این قفس سینه دعوت کند. می ترسم از اینکه سفره تو جمع شود و دوباره روی میز جهالت، سفره بی عفتی پهن شود. آن وقت باز نوبت چیدن «بشقاب» هاست. بشقاب هایی که جای رفع سوء تغذیه روح مان، ما را گرسنه تر از گرگ می کند. بشقاب های پُرملاتی که جای سیر کردن شکم ما از غذای آشپزخانه دنیا، دسر شهوت به خورد عفتمان می دهد. میوه های گندیده ای که دل ما را از میل میوه سعادت آخرت می زند. نیروی انتظامی فوقش بتواند «بشقاب» ها را جمع کند، آخر با چنگال های آشپزخانه های ابوجهل و ابولهب که از کابینت های هوایی یوتل ست و هاتبرد، در سینه خانواده های ساده دل فرو می رود و جگرشان را تکه پاره می کند چه می توان کرد؟ با جهلی که خانواده ها در آستین حماقتشان دارند چه می توان کرد؟ اصلا کو گوش شنوا؟! توی خانواده ای که در وقت وعده غذای روح، سر میز بلوغ این بشقاب ها را بچینند، سر و گوش بچه ها بیشتر می جنبد و سر آخر، سر از «آکادمی گوگوش» در می آورند. غرب ماهواره به فضا می فرستد، خانواده های ما فرزندان شان را به ماهواره می فرستند.


آی آدم هایی که در این شهر محکوم به مرگ تدریجی باورها شدید، اما هنوز زنده اید! من احساس خطر می کنم. چرا سازمانی به فکر این آلاینده های خطرناک و کشنده نیست؟ چرا کسی به فکر آلودگی پیاده روهای شهرها نیست. پیاده روهای شهرهای ما گودی قتلگاه معصومیت است. در تهران بیشترین میزان آلایندگی در حوالی «جنوب» و ایستگاه یافت آباد و در نزدیکی های پارک «قائم» نیست؛ شما اگر می گویید هست، پس چرا تمام امید مردم در مهدیه دل ها به حضرت باران است و همه، نماز باران می خوانند؟ چرا همه انتظار پاکی را در «او» و امید پاکیزگی را در باریدن «او» می بینند؟ اما قدم های نگاهت هر چه سمت «شمال» می رود، از سهم پاکی کم و به سهم آلودگی افزوده می شود. این دودی که از آتش آلودگی ها توی چشم و شش های مردم می رود، از حوالی پارک «آب و آتش» و «دانشجو» برخاسته است. باورکنید نقش بی عفتی در آلودگی هوای تهران از خودروهای فرسوده اگر زیاد نباشد، کم هم نیست. چرا ستادی آب دهان و عطر تند و گند و نخاله عشوه های فاسد انسان های بی عفت و فرسوده را از سطح معابر و پیاده رو ها پاک نمی کند؟ چرا یک روز برای آلودگی خطرناک پیاده روها، شهر تعطیل نمی شود؟ چرا باز هم پیکان دریدگی جوانان، در خانه های پدری پلاک می شود؟ وقتی خیابان های گناه شلوغند و کوچه های اعتماد پر از خلوت‌گاهند، چه انتظاری از جوانان آلوده به ویروس فارسی وان می توان داشت؟ جوانی که زندگی اش در نعشگی «اسپیس» و «اسکای» است، سر چهار راه غیرت، توی «فضا» به سر می برد. زندگی، برای رفتگان فاتحه خواندن نیست، اما زکات آزادی، برای «اسارت» گریستن است. من هر روز روی سنگ فرش پیاده رو ها، با دیدن قطرات خونی که از پیکره صد چاک و بی سر حیاء جاری ست گریه می کنم. من هر شب مثل خیمه های نیم سوخته، تماما آتش می گیرم، بس که حرامیان این روزها گوشواره ی حیا را به غمزه پر فریب نگاهشان از گوش های دختران ساده دل می کشند.

 

دل مان در این هوای کثیفی که پر از ذرات و ریزگرد های سمی ست، به هوای محرم و نوای هیئت خوش بود. بساط تکیه ها که جمع می شود، تقویم تو را به محرم سال بعد تبعید می کند و ما را با این همه آلودگی تنها می گذارد. دارد تمام می شود روزهای دل خوشی ما در گریز از روزهای عافیت و سوزهای معصیت. آخرین بارقه امید دل های محرّمی، اربعین است. اربعین که می رود، آدمی در میانه کوچه های تنگ تنهایی، شبیه همان احساسی را دارد که مسلم در شب سرد بی کسی اش در کوفه داشت. بی یار و یاور، بی همراه و همسفر، تنهای تنها! همه می روند از پی هم و ما می مانیم و یک بغض اربا اربا در گلو و یک نیستان آه سوزان در سینه و یک جگر شرحه شرحه از دلتنگی. هرسال محرم که می شود، چشیدن قطره ای از دریای طوفان زده و خونین کربلا، جگرسوز تر است. هر سال که می گذرد، حسین تنهاتر و بازار آهنگران کوفه داغ تر می شود. هر سال که می گذرد، تیراژ علی اکبر در گل‌خانه کربلا بی شمارتر و قامت قاسم، رشیدتر می شود. هر سال که می گذرد، صحرای تف، تفدیده تر و لب های اصغر تشنه تر می شود. هر سال که می گذرد، عباس پیش رباب شرمنده تر و خنده های حرمله در برابر حسین، بلندتر می شود. هر سال که می گذرد، عمق قتلگاه ظلم، گودتر و خنجر دنائت شمر، کُندتر می شود. هر سال که می گذرد، قامت زینب شکسته تر و خرابه شام، ویرانه تر می شود. من اما می ترسم از کوفیانی که امسال بجای برداشتن معجر، از گوهر عفت زنان مان پرده برداری کنند. ترس من در این سال ها از راه‌زن هایی ست که جای دزدیدن گوشواره، گوش های دختران ما را کرایه کنند. نگران آنم که دشمن امسال جای در آوردن النگو و خلخال از دست و پا، حیا را غارت کند از دامان دختران. هراس من از لشگریانی ست که جای سوزاندن خیمه ها، لباس پاکدامنی را در برابر دیدگان مردم، با شراره های چشم های دریده شان بسوزانند.

 

دشمن، تمام راه های منتهی به خیمه گاه تو را مسدود کرده است. ما از هر طرف در محاصره ایم. از هر سو تیرهای نامرئی می بارد. داریم می بینیم از کدام سمت ضربه می خوردیم، اما انگار نمی بینیم. جتگ نابرابری شروع شده. نبرد عاشورا از جنس خون بود و نبرد ما از جنس دود و غبار است. در این جنگ پُر غبار و دود آلود، ما چشم هایی بصیر و بینا می خواهیم. نگذار در هجوم این تیرهای سه شعبه و زهرآلود شیطان، نابینا شویم. نگذار شکم هایمان در هنگامه نبرد، با گوش هایمان دست به یکی کنند تا در وقت شنیدن حرف های رنگارنگ، حق و باطل را از هم تمیز ندهیم. نگذار جسم مان آنقدر کرخت شود تا گونه های باورمان، باران حقیقت را لمس نکنند. ما در این مبارزه تن به تن، راه نفس کشیدنمان هم بسته است، چه رسد به راه شط و انتظار آب. و تو به همین زودی ها سوار بر ذوالجناح رحیل ، سمت گودال کمال خود رفتی .. برگرد و ببین بدون تو چقدر تنهاییم، روی تلّی از خاک غربت...

نظرات  (۲۹۶)

۱۸ دی ۹۱ ، ۱۹:۱۸

پارسی می گوید:

چه خوبه که هنوز امید هست یکی دلش انقدر پاک باشه که این نواها و فریادها و آتش داغ ازش زبونه بکشه... چه اگر دل من به اندازه شما برادرم پاک بود ذوق و قریحه ادبی نیاز نبود که بها نه کنمش برای اینکه کلمات در آغوش هم بنشینند. نوشتن دل میخواهد نه ذوق... خدا خیرتون بده... التماس دعا
۱۸ دی ۹۱ ، ۲۰:۴۲

درجستجوی آرامش می گوید:

انی اعلم ما لا تعلمون...
زندگی خالی نیست...
۱۸ دی ۹۱ ، ۲۱:۵۷

روایت شیدایی می گوید:

هوای دل من هم آلوده است نیاز به طوفانی الهی دارد تا تمام آنچه را که از برای این دنیا در آن است به هم بکوبد
این دل کشتی حسین را می خواهد....
۱۸ دی ۹۱ ، ۲۳:۵۴

ماری می گوید:

سلام آقا سید
خدارو شکر که هواشناسانی هستند تا اوضاع هوارو اعلام کنند اما کو ستاد و مدیریت بحران؟
انگار این ریه ها هستن که نمی تونن هوای پر دود و گاز رو تحمل کنن اما روح باید تموم سم ها و آلودگیها رو تحمل کنه و صداش در نیاد
این روزها چقدر خوبه که کسانی اطرافم هستن که این هشدارها رو میدن. هرچند هنوز به تعداد انگشتان دستم این هشدارها و آلارمها رو نفرستادن و فرستاده شده ها هم شنونده ای ندارن اما اقلا دلگرم میشیم به وجودشون
گیرنده هاتون همواره متصل
دعا یادتون نره
۱۹ دی ۹۱ ، ۰۰:۰۵

خانم معلم می گوید:

سلام

وقتی میرم مسجد و میبینم مسجد جامع با اون وسعت موقع نماز جا کم میاد و بیشترشون هم جوون هستن ، دلم خوش میشه و میگم هنوز میشه دلخوش بود . وقتی میرم تعاونی مسکنی که پایه گذارانش بچه های سپاه هستن و منشی شرکت خانمیه که موهاشو ریخته بیرون و قیافه اش درست نیست دلم میگیره که اونهایی که باید خودشون این چیزا براشون مهم باشه ، نیست میگم که اگه باوری داشتن این باور ضعیف شده ...
خدا فقط به همه مون کمک کنه و باورهای درست مونو ازمون نگیره ...


۱۹ دی ۹۱ ، ۰۲:۴۹

عتید می گوید:

هوای دلمان در حد هشدار آلوده است!
دل که تعطیل شود اینست ثمره اش!...
۱۹ دی ۹۱ ، ۰۳:۰۴

زینب افتخاری... می گوید:

سلام و عرض ادب

حق بود و حقیقت...
اجرتون با حضرت مظلوم ...

تمنای دعا
یاعلی...
۲۰ دی ۹۱ ، ۱۶:۳۲

هْو ... می گوید:

.. ما دلمان به تو خوش بود .. که داری رخت می بندی ..

اما آقا هست .. آقا حواسشان هست .. تنها امیدمان همین است ..
۲۰ دی ۹۱ ، ۱۹:۱۴

ghazaleh می گوید:

سلام من خیلی طرفداره وب های مذهبی نیستم. دوستم خیلی از وبتون تعریف کرد. آقای رضی زاده مطالبتون بسیار جالبه. خدایا زیبا ترین سرنوشت را برای کسی که این نوشته را میخواند مقدر کن. خدایا بهترین روزگار را برایش رقم بزن واو را در تمامی لحظات دریاب.مبادا خسته و بیمار ویا غمگین شود.دلش را سرشار از شادی کن و انچه را برای بهترین بندگانت عطا میکنی برای او نیز عطا کن.
۲۱ دی ۹۱ ، ۱۱:۳۵

زینب افتخاری... می گوید:

سلام وعرض ادب
با افتخار دعوتین ....
۲۱ دی ۹۱ ، ۱۵:۱۲

روح الله خدایار می گوید:

سلام سید جان، خدایارم
از قدیم گفتن حزن مومن در دل او باید باشه
حالا سبک جدید شده، همه برای جلب توجه دست به خیلی کارار میزنن
۲۱ دی ۹۱ ، ۱۶:۳۰

mansoure می گوید:

خداوندا پریشانم...
چه میخواهی تو از جانم؟
مرا بی آن که خود خواهم اسیر زندگی کردی...
خداوندا تو مسوولی!
تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه رنجی میکشد آن کس که انسان است و
از احساس سرشار است...
(دکتر علی شریعتی)

پاسخ دل‌باخته :


کاش نتیجه گیری هم می کردید!
۲۱ دی ۹۱ ، ۱۷:۱۰

زینب افتخاری... می گوید:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ
سلام وعرض تسلیت
با دو پست" مناجات با خدا" و "تسلیت" آپمــــــــــــــــ
منتظرم...
۲۱ دی ۹۱ ، ۱۹:۰۴

رها می گوید:

من کیستم گدای تو یا ثامن الحجج

شرمنده عطای تو یا ثامن الحجج

بالله نمی روم بر بیگانگان به عجز

تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج
................................................................
آپم و منتظر حضور گرما شما دوست عزیز
۲۱ دی ۹۱ ، ۱۹:۵۹

روایت شیدایی می گوید:

سلام
دعوتید به خوندن
۲۱ دی ۹۱ ، ۲۲:۳۸

جامانده ام می گوید:

بس که حرامیان این روزها گوشواره ی حیا را به غمزه پر فریب نگاهشان از گوش های دختران ساده دل می کشند...
سلام
زیبا به تصویر کشیدیده اید کل یوم العاشورا... که حسین امروز تنهاست...یاد حرف افتادم که امام زمان عج غریب تر از امام حسین ع است که ... عباس امام زمان عج کیست؟...
۲۱ دی ۹۱ ، ۲۳:۳۷

ک بنده ی خدا می گوید:

آدم یاد حرف آقای دولابی می افتد:
فرمودند همه ى زمین ها کربلا و همه ی روزها عاشوراست، ولی نفرمودند همه ی شما امام حسینید، گذاشت خودتان درک کنید...
۲۲ دی ۹۱ ، ۰۳:۲۸

سپهرا می گوید:

هم از این دنیا می ترسم و هم از مرگ بعدش بی تو...
بساط محرم که برچیده بشه بازم هم هوا آلوده تر میشه...
باید بارانی ببارد
آن هم بارانی به وسعت بی نهایت...
و تا همیشه...
۲۲ دی ۹۱ ، ۱۶:۱۰

ghazaleh می گوید:

سلام آقای رضی زاده امروز اومدم وبتون رو نگاه کنم متوجه تغییراتش شدم از دل رواق خیلی خوشم اومد ولی نتونستم برای مطالبش نظر بزارم.ولی خیلی جالب بود.
۲۲ دی ۹۱ ، ۱۶:۲۵

خط ممتد می گوید:

یا علی بن موسی الرضا
ایام شهادت تسلیت...
۲۲ دی ۹۱ ، ۱۶:۲۶

امتداد... می گوید:

...
به جان مادرت هوای دل ها عجیب بارانیست
به نام مادرت بیا ودرگذرکه ورطه ی گناه بسی طوفانیست
بیاو بیش از این خرابمان مکن مولا...
اینجابه وقت دلتنگی غروب ویرانیست...
سلام.عزاداریاتون مقبول درگاه احدیت.بسیار عالی وقابل تامل.
خدا خیرتون بده.ممنون
التماس نور
۲۲ دی ۹۱ ، ۱۹:۱۲

صیاد می گوید:

سلام آقای رضی زاده
آقا شما خیلی نوشته های تان خوب است
فقط نمی دانم چرا آدرس بلاگفای سابق ما را که می زنند آقای شیرازی می نویسد:
وبلاگی با این آدرس پیدا نشد...!
:))

سید چشه این مرتیکه. دهنم باز شه می شورمش می ندازمش بر آفتابا.
من به درک. خوب اون بنده خداهای دیگه چه گناهی کردن آخه؟
۲۲ دی ۹۱ ، ۱۹:۵۰

صبـــا می گوید:

هوای شهر؛ هر روز آلوده تر از دیروز.
فرقی هم نمیکند کدام شهر باشد!
گاهی می اندیشم هوای این شهر دل، چگونه باید تمیــز شود!
۲۲ دی ۹۱ ، ۲۰:۵۴

احمد محمدیان می گوید:

سلام آقای رضی زاده
ممنون میشم یه دعوتنامه هم برای پیوستن ما به جامعه بلاگ بفرستید....
یا علی تا نابودی بلاگفا
۲۲ دی ۹۱ ، ۲۰:۵۶

شریفی میلاد می گوید:

سلام
خواهشا برای من هم یه دعوتنامه بفرستید....
۲۲ دی ۹۱ ، ۲۱:۰۹

فاطمه می گوید:

سلام مجدد
بابت زحمتی که کشیدید ممنون.
اجرتون با ارباب.
فقط من چرا اون مطلب کمپین خروج از بلاگفا رو پیدا نمی کنم توی سایتتون؟

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمة الله
بنا به دلایلی به درخاست مدیران بلاگ از سایت حذف شد.
۲۲ دی ۹۱ ، ۲۲:۱۷

روایت عشق می گوید:

سلام خوبین
مثل همیشه فوق العاده بود

لینک سایتتون روی وبلاگم بود اما نمی دونم چرا حذف شد؟؟

التماس دعا...

پاسخ دل‌باخته :


سلام 
خنده...
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۳:۵۳

بوی باران،عطر سیب می گوید:

بوی فراق می دهد این گریه های من
ماتم گرفته شال سیاه عزای من
از من نگیر حال و هوای غم ات،حسین
جز با برات مشهد و کرب و بلای من!
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۶:۴۳

فرشته باقری می گوید:

پیامبر(ص):

«پاره ای از تن من در خراسان دفن خواهد شد، هر مومنی او را زیارت کند

خداوند عزوجل بهشت را بر او واجب می کند.»

شهادت امام رضا(ع) تسلیت باد

۲۳ دی ۹۱ ، ۱۶:۴۴

محمد صفابخش می گوید:

*پشت آسمان شد خم ، زیر بار این ماتم...*


ماتم جهانسوز خاتم‌النبیین است
یا که آخرین روز صادر نخستین است

روز نوحه قرآن در مصیبت طاها است
روز ناله فرقان از فراق یاسین است

خاطری نباشد شاد در قلمرو ایجاد
آه و ناله و فریاد در محیط تکوین است

کعبه را سزد امروز رو نهد به ویرانی
ز آنکه چشم زمزم را سیل اشک خونین است

صبح آفرینش را شام تار باز آمد
تیره اهل بینش را دیده جهان بین است

رایت شریعت را نوبت نگونساری است
روز غربت اسلام روز وحشت دین است

شاهد حقیقت را هر دو چشم حق بین خفت
آه بانوی کبری همچو شمع بالین است

هادی طریقت را زندگی به سر آمد
گمرهان امت را سینه مملو از کین است

شاهباز وحدت را بند غم به گردن شد
کرکس طبیعت را دست و پنجه رنگین است

شد همای فرخ فر بسته بال و بی‌شهپر
عرصه جهان یکسر صیدگاه شاهین است

خاتم سلیمان را اهرمن به جادو برد
مسند سلیمانی مرکز شیاطین است

شب ز غم نگیرد خواب، چشم نرگس شاداب
لیک چشم هر خاری شب به خواب نوشین است

پشت آسمان شد خم،زیر بار این ماتم
چشم ابر شد پر نم در مصیبت خاتم
التماس دعا
یازهرا
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۷:۰۹

safa lalezar می گوید:

سلام دوست عزیز مطلبتونو خوندم همش درست و کاش ما ادمها باور داشتیم که خدا همیشه هست نه فقط محرم ورمضان کاش ادمها ادم بودن
یا حق
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۹:۱۳

دردانه خلقت می گوید:

دلم برای روضه هایت
سیاهی ها
تنگ می شود
حســــــــــین

سلام دوست عزیز
فرارسیدن سالروز شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و امام رضا و امام مجتبی رو به شما تسلیت میگم
امام صادق (ع): سنگین ترین چیزی که روز قیامت در ترازوی اعمال قرار داده می شود صلوات بر محمد و اهل بیت اوست.
خوشحال میشم که به ما هم سری بزنید و تبادل لینک داشته باشیم
التماس دعا
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۹:۳۱

ماری می گوید:

سلام آقا سید
عزاداریهاتون قبول
حرم آقامون علی بن موسی الرضا دعاگویتان بودم
حلول ماه ربیع مبارک
۲۳ دی ۹۱ ، ۲۰:۵۲

مسافر می گوید:

با یاد تو حسین نفس تازه می کنیم

وقتی هوای شهر نفس گیر می شود...

التماس دعا
۲۳ دی ۹۱ ، ۲۱:۲۰

آلیس می گوید:




مولا این محرم هم گذشت اما دل هنوز هم هوایی توست نمی دانم تا سال دیگر چگونه تحمل کنم...


یاحق

۲۳ دی ۹۱ ، ۲۲:۰۵

حیدری می گوید:

سلام سید جان سایت خوبی دارید انشالله موفق باشید
۲۳ دی ۹۱ ، ۲۲:۲۲

مجنون می گوید:

سلامی کربلایی برای شما که نمی خواهی بساط کربلا را جمع کنند...البته بساط کربلا که جمع نمی شود از دامن خاک...قلم می خواست بگوید بساط پارچه مشکی ها...
چه عجب کسی پیداشداز این جماعت که حرف دل ما را بزند!!ما زندگانی کردیم با پارچه سیاه های عزای ارباب و برخی حیف که فقط سینه زنی اش را دیدند...ما نفس کشیدیم با قدم های کاروان حسین و برخی پیراهن مشکی مان را تیرباران زخم زبانهاشان کردند...
ما عاشقانه در علقمه سینه زدیم برای گلبرگ شش ماهه ارباب...ولی آه...
حالا که تمام می شود از خودم می پرسم می شود دوباره عاشورا را بروم سر مزار شهدا!؟چه عاشورایی بود امسال!
حالا که تمام می شود دلتنگ روضه هایی می شوم که مرا به بهشت می برد...گریه هامان ما را آسمانی کرد...ما مگر می توانیم بی هوای آسمان نفس بکشیم؟!
خدا رحم کند به قلبمان که از فردا در هیاهوی دین فروشی این مردم میگیرد...
خدا رحم کند به حنجرمان که بغض تنهایی آقا نپرد میان نفس هایش...
خدا رحم کندبه دل آباد خراب دلمان!!
۲۳ دی ۹۱ ، ۲۲:۲۴

یک طلبه می گوید:

سلام. در نگاه ابتدایی بنده سایت خوب و جالبی است.
موفق باشید.
با مطالب شیطان شناسی در خدمت مخاطبینم.

پاسخ دل‌باخته :


سلام و سپاس
به نگاه اول هیچ اعتمادی نیست..
۲۳ دی ۹۱ ، ۲۳:۲۱

محقق می گوید:

سلام الله علیک.
قلمتان مستدام .بسیار زیبا نگاشتید ...
امشب به عشاق حسین(ع) ،زهرا دهد مزد عزا.
یک عده را درمان دهد، یک عده بخشش در جزا.
یک عده را مشهد برد، یک عده را دیدار حج.
حلول ماه ربیع مبارک
۲۳ دی ۹۱ ، ۲۳:۲۷

صادق می گوید:

امروز به عشاق حسین، زهرا دهد مزد عزا
یک عده را درمان دهد، یک عده بخشش در جزا
یک عده را مشهد برد، یک عده را دیدار حج
باشد که مزد ما شود، تعجیل در امر فرج
حلول ماه ربیع الاول بر شما مبارک
۲۴ دی ۹۱ ، ۰۹:۳۷

کوزادیان می گوید:

سلام

رواج خرافه بشارت بهشت با آغاز ماه ربیع الاول

با پایان یافتن ماه صفر و حلول ماه ربیع الاول شاهد رواج یک باور غلط در جامعه ایمانی هستیم که در شرایط کنونی از طریق پیامک یا ایمیل، منتشر می‌شود. این باور غلط که به صورت بشارت بهشت از قول پیامبر صلوات الله علیه و آله در راستای خوشنودی ایشان از پایان یافتن ماه صفر و آغاز ماه ربیع الاول صورت می‌گیرد، متأسفانه باعث شده اصل و شأن حدیث، مورد غفلت قرار گرفته و مفهوم آن وارونه جلوه داده شود.
ادامه مطلب در وبلاگ...
۲۴ دی ۹۱ ، ۰۹:۴۳

محمد حسن می گوید:

سلام آقای رضی زاده من یه بار از شما دعوت نامه گرفتم الان هم میخواستم خواهش کنم یه دونه دیگه بفرستید چون با قبلی یک وبلاگ نویس دیگه از بلاگفا رو عضو بلاگ کردم حالا هم برای وبلاگ خودم میخوام
ممنون

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمة الله
بر اساس قوانین بلاگ اختصاص بیش از یک دعوتنامه به یک نفر خلاف قوانین توافقی در هنگام عضویت است.
بهتر بود اگر برای شخص دیگری دعوتنامه می خاستید، ایمیل آن شخص را می فرستادید تا برای همان ایمیل ارسال شود، به دلیل اینکه وقتی دعوتنامه به ایمیل ارسال می شود، عضویت آن شخص با همان ایمیل انجام می پذیرد و دیگر قابل تغییر نیست، و نمی شود از آن ایمیل برای دعوتنامه و وبلاگ دیگری استفاده کرد. مگر اینکه دوستتان از طریق «درخاست با بیان» موضوع تغییر ایمیل شخصی را مطرح کند تا تغییر پیدا کند.
۲۴ دی ۹۱ ، ۱۱:۵۷

سید یوسف می گوید:

عاشورا تا ابد هر روز تکرار می شود ...

پاسخ دل‌باخته :


عاشورا تکرار می شود، اما تکراری نه..
۲۴ دی ۹۱ ، ۱۲:۴۸

چتری برای باران می گوید:

می دونی چیه رفیق؟؟
حکایت زندگی ما شده مث “دکمه پیرَن”

اولی رو که اشتباه بستی تا آخرش اشتباه میری ...!!

بدبختی اینه که زمانی به اشتباهت پی می بری که رسیدی به آخرش ...!!!

۲۴ دی ۹۱ ، ۱۸:۳۶

حافظ می گوید:

سلام.
واقعا درد دل خیلی ها بود اما چه باید کرد تا اندکی زبان میچرخانی جوابت آقا لطفا جا نماز آب نکش . آقا اینا رو از کجا در میاری

تنها امیدم
فقظ ظهور آقایی است که با آمدنش همه آلودگی ها رخت بر میبندد
برای تعجیل در فرج آقایمان صلوات
۲۴ دی ۹۱ ، ۲۱:۰۱

علی حاتمی می گوید:

سلام و خسته نباشید به شما عزیز
واقعا از نوشته های شما لذت بردم .
هوا الوده تر از این حرفهاست.....
۲۴ دی ۹۱ ، ۲۱:۵۱

محسن می گوید:

هر شب که انتظار فرج می برم به روز
شرمنده ام که بی تو "نفس" می کشم هنوز
۲۴ دی ۹۱ ، ۲۱:۵۹

ذاکر کربلا(حاج سید عسگری داداش نژاد) می گوید:

الهی زبان ما را در راه حق گویا فرما
یا حق
سید
۲۴ دی ۹۱ ، ۲۲:۵۰

علیرضا می گوید:

سلام آقا سید
مطلبتون رو خوندم
بصورت کامل و جامع بیان فرموده بودین

تبارک الله
۲۴ دی ۹۱ ، ۲۲:۵۲

اسفند می گوید:

سلام درود برشما مطالب خوبی را نوشته اید .......
۲۴ دی ۹۱ ، ۲۳:۳۷

هادی محمدی می گوید:

داریم می بینیم از کدام سمت ضربه می خوردیم، اما انگار نمی بینیم !
---
مرسی متن خوب و تکان دهنده ای بود البته اگر حس تکان خوردن باقی مانده باشد

مانا باشی رفیق
۲۵ دی ۹۱ ، ۰۰:۵۹

صبـــا می گوید:

رخت سیاه از تن در آورید که ربیع آمده است...
______________
نحن اقرب الیه من حبل الورید… خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تری؛ در این بهار ربیع الاول؛ دلهای بی قرار و تنگ و مضطرب ما را، نور و آرامشی از جنس خودت عطا فرما.
حلول ماه ربیع الاول را به شما تبریک عرض میکنم.
۲۵ دی ۹۱ ، ۰۱:۰۲

دوست می گوید:

سلام خیلی اتفاقی با وبلاگتون اشنا شدم مطالب خیلی قشنگی دارید! خودتون نوشتید؟ واقعا بهتون تبریک می گم
به وبلاگ قرآنی منم سری بزنید یاعلی
۲۵ دی ۹۱ ، ۰۴:۵۴

آهسته عاشق می شوم می گوید:

وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ .

و حق را به باطل مپوشانید و حقیقت را پنهان نسازید و حال آن که (به حقانیت آن) واقفید.

سوره بقره- آیه ی ۴۲

۲۵ دی ۹۱ ، ۰۹:۰۸

شیخ جمال می گوید:

أهلها کلاب عاویة
اهل دنیا سگان "عو عو" کننده اند
حضرت على علیه السلام نهج البلاغه
۲۵ دی ۹۱ ، ۱۲:۳۵

سحر می گوید:

چه سخت است دلتنگ قاصدکی بودن در جاده ای

که در آن هیچ بادی نمی وزد . .
۲۵ دی ۹۱ ، ۱۲:۴۸

هانیه سلامی راد می گوید:

شما دیگه از کجا پیداتون شد
۲۵ دی ۹۱ ، ۱۳:۳۶

آیلار محمدی می گوید:

بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهممان کم نشود
ما خدا را با خود سر دعوا بردیم
و قسم ها خوردیم
ما به هم بد کردیم
ما به هم بد گفتیم
ما حقیقت ها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم
روی هر حادثه ای حرفی از پول زدیم
از شما می پرسم
ما که را گول زدیم ؟
۲۵ دی ۹۱ ، ۱۷:۲۴

ف می گوید:

سلام
این کار غیر ممکنه که خدا رو ببوسی!
۲۵ دی ۹۱ ، ۱۹:۰۶

علی می گوید:

سلام
۲۵ دی ۹۱ ، ۱۹:۰۸

علی می گوید:

این چیزای که نوشتی که خداروببوسی درست نیست لطفا پاکش کن
۲۵ دی ۹۱ ، ۲۱:۱۵

راحل می گوید:

شعر سید مجتبی شجاع برای امام زمان(عج)


ازفکرگناه پاک بودن عشق است
ازهجرتوسینه چاک بودن عشق است
آن لحظه که راه می روی آقاجان
زیرقدم تو خاک بودن عشق است
از حضورت ممنونم
۲۵ دی ۹۱ ، ۲۱:۲۲

narges می گوید:

سلام

فاصله ، عشق های معمولی را از بین می برد و عشق های بزرگ

و جاودان را شدت میبخشد.مانند باد که شمع را خاموش

و آتش را شعله ور می سازد.....



۲۵ دی ۹۱ ، ۲۱:۴۹

من خود آن سیزدهم می گوید:

بسم الله
باتو
به بلندی آسمانخراش
به مرتفع ترین قله
حتی به ماه سفر کرد
اما خبری از آسمان نبود
نمیدانست در حیاط کوچک
خانه شان هم
اگر کمی بالا بپرد
در آسمان است
آسمان آنجاست
۲۵ دی ۹۱ ، ۲۲:۳۵

asal می گوید:

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻟﺐ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺪﺕ ﻫﺎﺳﺖ واقعی ﻧﻤﯽ ﺧﻨـدن!!
۲۵ دی ۹۱ ، ۲۳:۴۸

سید محمد می گوید:

سلام
خدا قوت
علی مدد.
۲۶ دی ۹۱ ، ۰۹:۰۶

abas می گوید:

در سایه هانشسته ام
در سکوت
در انتظار کسی به سر می برم
که سالهاست بی من در روشنایی خوش است...
۲۶ دی ۹۱ ، ۱۰:۰۴

سیدمهدی ربیعی می گوید:

آلودگی شهر ما پیچیده است. غبارآلود با ذرات ریز که به چشم دیده نمیشن.اما با یه نفس میرن تو ریه و شش ها و سیاه میکنن
۲۶ دی ۹۱ ، ۱۱:۵۶

آسمون می گوید:

نمی دانم چرا آنقدر بزرگ نشده ام،که تو را تنها در مواقع سختی نخوانم؟

چرا وقتی همه چیز هست، کمتر تو را صدا می کنم؟

چرا وقتی سالم و شاداب هستم، کمتر تو را شکر می گویم؟

پروردگارا! تنها درخواستم از تو روحی وسیع است، آنقدر که فراموش نکنم،در خوشی ها باید بیشتر تو را صدا کرد!
۲۶ دی ۹۱ ، ۱۲:۴۴

هادی می گوید:

سلام دوست عزیز . عاشورا از نظر من یک آگاهی یک معرفت یک عشق و دلدادگی بود هست و خواهد بود.خلّت خلیلی که میگن اونجا اتفاق افتاد.جائی که یار خود در آنجا حضور داشت.بی واسطه! خوشا بحال با معرفتان
۲۶ دی ۹۱ ، ۱۳:۴۱

ش.ج می گوید:

وقتی تو نیستی
نه هست های ما
چونان که بایدند
نه بایدها ...

سلام .... نمیدونم چرا وقتی محرم و صفر تموم میشه ، همون حسی رو دارم که ماه رمضون تموم میشه ! .... دلتنگ تا سال بعد ...خداروشکر که هنوز هستند شمایانی که غبار این روزها دلتنگشون کنه ... مرسی از نگاه ظریفتون به این قضیه آلودگی ....اما با اون حالت تهوع لحظه سال تحویلتان مخالفم! ... به نظر من تمام لحظه های پاک طبیعت نگاه خدا هستند و شیرین .... حتی اگر بعضی ها تلخی به کاممان بریزند! ... یا علـی
۲۶ دی ۹۱ ، ۱۷:۴۹

همراه دل می گوید:

اندازه دو ماه عزا غم گرفته ام
چشمم گواه این دل ماتم گرفته ام
پیراهن سیاه تنم را شب فراق
بر سینه ام نهاده و محکم گرفته ام
صاحب عزا بیا که سراغ تو را دو ماه
با قطره های جاری اشکم گرفته ام
یک روز مثل چشم تو خون گریه می کند
این دیده های ابری شبنم گرفته ام
هر روز پا به پای تو در بین روضه ها
با نوحه خوان هیئتمان دم گرفته ام
تا فاطمیه دست دلم را رها مکن
من با غم تو انس دمادم گرفته ام
امشب بیا و کرب و بلای مرا بده
دست دخیل بر نخ پرچم گرفته ام
این عطر کربلاست که از مشهد الرضاست
امشب دوباره شور محرم گرفته ام
۲۶ دی ۹۱ ، ۲۱:۵۳

رفیق می گوید:

وبلاگ به روز شد
کا ربرای "شهداست " و هم آنانند که ناظرند ....
دستی برسانید از نقد متشکر می شویم ...
۲۶ دی ۹۱ ، ۲۳:۴۲

سهیلا می گوید:

ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری

کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی

ای آنکه در حجابت دریای نور داری

من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟

برعکس چشمهایم چشمی صبور داری

از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما

کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟

در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت

کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟

۲۷ دی ۹۱ ، ۱۰:۴۴

زهرا می گوید:

نذر کرده ام

اگر بتوانم از آدم دل بکنم

باغبانی را فراموش کنم



ای کاش نه سیب،ُنه گندم بر زمین نمی ماند

تا حوایی دیگر،وسوسه ای دیگر را

به دوش کشد
ممنون که سر زدی وبتو عالیه اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن خوشحال میشم
۲۷ دی ۹۱ ، ۱۱:۰۰

سید محسن می گوید:

واقعا زیبا گفتین
۲۷ دی ۹۱ ، ۱۱:۱۸

بنده خدا می گوید:

خدا قوت برادر
۲۷ دی ۹۱ ، ۱۲:۴۰

منتظران ظهور 2 می گوید:

به نام آن که انسان را مسافر کاروان انتظار گردانید
سلام اى گل نرگس، اى که شیرین ترین انتظار، انتظار توست
و بهترین منتظر، منتظر توست...
۲۷ دی ۹۱ ، ۲۳:۱۳

ره گذر می گوید:

سلام.
بند آخر خیلی دلمو سوزوند..
چه قلمی دارید شما!
موفق باشید..
۲۸ دی ۹۱ ، ۱۰:۳۷

zdریحانه می گوید:

سلام این پستتون واقعا جالب بود کتاب صمیمانه با وطنم واقعا جالبه من اونموقه ها که دانش اموزبودم مسئول جذب و ثبت نام دانش آموزان بسیجی بودم بعد بسج منطقه مارو دعوت کردو آخرسرم به عنوان یادگاری این کتابو بهمون داد
۲۸ دی ۹۱ ، ۱۳:۵۵

دبیر تاریخ شادگان می گوید:

سلام و درود خالصانه
۲۸ دی ۹۱ ، ۱۴:۲۵

محمد می گوید:

سلام
مثل همیشه عالی بود.حرف دل ما هم بود آقا سید
متاسفم از اینکه نشسته ام نشسته ام به نظاره نشسته ام به سکوت نشسته ام ...
۲۸ دی ۹۱ ، ۱۶:۴۶

زهره سعادتمند می گوید:

نع!






« کاش می شد خدا را بوسید »
۲۸ دی ۹۱ ، ۱۷:۲۲

نقـ طه می گوید:

دیگر توی ِ هیچ کوچه ای نیستی ..
هیچ پشت بامی هم مرا دیگر،
به تو وصل نمی کند !
۲۹ دی ۹۱ ، ۰۱:۲۴

یک معلم ساده! می گوید:

باسلام

هفته ی - هوای پاک -رو صمیمانه وازته دل ،تبریک عرض میکنم. . .

موضوع انشای این هفته :

فلسفه وجودی سازمان "ح ف ا ظ ت ا ز { م ح ی ط ز ی س ت } " چیست؟
۲۹ دی ۹۱ ، ۰۱:۵۰

اسمان ابری می گوید:

سلام
چقدردلمان میگیرد وقتی اسمان شهرمان همیشه ابری است کاش باران میبارید و بغز اسمان میترکید شاید این دلتنگی زمستانی هم میرفت ...
۲۹ دی ۹۱ ، ۰۲:۱۲

... می گوید:

خدا ازرگ گردن هم به مانزدیکتر است فقط باید به باورش برسیم ...
۲۹ دی ۹۱ ، ۰۵:۰۵

آهسته عاشق می شوم می گوید:

در بند تو بودم آزادم کردی

خواب بودم بیدارم کردی

دیوانه ات شدم به زنجیر عشقت کشیدیَم

عزیز آخر از عشق تو چه بگویم؟؟؟
.
.
.
اللهم عجل لولیک الفرج[گل]
۲۹ دی ۹۱ ، ۱۰:۳۸

تقوی می گوید:

سلام

روی خدا را بوسیدید تا دلتان آباد شد ،خوش به سعادتتان

یا علی
التماس دعا
۲۹ دی ۹۱ ، ۱۰:۴۰

مریم می گوید:

شاید چون
آسمان بار ِ امانت نتوانست کشید
دارد بخشی از آلودگی اش را منتقل می کند ...

آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید ... یک نفر ( البته تعداد بیش تر از این حرف هاست ) در آب ( شاید بهتر باشد بگوییم آب و هوا ) دارد می سپارد جان !
۲۹ دی ۹۱ ، ۱۵:۰۲

افشان می گوید:

دلا! بـسوز که ســـوز تــو کـــارهـــا بکند


نیــاز نیــم شبی، دفــع صــد بلا بکند

عتــاب یـــار پـــری چهـره، عاشقانه بکش


که یک کرشمه، تلافی صد جفا بکند

زملـــک تــا ملکـــوتش حجــاب بردارند


هر آنکه خدمت جام جهان نمــا بکند

طبیب عشق مسیحا دم اسـت و مشفق، لیک


چو درد در تــو نبــیند کــرا دوا بکند

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار


که رحــم اگــر نکند مدعی خدا بکند

زبخـت خفتـه ملــولـم بــود کــه بیــداری


بــوقت فــاتحة صبــح یک دعــا بکند

بسوخت حافظ و بویی بــزلف یــار نـــبرد


مگــر دلالــت ایـن دولتسش صبا بکند


به وبلاگ منم سر بزنید ازدیدنتون خوشحال میشم
۲۹ دی ۹۱ ، ۱۸:۱۸

فاطمه می گوید:

چه دلی داریییییییییییی!

بهرحال وبلاگ قشنگیه ممنون
۲۹ دی ۹۱ ، ۲۰:۰۹

درجستجوی آرامش می گوید:

دل آباد؟!
کاش میشد خدا را بوسید...
۲۹ دی ۹۱ ، ۲۲:۲۰

هادی می گوید:

امام حسن عسکری (علیه السلام): هر یک از شما چون در دینش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته مى‌ شود: این یک شیعه است، و این کارهاست که مرا خوشحال می ‌سازد.
۲۹ دی ۹۱ ، ۲۲:۲۵

یه دوست... می گوید:

خیلی خوب نوشتید و البته زیبا......مثل همیشه....
۲۹ دی ۹۱ ، ۲۳:۴۱

اسمانه می گوید:

راستش مطلبتان طولانی بود
همه اش را نخواندم
ولی دلم فهمید که چه میگویی
برادر...
۳۰ دی ۹۱ ، ۰۲:۱۸

الطرید می گوید:

خوشحال میشوم سری بزنید

دل نگاری های یک دل نگران!

یا علی/التماس دعای فرج
۳۰ دی ۹۱ ، ۰۹:۲۹

سید یوسف می گوید:

آقا سید ، چه نام با صفایی انتخاب کردید ...
۳۰ دی ۹۱ ، ۰۹:۴۵

ضریح می گوید:

با سلام و خسته نباشید
با مطلب جدید وسوسه شیطان بروزیم
منتظرتانیم
۳۰ دی ۹۱ ، ۱۲:۳۸

زهرا می گوید:

از سایتتون خیلی خوشم اومد واقعا از خیلی مطالبش بهره بردم خدا خیرتون بده
۳۰ دی ۹۱ ، ۱۵:۳۴

م.ف می گوید:

هوای شهر را خیالی نیست...دلت در چه هوایی ست؟
۳۰ دی ۹۱ ، ۱۸:۴۶

زندگی می گوید:

سلام
فقط گوشه چشمی از نگاه خدا

برای خوشبختی همه انسانها کافیست

این نگاه را برایتان آرزو میکنم …

ای مردمان سرزمین انتظار
۳۰ دی ۹۱ ، ۱۹:۳۴

فتاحی می گوید:

سلام خیلی خوشحالم که می بینم هنوزم خیلی از جوانان ما به فکر خدا وائمه و........هستند مطالب قشنگی دارین انشاالله موفق باشید وخدا به حق جدتون کمکتون کنه التماس دعا
۳۰ دی ۹۱ ، ۲۱:۰۵

مهدی می گوید:

سلام سید جان....
یه سوال فنی داشتم ....
من داخل ستون های وبم مطلب میزارم ولی خب نمیتونم مثل شما اونها رو ببرم داخل آرشیو یا اینکه براشون قسمت نظرات رو فعال کنم .....
هر کاری میکنم آخرش مطالبم داخل صفحه ی اصلی نشون داده میشن....
چیکار کنم ؟
ممنون
۳۰ دی ۹۱ ، ۲۱:۱۶

صغیری می گوید:

رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
۳۰ دی ۹۱ ، ۲۱:۵۶

آرتا می گوید:

سلام

دست مریزاد بر این قلم
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۵۰

بند گنه کار می گوید:

سلام کاش میشد هوای دلمان آلوده نشود
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۰۴:۵۷

آهسته عاشق می شوم می گوید:

شهادت عشق است...
.
.
.
دعامون کنید در لحظه دعا[گل]
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۲۱

اسمان تیره می گوید:

سلام این روزها دلم بهانه ی کربلا رامیگیرد ...
بوی غریبی میدهد این شهر ما ....
تنفس دران دشواراست نه به خاطرسربهای ماشین ها بلکه به خاطر سرب های دل ادم ها است که دیگر ماندن برایم سخت است من فقط پای رفتن دارم نه پای ماندن و نه حتی دلی برای ماندن فقط باید رفت رفت ...
وقتی ازدل بیرون رفته باشی دیگر چه فرقی میکند که باشی یا نباشی ...
باید رفت رفت فقط رفت ...
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۵۰

یک می گوید:

سلام علیکم
جزاکم الله خیرا
خوب هستی برادر
خیلی زیبا بود مخصوصا اونجایی که از بی تقوایی گله کردی و از هجمه ی رسانه گفتی.....
شاد موفق و با ایمان باشی
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۰۴

یک می گوید:

من همه ی نظرات رو خوندم
متوجه منظور بعضیا نشدم
دوستان گرامی چرا همیشه رو نکات منفی زوم میشه طرف کلی نقاط مثبت داره
این نوشته دلالت بر اطلاعات وسیع نویسنده در باب رسانه داره....
البته سید جان یک نکته رو در نظر داشته باش که شادی ها خوبی ها امکانات اصلا مال مومنه چرا فکر میکنیم غم مال مومنه بدبختی مال مومنه نداری مال مومنه زیبایی های خدا برا لذت بردن بنده ی خوبشه تا اونو متوجه خالق زیبا کنه....
همچنین نمیشه بگیم همیشه همه چیز باید یکنواخت باشه.. مثلا بگیم بچه نباید عروسک و ماشین داشته باشه ... یا ما نباید راحت بشینیم سریال ببینیم... اینها هم جزیی از تکامل انسانه .ایکاش بتونم خوب عرضم رو برسونم ما باید در ضمن زندگی خودمون در همه ی ابعادش یاد خدا باشیم نه که خودمون رو محبوس و چله نشین کنیم و ذکر بگیم و گریه کنیم... باید در تفریح در غذا خوردن در آشامیدن در بازی در درس خواندن در ازدواج.... همه حال و همه جا یاد خدا بود... که بنا بر گفته آقای دولابی اگه زندگی درستی داشته باشیم امام ما خودش راه رو بهمون نشون میده
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۳۹

حوزه می گوید:

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:«ما أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَکُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ.»:


چه زشت است براى مؤمن، دلبستگى به چیزى که او را خوار دارد.


۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۰۰

رز می گوید:

ضربان زمان را در دل شب بهتر می شنوم ...
حال را از دست داده ایم ،به دنبال گذشته از دست رفته ایم! امروز را می بازیم به فردا مینازیم...
ساعتم مشکوک است ؟!همیشه از آن عقب می مانم ....
فردای در پیش شاید شایعه ای بیش نباشد...
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۰۴

رها می گوید:

لَیسَتِ العِفَّةُ بِما نِعَةٍ رِزقا وَلاَ الحِرصُ بِجالِبٍ فَضلاً وَإِنَّ الرِّزقَ مَقسومٌ وَالجَلَ مَحتومٌ وَاستِعمالَ الحِرصِ طالِبُ المَآثِمِ؛
نه خوددارى از حرام و ناپسند، مانع روزى مى شود و نه حرص روزىِ بیشتر مى آورد، که روزى تقسیم شده و اجل حتمى است و حرص به سوى گناه مى کشد.

۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۱۲

مینا می گوید:

نیا باران
زمین جای قشنگی نیست
من از اهل زمینم
خوب میدانم
که گل درعقدزنبوراست
ولی
ازیک طرف پروانه راهم دوست میدارد
نیا باران
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۳۹

زهرا می گوید:



فریاد های دلم تنم را می لرزاند

بازی روزگار وجودم را شعله ور می کند

بودن یا نبودن را نمی فهمم

ولی نبودن وجودم را بی تاب می کند

ای کاش میشد

یاد انسانها را در ذهن پاک کرد

اتسانها

گرمای دستانشان ، دستانم را بی تاب می کند

ای کاش میشد از انسانهای انسان نما گریخت

ای کاش میشد حرف دل را بر زبان آورد

خدایا

اشکهایم چشمانم را در اسارت خود در اعماق تنهای حبس کرده

در اسارت دنیایی قرار گرفته ام

که نفرتش در اعماق قلبم لانه کرده

خدایا می دانی که زنده ام

نه برای رسیدن به دارایش

زنده ام

تا روزی در آغوش عشقم قرار بگیرم

به آدمیان بگو

بگذارند در مستی خود بمانم

مست عشقم خدایا

خدایا

چشمانم را می بندم

در تنهای حبس می شوم

ودر انتظار عشق می مانم

انتظار به قلب بی تابم تاب تحمل می دهد

خدایا

ندارم سلاحی

جز دستانی که به سویت دراز کنم

وبرایش آرزوی دنیایی زیباتری بخواهم

دنیایی که آدمهایش

وفا را معنا کنند

معرفت را معنا کنند

عشق را معنا کنند

در انتظار عشق می مانم

و برای آمدنش دعا می کنم










۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۴۳

معلم می گوید:

دل من دیر زمانیست که میپندارد
دوستی نیز گلی ست مثل نیلوفرو ناز
ساقه ی ترد و ظریفی دارد
بی گمان سنگدل است آنکه روا میدارد
جان این ساقه ی نازک را دانسته بیازارد
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۴۵

آرزو می گوید:

حالم گرفته از این شهر که آدم هایش همچون هوایش ناپایدارند

گاه آنقدر پاک که باورت نمی شود!

گاه آن چنان آلوده که نفست می گیرد!
در سکوت می توان نگاه را معنا کرد و آن را با عشق به دل پیوند زد می توان بهار را به دیدار برگهای خزان زده برد و برای رازقی های امید از عطر دوست داشتن گفت می خواهم سکوت کنم و تنها به حرف نگاهت گوش کنم...
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۴۸

maryam می گوید:

سلام راستش من خیلی وقت که با شما اشنا هستم این یکی حرف دلم بود.انگار کسی از زبان من حرف میزد.ممنون
بنده که اثرات صفر ر دیدم عمری باشه و لایق زیارت باشیم
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۰۳

محمدی می گوید:

ای خوش آن چشمی که امشب با امام عصر خود / خون دل جاری به رخ در مرگ آم مولا کند

آقای خوبان همه جا غبار آلود است اما دل ما هم از بی کسی گرفته .ای تمام هستی ما فدای یه لحظه نگاهت اون نگاه را از ما دریغ نکن .می دانم آقا ما بدیم لیاقت حضور شما را نداریم اما به مزار بی نشان مادرت قسم فضای قلب ما محبت توست .خودت یه کاری بکن که بیایی.ای خدا ما که عرضه نداریم خودت کاری کن امام ما بیاید ،صاحب ما بیاید .
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۷:۳۲

پیر زمان می گوید:

دوست داشتن خلق را از همین امروز تجربه کن تا آثار شگرف دوست داشتن خالق را به تماشا بنشینی!
دوست عزیز واقعه ی کربلا و حسین را هر کس به اندازه خودش درک کرده و میکند عده ای حسین را قبول ندارند و عده ای بی عشق حسین میمیرند. من حسین را زمانی شناختم که چراغها را خاموش کرد و بیعت شکست تا دنیا پرستان فرار کنند.زمانی که کعبه را ترک کرد تا حرمت خانه ی خدا نشکند زمانی که سر به زور خم نکرد.زمانی که برای نماز حتی مقابل تیر دشمن ایستاد و.......
موفق باشی یا حق
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۷:۵۱

امید می گوید:

سلام
خیلی هوا آلوده هستش....نگران این مردمم ولی چه فایده
متنی که نوشتین خیلی زیبا به هم آمیخته شدن و به دلم نشست ول ای کاش این متن برای یه پیشرفت یا حداقل برای یه اتفاق خوب این سرزمین بود....
سایت خیلی خیلی خوبی دارین..
موفق باشین
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۳۷

یاس می گوید:

سلام
قطعا نوشته تان از دل برآمده بردلم نشست
التماس دعا
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۳۸

آقای مشکوک می گوید:

باران همیشه میبارد اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند…
نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن…
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۳۳

stethoscope می گوید:

سپاس از حضور
نگارش فوق العاده و تحسین برانگیز، با انتخاب عالی واژگان و چیدمان خوب عبارات
و محتوا شاید اگر "مضمون تر" می بود، بهتر بود؛ شاید...
گرچه نویسنده، صاحب اختیار نوشته است و "دل" صاحب اختیار نویسنده.
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۳۶

آسمان می گوید:

شکسته های دلتان را به بازارخدا ببرید،خداخودبهای شکسته دلان است.
۰۲ بهمن ۹۱ ، ۰۱:۴۵

آوا می گوید:

بسم الله
قلم که می زنید دست می گذارید روی حساس ترین نقاط و بهترین زاویه ی دید رو به خواننده میدید
اجرتون با صاحب این شب عزیز...
یاعلی
۰۲ بهمن ۹۱ ، ۰۱:۴۹

اسمان برفی می گوید:

سلام دلم گرفت ازبس حرفهای ناامیدکننده دیدم اینجا امروز روز امید است ...
امید جهان امروز ازهمیشه به مانزدیک تراست ...
پس شادباشید که پیروزی نزدیک است ..
اللهم عجل لولیک الفرج .
التماس دعا . یاعلی
۰۲ بهمن ۹۱ ، ۰۴:۱۰

آهسته عاشق می شوم می گوید:

سالروز آغاز امامت حضرت بقیه الله الاعظم،امام زمان (عج) بر منتظران موعود مبارک باد [گل]
۰۲ بهمن ۹۱ ، ۰۸:۵۰

سلام می گوید:

دلتان شاد وروزتان قشنگ ...
۰۲ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۴۰

بهنام.ج می گوید:

سلام.
آری یاد خدا هم آرامش بی نظیری در دل می اندازد. اما چه می شود کرد وقتی خیلی وقت است جای خدا خالی بوده در لحظه هایمان!
۰۲ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۲۲

سوک نشین می گوید:

سلام

چه قدر منتظر بودم یکی این حرفای تلنبار شده روی دلمو بگه ...چه خوب گفتین ...چه روضه های مکشوفی بود بینش که دلم می خواست بشینم زار زار به حال خودمون بگریم ...جدن سبک شدم

امروز یک سال دیگر از امامت آقایمان گذشت ...
آقایی که سایه ش همیشه بالای سرمان است و چشم هایمان برای دیدن "او" تنها نابیناست !!
گوش هایمان برای شنیدن ندای "او" تنها نا شنواست ...

این همه والایی و آقایی ...برای مایی که یک قدم در خور ِمقتدا بودنش نکردیم ...

غم این خفته ی چند ...بغض در راه گلو می شکند
۰۲ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۰۳

برندسازان می گوید:

زیبا و دل نواز است سایت شما
با آرزوی تداوم
۰۲ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۲۹

رسیدن به خدا می گوید:

سلام
قدری می اندیشم ایاهمه ی راه ها به یک جاختم می شوند ؟ایامقصدومقصودکاروان بشریت یکی است؟من چه بخواهم وچه نخواهم درحرکتم پس چاره ای ندارم جزتحقیق وتفکر که باچشمانی بازمطمئن ترین راه رابرگزینم.
باتشکرازشماوالتماس دعا
۰۲ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۲۷

mahdiye می گوید:

جای خالیت را نفس میکشم..!
عطرت از تو با وفا تر است...
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۴۴

ماه تابان می گوید:

سلام:
"هوا بس ناجوانمردانه سرد است..."
تا فیلتر حسین را در دل نکاریم، روزگار همین است.....وقتی از بی هوایی نفسمان به شماره افتاد؛ تازه محرمی دیگر است و دلمان هوای حسین می کند!!! اما چه سود!
دلی که مرده دل نمی شود!
زنده کردنش دم مسیحایی صاحب عصر را می خواهد! و صدا زدن او با نفس مسموم امکان ندارد!
خدایا!ملکولی اکسیژن انتظار!!
موفق باشید.
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۵۴

غزال تنها می گوید:

سلام:
هوا را هوایی در سر نیست!!
عشق به مولا به هوا جان می دهد.
دلی که به حسین داده شود، پس گرفتنی نیست!
"از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست."
اللهم عجّل لولیک الفرج.
موفق باشید.
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۳۴

دلشکسته می گوید:

آلودگی هوای شهر درمان دارد
آلودگی دلها را چه کنیم؟
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۵۹

منتظران مهدی بخشایش می گوید:

وجب وجب تن این خاک مرده را کندیم چقدر خاطره نیمه جان در آوردیم" چقدر چفیه و پوتین و مهر انگشتر چقدر آینه و شمعدان درآوردیم چقدرخیره بدنبال ارغوان گشتیم زخاک تیره ولی استخوان درآوردیم به حیرتم که ای خاک پیر بابرکت چقدر از دل سنگت جوان در آوردیم.....
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۵۵

جابر می گوید:

راست گفته اند گوسفند ها به بهشت نمیروند. به ولله نمیروند. پس آدم باشیم و ادمیت خود را حفظ کنیم. سر پایین انداختن و دم نزددن از خواص بره هاست و برده ها. لذا برای اثبات آدمیت خویش محکوم به اعتراض و ایضا ارائه ی راهکاریم. سپاس از مطالب زیبایتان. قلمتان گواراست.
بی هیچ منظوری میگویم: یاران علی با همه مهربان خواهند بود با همه.
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۵۳

یاقوتی می گوید:

سلام ونور...
بسیار عالی بود...
التماس دعا.
یازهرا
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۶:۱۰

خدا در کنار توست باور کن. می گوید:

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما عزیز بزرگوار و خسته نباشید خدمت شما و تمام عزیزانی که حرف های زیبایی برای گفتن دارند و زیبا می اندیشند و زیبا می نویسند. امیدوارم آن خالق بی همتا که محبت و لطفش همیشه ما بندگان را شرمنده می سازد همراه و دستگیرتان باشد. به امید یاریش ...
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۶:۱۲

حسین می گوید:

سلام.
خدا قوت به قلمتان.
موفق باشید
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۷:۴۹

سجاد جعفری می گوید:

با سلام
حسین را دوست داریم ولی بدانید که همه وجود حسین کربلا نبود حسین برای آب به جنگ سپاهیان بغض علی در سینه نرفت
حسن رفت تلا بگوید آزاده باش
بیایید اینقدر اماده این نباشیم که تا محرم تمام شود منتظر این باشیم تا با افراط گریهایمان به دین ،تلوزیون و .... را به باد انتقاد بگیریم
ایا مردم بدبخت ایران نیازی به شادی در این الوده ترین هوای این سالهای ایران ندارند؟؟؟؟؟

پاسخ دل‌باخته :


سلام بر شما

ما هم حسین را دوست داریم اما چقدر فرق است در این دوست داشتن. 
اما برخلاف سخن شما ما بر این باوریم، کربلا میدان تبلور حسین بود.
و البته که حسین نه برای آب جنگید که برای آزادگی و تن ندادن به ذلت کشته شد.
دوست داشتن حسین در باور شما برابر است با آزادی و آزادگی. حال چگونه است اینکه اگر بنده به بیان دلتنگی خود در قالب یک متن بپردازم را افراط گری تلقی می کنید؛ به گونه ای که این حق را نیز برای من و امثال بنده متصور نمی شوید که از تلوزیون انتقاد کنیم، اما این حق را برای خود قائلید که ما را مورد نقد خود قرار دهید. کو این درس آزادگی که شما از عشق حسین آموخته اید؟
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۴۸

000 می گوید:

باسلام خدمت شما وتمام دوستان بزرگوار خواستم سوالی رامطرح کنم که تابه حال ارهرکه پرسیده ام نتوانسته دلیل قانع کننده برایم بیاورد ایا واقعا خدا انسان را دوست داردودرکنار انسان است یا درمقابل انسان ؟نه انسان را دوست ندارد میدانید چرا چون اگر دوست داشت به خاطر اشتباه ادم وحوا که ازبهشت رانده شدند همه ی انسانها محکوم به زندگی روی زمین نمیشدند پس زیاد هم خدا درکنار مانیست بیشتر درمقابل ماقراردارد تادرکنارما این درست است .میدانید مثل نویسنده هایی میماند که داستانهایی مینویسند که مخاطب را تا عمق نابودی وزجر وعذاب با شخصیت قصه میبرد واینکه که درپایان قصه خوب هم که تمام شودتاثیر مخرب خود را روی خواننده گذاشته وفایده ای ندارد پس زندگی ماادم هاهم همین طور است وخدا که درمقابل ماست مثل همان نویسنده ها میباشد پس درمقابل ماست ...

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمة الله

هبوط و صعود آدم و حوا از بهشت و به بهشت، یک بیان سمبلیک از حالت انسانی ست که آن به آن در عالم به ظهور و بروز می رسد. 

اگر واقعا دنبال قانع شدن در رابطه با مسئله ای که مطرح کردید هستید، توصیه می کنم کتاب «آداب الصلاة» امام خمینی را مطالعه کنید، که در ارتباط با مبحث هبوط و رانده شدن حضرت آدم و حوا از بهشت، قدری بالاتر از درک عوامی و برداشت سطحی، به بیان حقایق پرداخته اند.

در رابطه با اینکه عرض کردید خدا در مقابل است یا کنار! باید عرض کنم که نسبت ما با خدا نسبت مساوی نیست! نسبت ما با «او» نسبت تراب با رب الارباب است، نسبت عبد و مولاست. خدا نه تنها در مقابل انسان، بلکه در ورا و خلف و یمین و یسار ماست. و البته «نحن اقرب من حبل الورید» قول کریمانه اوست. 

این نگاه به خداوند نگاهی ناصحیح و آلوده به شرک است. سبحان الله. پاک منزه است خدا از آنچه که به او نسبت می دهید. 
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۰۳

000 می گوید:

سلام ممنون ازپاسخگویی شما ولی منظوز من ازاینکه خدادرکنارماست این است که ایا واقعا خدا مارا دوست دارد و اتفاقاتی که پیش روی ما قرار میدهد واقعا درجهت نفع ماست یعنی همان ایه معروف که "چه بساچیزی رادوست دارید که به ضرر شماست وچه بسا چیزی رادوست ندارید ولی به نفع شماست " ایا این ایه واقعی است یا اینکه نه خدا چیزی را برای ماقرارمیدهد که واقعا به نفع مانیست و همشه به ضرر ماست شماباکسی طرف هستید که همیشه این را باتمام وجودش دیده ولمس کرده پس خیلی برایش پذیرش حرف های شما سخت است .
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۳۷

طاها می گوید:

سلام و نور...
و سپاس از حضور...
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۵۱

پاسدارنسل سوم سبزپوش ولایت می گوید:

سلام دوست خوش ذوق
وب عالی ومفیدی داری
خسته نباشی/خداقوت بزرگوار
به ما هم سر بزنید منتظر نظراتتون هستیم که هرچه باشد شاخه گلی هست برای من
شدیدا التماس دعاداریم
ممنونم
یازهرا

۰۴ بهمن ۹۱ ، ۰۸:۳۳

مرکز محلات می گوید:

باسلام پیروز باشید درظل توجهات حضرتش
۰۴ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۱۱

maral می گوید:

باید یاد بگیریم استاد تغییر باشیم نه قربانی تقدیر .

در بازی زندگی اگر عوض نشیم تعویض میشیم …
۰۴ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۳۹

؟؟؟؟؟؟ می گوید:

سلام خدمت عزیزی که به این موضوع شک دارند که خدا انسان را دوست دارد یا...
عزیزم چشمات و ببند و تصور کن یه مشکلی برات به وجود اومده و تصور کن واقعا چه کسی چه کسی بیشتر از همه در کنارته. از صمیم قلبم اینو میگم هیچکس هیچکس مانند خالقمون به ما نزدیک نیست و دوستمون نداره بهترین و عزیزترین آدما هر چقدر هم که بهت نزدیک باشن اگه خطای بزرگی ازت سر بزنه ازت کمی دور میشن ولی یگانه خالق مهربون باور کن تو بدترین شرایط هم تنهات نمیزاره حتی اگر بدترین اشتباهات و انجام بدی با عشق منتظره که برگردی تا مواظبت باشه تا تنها پناهت باشه همون خدایی که موقع ازدواج من و همسرم که اصلا هیچ پولی نداشتیم و نیتمون پاک پاک بود به طور اتفاقی کسی رو جلوی پامون قرار داد که به مدت 4 سال خونشو بدون دریافت هیچ پولی به ما اجاره داد بدون اینکه ما رو بشناسه عزیز این فقط یکی از نشونه هایی است که برات مثال زدم تا بدونی خدا نه تنها انسان رو دوست داره بلکه عاشق اونه یه عاشق بی ادعا و بی منت.فقط چشمات و ببند و از خودش بخواه بهت نشون بده چقدر دوستت داره.
۰۴ بهمن ۹۱ ، ۱۷:۴۱

؟؟؟؟؟؟ می گوید:

با سلام خدمت شما میشه لطف کنید بگید چرا نظر منو در رابطه با سوال آقا یا خانم ooo تایید نکردید؟؟؟؟؟؟؟
۰۴ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۰۸

سیب گلاب می گوید:

تا محرم بود، آلودگی معنایی نداشت و تا حسین بود، اندک ترسی از ناپاکی در دل ها نبود
جتگ نابرابری شروع شده. نبرد عاشورا از جنس خون بود و نبرد ما از جنس دود و غبار است
راستی خاله شادونه تا آخر محرمم صبر نکرد نکه اینا خیلی به فکر بچه ها مردمن سریع برنامه ها بی محتواشونون شروع کردن.حیف این هزینه.گاهی میگم کاش اصلا علم پشرفت نمیکرد وصدا وسیمایی وجود نداشت
۰۵ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۵۷

ستاره می گوید:

:: « چه بسا ناخوش داشته باشید امری را و آن برای شما خوب یا بهتر باشد، و چه بسا خوش داشته باشید امری را و آن برای شما شرّ باشد و خدا می داند و شما نمی دانید.
سلام ، خیلی زیبا نوشتید واقعا با تمام وجودم این نوشته رو درک کردم . خیلی وب خوب و پر محتوایی دارید راستی اون تسبیح سبزه که عکسش رو گذاشتید حسابی دلمو برده ! امیدوارم موفقتر باشید .
۰۶ بهمن ۹۱ ، ۰۸:۴۳

پیک آشنا می گوید:

سلام جناب رضی زاده

خیلی جالب بود .از خوندنش لذت بردم.ممنون از حضورتون
۰۶ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۱۹

گمنام می گوید:

سلام آقا سید
خسته نباشی
خدا قوت
مطلب جالب و خوبی بود،فقط چون طولانیه یه کم خسته کننده است.
انشالله همیشه موفق باشی

۰۷ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۰۵

نغمه های انتظار می گوید:

سلام
مطلبتون عالی بود . خیلی به دلم نشست . یه جوری حرف دل من هم بود . دل من هم برا محرم و عاشورا و لذت گریه هاش تنگ میشه .
قلم بسیار زیبایی دارین . امیدوارم همیشه در راستای اعتلای فرهنگ ناب محمدی قلم بزنین .
۰۷ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۴۸

حسن می گوید:

http://s1.picofile.com/file/7633934515/Samen_Arbabe_Beinolmelali.mp3.html

تو ارباب بین المللی،حسیـــــــــــــــــــــــــــن حلاوت لم یزلی . . .


فیضش رو ببرید

التماس دعا
۰۷ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۴۷

بیژن می گوید:

آری...هوا آلوده است....
بیمارم می کند....هوایت را می گویم....که به سرم می زند...

هوا آلوده است....
۰۷ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۰۳

بیایید برای هم دعا کنیم می گوید:

با سلام خدمت شما
مطلب فوق العاده ای نوشتین.
یه خواهش ازتون دارم. میخوام با دنیای پس از مرگ ازلحظه ی جان دادن تا بعد آشنابشم. احساس می کنم اطلاعات خیلی از ما راجع به مرگ کمه. بدلیل اینکه تعریف های خوبی از لحظه ی فشار قبر و نکیر و منکر و...نشنیدم ترس از مرگ دارم دلم میخواد بیشتر باهاش آشنا بشم تا دیگه نترسم
چون یه جمله ای از آیت الله بهجت شنیدم که فرمودند:انسانی که فوت میکنه با دیدن اون دنیا میگه ای کاش زودتر میومدم. حالا نمی دونم این موضوع فقط مختص انسانهای فوق العاده پاکه یا نه.ممنون میشم اگر تو این زمینه منو کمک کنین.التماس دعا
۰۹ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۵۸

امین می گوید:

با اکثر حرفها موافقم. ولی دوست داشتم نظر خودتو در مورد دلیل اینکه با رفتن محرم، بوی باران هم میرود چیست؟من نظرمو میگم. دلیلش خود ماییم. ما که به نظر من تنبل ترین و تن پرور ترین مردم دنیاییم. کدام یکی از ما به دوستان و فرزندانمان آموزش دادیم که یکی از شبهای محرم، بجای دنبال غذای نذری رفتن، کتاب "حسین وارث آدم" را بخوانیم؟ کدام یک از ما جایگزین مناسب و جذابی برای برنامه های مزخرفت ماهواره دادیم؟ غیر از اینکه راههای ارتباطی را محدود و به قدرت درک و تمییز همدیگر توهین کردیم؟ ما روزانه چقدر مطالعه کردیم؟ چند نفر از ما کتابهای شهید مطهری را حتی برای "دکور" در کتابخانه مان داریم؟ چند نظر از ما میتوانند 3 بیت(فقط 3 بیت)ازسعدی و حافظ بلدیم؟ مشکل خود ماییم...
۰۹ بهمن ۹۱ ، ۰۱:۰۱

عزیزی می گوید:

سلامی به گرمی افتاب وبه زلالی اشک عاشقان امامت ولایت

این کیمیای نجات در ایران تبلور پیدا کرد وبه امید خداوند سراسر دنیا را فرا خواهد گرفت وهمه خلایق را به طلا مبدل می کند ودلها را با نور اسلام منور خواهد نمود
تا ستون ولایت فقیه محوریت امت باشد هیچ زوالی نمی تواند بر ایران اسلامی ورزمندگان مسلمین جهان خللی وارد کند
با ذوب شدن در ولایت فقیه می توانیم سخترین صخره های را اب کنیم وفتنه گران وملحدان را در دریای شکافته شده موسی زمان نابود غرق سازیم وبا گرفت حبل المتقین پرچم لااله الا الله را در همه گیتی برافراشته خواهیم کرد
پایدار واستوار نظام مقدس اسلامی با محورین نور خداوندی ولایت فقیه وشکفته باد پیامهای امام خامنه ای در همه دلهای منتظر رهائی از الحاد وکفر وجستجوگران حقیقت والی انسانی
۰۹ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۴۰

آهسته عاشق می شوم می گوید:

بوی بهار میدهد این روزها...
مبارک باد باشد برایتان این روزها[گل]
۰۹ بهمن ۹۱ ، ۱۷:۱۷

زینب افتخاری... می گوید:

سلام
باافتخار دعوتین
ایشالا حوصله خوندن " اعتراف نامم " رو داشته باشین
التماس دعا
یاعلی
۰۹ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۳۴

پروانه می گوید:

سلام...

من خیلی از نوشته های شما خوشم اومد و البته از جواب هایی که به نظرات کاربران داده بودید. من شما را در وبلاگم لینک کردم.

التماس دعا ....
۱۰ بهمن ۹۱ ، ۰۸:۴۵

شرمنده بقیة الله می گوید:

میلاد نبی اکرم بهانه خلقت و قرآن ناطق، امام صادق(ع) بر شما تبریک وتهنیت باد
۱۰ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۳۹

مهسا می گوید:

زیبا نوشتید اما تلخ است خواندن و شنیدن چیزهایی که میدانیم ولی نمیتوانیم کاری از پیش ببریم
این روزها تنها تفاوت محرم با ماههای دیگر, همین آویزهای مشکی است, و الا کسی همچون گذشته سعی بر پنهان کردن زشتی های باطنی و یا حتی ظاهری ندارد, حتی برای یک ماه...
دردناک است که تنها زمانی که سینه ات را از درد خالی میکردی و برای حسین اشک میریختی, دیگر آهی, نوحه ای, روضه ای دلت را نشکند و باز هم تو بمانی با سینه ای سرشار از درد و چشمانی لبریز از اشک که تماما پنهان مانده اند, حتی در خلوت...
آری باز هم حسین تنها شد, تنها تر از گذشته...
۱۰ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۰۵

صبـــا می گوید:

میلادت مبارک!
علتِ گیتی…
میلاد خاتم پیامبران بر شما مبارک.
۱۰ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۴۲

فهیمه - فرزانه می گوید:




قطعه ی گمشده ای از پر پرواز کم است

یازده بار شمردیم و یکی باز کم است

این همه آب که جاریست نه اقیانوس است

عرق شرم زمین است که سرباز کم است...
۱۰ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۱۱

پرچم دار ولایت می گوید:

برآنچه گذشت ،

آنچه شکست ،

آنچه نشد ...

حسرت نخور ؛

زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد ...
۱۰ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۳۵

صیاد می گوید:

سلام...
مبارکا باشه هیدر داداشو. خوبی عزیز؟
عیدتم مبارک...
۱۰ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۴۳

مهدی می گوید:

درود دوست عزیز،اگر اعتقاد داریم قیام امام حسین(ع) برای آزادگی است چرا جمع کثیری از ما باپرچم حسین دکانی زدیم که هیچش مشتری نیست،چرا فراموش کردیم یگانه قاضی عالم خداست وما جلوترازاو برکرسی مقدس قضاوت چه حلاج ها که بر دار نمی برییم،منصف باشیم و حسین (ع)را آن گونه که میلمان است تفسیر نکنیم!!...........(موفق باشید)
۱۰ بهمن ۹۱ ، ۲۳:۳۹

منتظران ظهور 2 می گوید:

الهی ، دربسته نیست ، ما دست و پا بسته ایم...



الهی ؛ فرزانه تر از دیوانه ی تو کیست؟



الهی ؛ تو پاک آفریدی ما آلوده کردیم...



الهی ؛ اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست، که تو دارایی منی...



الهی ؛ اگر ستار العیوب نبودی ما از رسوایی چه میکردیم...
۱۱ بهمن ۹۱ ، ۰۹:۴۳

سید محسن می گوید:

هوای دلامون هم مثل هوای شهر سیاه شده ولی میگن با بارون دیشب شاید بهتر بشه!
۱۱ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۴۵

شهرزاد می گوید:

انسان ادم نمی شود

چون شرط ادمیت از خویش مردن است

ان هم برای انسان تاهست

ناگزیرفراهم نم شود.
۱۱ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۵۳

ghabha می گوید:

سلام
فرصت دیدار بچه های حزب الله! در http://ghabha.ir/
کاری از نسل سوم امت حزب الله . گروه تخصصی عکاسی!
با عکس و مطلب از آیت الله سیستانی بروزهستیم.
۱۱ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۲۴

محمد می گوید:

سلام.
خدا توفیقتون بده انشاالله
۱۱ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۴۵

علیرضا می گوید:

ببخشید مررررررررررررررررررررردد با خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

شما نمیدونید کی انقلاب کرد نان شد1500

مردم شهر من دیگر نان هم ندارن که گوسفند صفت از بهشت صحبت میکنی

البته که کسی که شکم خود را از خون جگر مردم من چون شکم پارگان پر میکند مطمئنن خدا را در حد تزویر پرستش میکند

امید دارم به حرف مرد خدا محمد ص تا به نماز بوزینگان..

الملک و یبغی مع الکفر و لایغی مع الظلم
۱۱ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۱۰

از دیار باران می گوید:

سلام
درشگفتم که سلام آغاز هر دیداری است اما در نماز پایان است
شاید این بدان معناست که پایان نماز آغاز یک دیدار است...
۱۱ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۳۵

آموزگار می گوید:

دل آباد واقعا اگر دلها آباد باشه همه ی کارها در سلامت کامل انجام میشه
۱۱ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۵۹

هْو ... می گوید:

سلام ..

خیلی ممنون ..

حلال کنید اگر دردسر شد براتون ..
۱۱ بهمن ۹۱ ، ۱۷:۳۶

یه بنده خدا از خاکریز شهادت می گوید:

سلام. آبادیتون خیلی قشنگه .به خاکریز ساده ی ما هم تشریف بیارید
۱۱ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۴۳

شعرهای ناب می گوید:

گر با غم عشق سازگار آید دل بر مر کب آرزو سوار آید دل


گر دل نبود کجا مکان سازد عشق ور عشق نباشد به چ کار آید دل ؟!
۱۱ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۳۳

مهدیه خانم می گوید:

سلام ممنون که توفضای غبارالود این تذکرات رو دوباره میدهید کاش همه می خواندن...
۱۱ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۲۵

تزم می گوید:

چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که هیچ بادی در آن نمیوزد.
۱۱ بهمن ۹۱ ، ۲۳:۴۰

دوست می گوید:

سلام.
عالی بود.
اجرتون با اقا امام زمان(عج)
۱۲ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۱۵

مائده بیات می گوید:

خیلی سایت خوبی دارید .........
این که هنوز هم همچین آدم هایی پیدا می شن که یاد خدا رو تو شهری که جز گناه چیزی در اون دیده نمی شه جای امید هست خیلی خوش حال شدم...
۱۳ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۴۰

منتظر عاشق می گوید:

خدایا:
به تو پناه میبرم از چشمانی که دوباره گمت کنند
و از دستانی که رهایت سازند
برای روز مبادایمان بمان
که بی تو پوچ خواهیم بود.
التماس دعا...
۱۳ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۵۲

فاطمه می گوید:

کاش من در شام تاسوعا بمیرم تا شما
خرجیم را نذر خرج ظهر عاشوراکنید
۱۳ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۵۶

تک سوار می گوید:

سلام سایت خیلی خوبی دارید مطالبش به گونه ای است که این روزها مردم آنها را فراموش کردهاند خیلی خوبه شما به یادشون میارین .
۱۳ بهمن ۹۱ ، ۲۳:۲۲

بهشت من می گوید:

سلام .دلم میخواست خیلی چیزها بنویسه ولی این درد نوشتنی نیست.
یا علی
۱۴ بهمن ۹۱ ، ۰۴:۱۲

آهسته عاشق می شوم می گوید:



ها می خندید؟ می دانم...

می خندید اگر دوباره ببیند این مدعی دوستی با شما ذره ای هم به فکر شما نیست.

چرا؟؟؟

خب ساده است... بغض من که بغض زنده بودن است، نگاه من که نگاه عافیت طلبی است، نوشته هایم که شعر است و عشق نیست، عشق است و درد نیست سوز نیست...

http://ziyafatname.blogfa.com/post/503

۱۴ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۵۱

نیما عتیقی می گوید:

احسنتم ... /.
۱۴ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۴۹

امتداد... می گوید:

سلام علیکم.احوال آقاسید.همین دیروز از جواروجود مبارک خانم فاطمه معصومه(س) کندنمون!!!!!
همچین دلمون تنگشونه!خوشا به حال وسعادت شما باچنین همسایه باصفایی!
آقاحسابی ازمایادکنین میرین حرم.راستی چه دل آبادی به هم زدین!چندوقتی میشه گذرم به دل آبادتون نیفتاده!دل شنیداتون بدجور به دلم نشست.خداخیرتون بده.ممنون
یاعلی
۱۵ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۲۱

ماری می گوید:

سلام آقا سید
چرا مدتیه خبری ازتون نیست؟

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمة الله
در ایام بعد از عمل بسر می برم..
۱۵ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۴۸

مینا می گوید:

حرفاتون قشنگ بود...این حرفا انگاری فراموش شده.

پاسخ دل‌باخته :


سپاسگزارم از توجه و لطفتان
۱۵ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۵۰

مینا می گوید:


یک لحظـه گـوش کـن خـــدا ؛
جـدی میگــم
نه شکوه است نه گلایه
در این دنــیا . . .
حــالِ خــیلی هـا اصـلا خـوب نیـست!
یـک دسـتی بـه زندگیـشان بکـش
لــــــــــــــــــــــــــــطفا

پاسخ دل‌باخته :


در پناه خدا باشید و بمانید
۱۵ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۲۷

بنده ی شرمنده می گوید:

سلا م داداش
تاثیر گذاربود اما یکم بعضی قسمت غیرقابل مفهمو بود.ی خرده ساده تر بود بهتر بود.اما در کل عالی بود
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو می روی به سلامت ،سلام ما برسانی
۱۵ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۰۳

اکرم می گوید:

سلام
خوبین
عمل موفقیت امیز بود ؟
"برای تمام بی‌قراریهایم ،قراری میخواهم
برای تمام چشم انتظاریهایم،نگاهی میخواهم
پاک و مهربان
که انتظارم را پایانی خوش ببخشد
۱۵ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۱۹

seule می گوید:

سلام.چه دست به قلم زیبایی دارید...
درپناه حق باشید.
اجازه بدید لینکتان میکنم.
یامهدی

پاسخ دل‌باخته :


سلام و سپاس
لینک شدن اجازه نمی خاهد، لیاقت می خاهد.
یا زهرا
۱۵ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۵۰

سیاوش می گوید:

گاهی باید با تمام وجودت سکوت کنی تا حرمت ها حرفی برای گفتن داشته باشند

۱۵ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۰۲

ساقی می گوید:

با سلام وخداقوت
میخواستم بگویم هویت تازه مبارک بعد دبدم که باز هم آرزوی بوسیدن خدا پابرجاست..

خرسندم که تشریف فرماشدید محله حسینی ما..

این روزها دلمان تجدید خاطره میکند..

دوست داشتید همراه ما آه بکشید و لگویید خدایا شکرت
۱۵ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۱۷

ارنواز می گوید:

سلام!
زندگی دل میخواهد ان هم از جنس امید
که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد
با تمام دل خود به او بگویی:
که خدا هست هنوز
۱۶ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۲۶

آرتان می گوید:

خیلی وقته هوای شهر آلوده است
خیلی وقته همه چی طعم درد میده
خیلی وقته همه چی تموم شده
خیلی وقته تنها شدم
تنهایی که طعم مرگ میده
فقط یه قبر کمه و نکیر منکر
خیلی وقته دنبال یه قبر میگردم
اگر پیدا کردید بهم بگید
۱۷ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۵۱

رها می گوید:

سلام
از هوا نگو، از دل آدما نگو از لبخند پر از اشتیاقو دل های پر از درد نگو..
از گم شدن تو این سیاهیه آلودگی نگو.
نمی دونم گم شدیم یا کم؟ فرقشون تو نوشتن خیلی کمه، اما تو عمل خیلی
دل منم گرفته دل من نه از مهمونی پر زرق برق؛ دل من از خودم گرفته که پای فیلم گریه میکنم اما برای جمعه.......
۱۷ بهمن ۹۱ ، ۰۱:۲۹

داورنیا می گوید:

برگرد که بر بهارمان میخندند
یک عده به انتظارم میخندند
دستان سیاهی که به خون آلودست
گویند که انتظار ما بیهودست
۱۷ بهمن ۹۱ ، ۲۳:۲۷

حسنا بانو می گوید:

با نهایت احترام
دعوتید ...
۱۸ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۳۹

پارسا می گوید:

دل بی ریاتوعشقه
من که هرچه می نویسم
ازارزش هام کم میشه
دارم نقاب دارمیشم
بازم دم توگرم
تویک خطی ومن خط خطی
دمت گرم دلت شاد
آبادیت آباد
۱۸ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۱۸

مجنون می گوید:

سلام
روزی مولوی طبق معمول هر روز پیشنماز جماعت مردم بود
شمس به نماز وارد میشه و در انتهای نمازگذاران به مولوی اقتدا میکنه
وقتی نماز اول تموم میشه
شمس سفره نان و اب را پهن میکنه و مشغول به خوردن میشه
مردم بهش اعتراض میکنند و اعتراض به گوش مولوی میرسه
از شمس علت رو جویا میشه
شمس میگه
نمازی که پیش نمازش به جای ذکر در فکر خرید و فروش خری ست
مقبول نیست
نان و ابی بخورم و نماز قضا بخوانم
۱۸ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۰۶

zahra می گوید:

خدایااااااااا....

الودگی دل های ادم ها از حد هشدار گذشته...

چند روزی دنیا را تعطیل نمیکی...؟؟؟
۱۸ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۴۶

تخریبپی می گوید:

امروز هواشناسی اعلام کرد هوای شهر آلوده است . درصورت امکان کسانی که مشکل تنفسی
دارند از منزل خارج نشوید. ودر صورت نیاز جلوی بینی خود را بگیرند تا آلوده نشوند.
ما وارد شهر شدیم. هواشناس اشتبا کرد ما باید جلوی چشم وگوشمان را می گرفتیم تا آلوده نشود
یا علی


۱۸ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۲۰

adelm می گوید:



خوب باش و بدان که مردم اغلب بی انصاف و بی منطق اند،آنان را ببخش.....
مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه ی پنهان متهم میکنند،ولی مهربان باش...
شریف و درستکار باشی فریبت میدهند، ولی تو شریف و درستکار باش....
نیکی امروزت را فراموش میکنند،ولی تو نیکو کار باش و بهتریمن ها را به دنیا ببخش حتی اگر کافی نباشد در نهایت می بینی هر چه هست میان تو و خداوند است نه میان تو و مردم!!!!
۱۸ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۴۱

ثمین می گوید:

<<با مومنین به ایثار رفتار کن با سایر مردم به انصاف>> امام علی(ع)
۱۸ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۵۰

اسمان می گوید:

کاش دنیا برای لحظه ای تمام میشد و با ادم های نویی دوباره شروع میشد....
۱۹ بهمن ۹۱ ، ۰۱:۴۷

آهسته عاشق می شوم می گوید:

شهید رجایی ایمان دارم که گفت : « همه اش نباید دیگران سرنوشت باشند و تو سرنوشت آنها را بخوانی، حالا یکبار هم تو سرنوشت درست کن و بگذار دیگران بخوانند. »
۱۹ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۵۸

محمدآقاجانی می گوید:

سلام.فقط خدابه دادمابرسه که دلامون بدجورسیاهه.اگه ادم یه کم فکرکنه میفهمه حضرت حجت چی ازدست مامیکشه.التماس دعا
۱۹ بهمن ۹۱ ، ۱۶:۱۳

مدیریت 91 می گوید:

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1-نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا
2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا
3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا
4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا



۲۰ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۲۴

هومن می گوید:

من از بچه های حیدریونم(دیوانگان)
عالی بود
۲۰ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۳۱

ترمه می گوید:

حضرت محمد صلی الله علیه وآله:
از شهادت حسین علیه السلام آتشی در دلهاست که هرگز به خاموشی نگراید.
۲۰ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۱۲

باران... می گوید:


دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس....

۲۰ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۳۲

فدائی اسلام می گوید:

بسم الله
سلام
وقت بخیر چند وقت است که به ادرس قبلی می آمدمو نا امیدانه بر میگشتم تا که رسیدم به امروز، و یافتمتان،
و اما اینکه همه ی آنچه گفتید نه به بشقاب است و نه به زباله دانهای شهر، همگی انها به قول شما اکسیژن تقوایشان کم است. تقوا، نه حلقه ی گمشده که تمام آنچه گم کرده ایم است. آدمی خیلی وقتها از روی نادانی عمل میکند ولی اگر دانست آنموقع حساب و کتابهایش را جفت و جور میکند. دانستن است که ادمی را به جنبش وا میدارد و این بین کسی در دنیا مسئول آگاهی دادن است که یدک کش سربازی امام زمان شده . عزیز دل کار از جایی دیگر آب میخورد، دانش آموز اگر تنبل شد باید ببینیم معلمین کلاسشان درسشان را خوب میدادند یا نه
التماس دعا
۲۰ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۵۰

قرب با خدا می گوید:

سلام
آنان که به من بدی کردند ؛ مرا هوشیار کردند .
آنان که به من انتقاد کردند ؛ به من راه و رسم زندگی آموختند.
آنان که به من بی اعتنایی کردند ، به من صبر و تحمل یاد دادند .
پس ای خدای بزرگ ، به همه ی اینان که باعث رشد و تعالی دنیوی و اخروی من شدند ، خیر دنیا و آخرت عطا کن.
شهید چمران
۲۱ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۱۳

حامی می گوید:

دلخوشم به رهبر انقلابی م...
۲۱ بهمن ۹۱ ، ۱۶:۰۳

غریب تر از اویس می گوید:

سلام
ماجرای این رفتن از بلاگفا به بلاگ چیه؟ یعنی مشکل بلاگفا چیه؟
دعوتنامه رو ارسال کنید برا من بی زحمت
ممنون
۲۱ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۲۵

ابر می گوید:

دلم که گرفت همه ی اسمان وزمین را درجستوجوی دل تنگم زیر و رو کردم اما دیگر هیچکس خبری ازدلم نداشت گویا همه دل هایشان را به دنیا فروخته بودند...
۲۲ بهمن ۹۱ ، ۰۸:۴۰

یک می گوید:

یار دبستانی من

با من و همراه منی

تو جنگ نرم کنار هم

تحت لوای رهبری

حک شده یاد شهدا

تو قلبای تک تک ما

قسم که ما جهاد کنیم

تنها نشه رهبر مااااااا

جنگ نرم زمان ماا

همه جوونن افسراش

بصیرت و بصیرته

بجای ژ 3 و کلاش

۲۲ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۱۳

فریا می گوید:

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
******* ******* **** *** *******
ولی خواستم بگم نه دشمن واسم مهمه نه شهدا نه رهبر
بابای خودم جانبازه چی شده؟
هیچی
همه جا بهش فحش میدن که بچه هاش امتیاز کنکور و فلان و بهمان داره
نمیدونم ادما رو چه حسابی میرن راهپیمایی
حماقته
به قول بابام دنیا مث جنگله
یا میخورنت
یا باید بخوری
فقط واسه خودتون زندگی کنین نه وطن و رهبر
۲۲ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۵۳

hamide می گوید:

انتظار را از کوچه های بن بست بیاموز که دلخوش به تماشای هیچ رهگذری نیستند !
چشم به راه آمدن کسی می نشینند که اگر بیاید ، ماندنیست
۲۳ بهمن ۹۱ ، ۰۷:۳۶

یاس دلنشین می گوید:

خداوندا

مرا واسطه عشق خود میان آدمیان کن

تا آنجا که نفرت است عشق را ارزانی کنم
آنجا که تقصیر وگناه است ببخشایم
آنجا که تفرقه وجدایی است پیوند بزنم
آنجا که خطاست راستی را هدیه کنم
آنجا که شک است ایمان بدهم آنجا که نومید است امید شوم
آنجا که ظلمت است چراغی برافروزم
آنجا که غم است شادی به پا کنم خداوندا باشد که بیشتر تسلی دهم تا تسلی یابم
در پی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن
در پی دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن
زیرا با دادن است که می گیریم
با فراموشی خویشتن است که خویشتن را می یابیم
با بخشیدن است که بخشوده می شویم وبا مردن است که زنده می شویم
۲۳ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۱۴

الف.طا می گوید:

هوای الوده ی این دل با یک باران عوض میشود...
۲۴ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۴۵

رجب زاده می گوید:

سلام آقا سید عزیز.بعضی از دلنوشته هایتان را دیدم چسبید
۲۴ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۴۸

حس غریب می گوید:

سلام جناب رضی زاده...
با اون عکس بقیعت دل مارو بردی...

التماس دعا
۲۵ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۵۸

و دلم می گوید می گوید:

بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام. مطالب سایت تون دلنشینه . من دو تا دل دارم تو وبلاگم دل نوشته و عکس های دلی اما شما هزار ماشاء الله :)
در وبلاگ بنده لینک شدید.
موفق باشید.
۲۵ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۴۱

ماری می گوید:

سلام آقا سید .
بهترید انشاالله ؟ هنوز دوران نقاهت بعد از عمل رو می گذرونید؟
۲۵ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۱۸

مهدیا می گوید:

ابن جا چقدر "دل آباد" شده است...
۲۵ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۳۲

باشگاه امید علی بیگلو می گوید:

باعرض خسته نباشید شما رادر وبلاگ مان لینک کردیم.
۲۶ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۳۰

number 21 می گوید:

گلها بهترین امضای خدا بر روی زمین هستند
و بی شک تو بهترین امضای خدایی
الهم عجل لولیک الفرج
۲۶ بهمن ۹۱ ، ۰۹:۲۹

ناگفته می گوید:

دلم باران می خواهد؛ اما نه فقط بارانی از چشم؛ بارانی از دل
۲۶ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۳۹

صدای سکوت می گوید:

سلام
خیلی قشنگ بود کاش میشد ما مثل شهرداری فکری برای بر طرف کردن آلودگی دلا بکنیم.
۲۶ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۵۱

مثل برگ می گوید:

حیف که آدم ثابت نیست
کاش از منیّت در بیاد...
خدا قوت...
عالی بود و منتظر شما هستم...
یا علی
۲۷ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۳۴

zhina می گوید:

سلام علیکم:

آه می کشم تو را , با تمام انتظار

پر شکوفه کن مرا , ای کرامت بهار

در رهت به انتظار , صف به صف نشسته اند

کاروانی از شهید , کاروانی از بهار . .
۲۷ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۴۴

اسمان ابری می گوید:

چشمان را که بازکردم دیدم به دنیا امده ام ..
گریه کردم چون میدانستم به چه دنیایی پانهاده ام ...
ارامم کردن اما همچنان میگریستم ...
از امدم همه خوشحال بودن اما من ....
می گریستم چون ...
۲۸ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۲۱

light می گوید:

روزهای زندگی هدیه خداست به آدمها

و چگونه گذراندن روزها هدیه آدمها به خداست...
۲۸ بهمن ۹۱ ، ۱۷:۴۰

سپیده می گوید:

سلام
چقدر این جمله " خودی که برای خدا نباشد ،بیخود است " به دلم نسشت . امروز توی جلسه یادم اومده بودم و برای خودم می نوشتمش .
راستی چرا اسم وب تغییر کرد ؟؟؟
"کاش می شد خدا را بوسید " جمله ای است که در اکثر اوقات زندگیمان متجلی می شود.
۲۸ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۵۲

... می گوید:

سلام ، امشب دلم از دنیا وادم هایش انقدر گرفته که نمی خواهم دیگر حتی ثانیه ای در دنیا بمانم کاش این بار اخرین بار باشد که هستم و مجبورم باشم ...
۲۹ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۰۹

مندی می گوید:

سلام واقعا خسته نباشید مطالب خیلی به دل نشت
من که هر وقت از خدا داشتم دور میشدم منو به خودش نزدیکتر کرد
۲۹ بهمن ۹۱ ، ۱۷:۰۷

نیما جهانشیری می گوید:

سلام و عرض ادب

برایتان آرزوی موفقیت می‌کنم
۲۹ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۰۰

فاطمه می گوید:

آره هوای دلامون بدجور آلودس...کاش بیشتر هوای دلامونو داشتیم...!
۳۰ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۲۷

نیایش می گوید:

عالی بود
فوق العاده و سلیس و روان و پر از احساس
۳۰ بهمن ۹۱ ، ۰۸:۳۴

یاسمین می گوید:

چه قلم خوشی دارید
می دانی ...
فعلا آقا گفتند هیس برادری ، برادری ...
۳۰ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۰۷

یثنا می گوید:

سلام..وبلاگتون زیبا و دلنشینه چون از دل برمیاد..موفق باشید.
۳۰ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۲۲

سهیلا می گوید:

خدایا

راهی نمیبینم

آینده پنهان است

اما مهم نیست

همین کافیست که تو راه را میبینی

و من تو را ..
۳۰ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۴۵

راز صبح می گوید:

اگر دلت گرفته به این شماره زنگ بزن
این روزها داشتن یک دوست خوب و آدم مطمئنی که حرف دلت را بشنود، نعمت بزرگی است و باید قدر آن را دانست. آیا تاکنون فکر کرده‌ایم که در اوج لحظه‌های تنهایی، چه کسی می‌توانه آرامش‌بخش زندگی باشه؟

دیروز خیلی کلافه بودم. دلم می‌خواست با یک نفر حرف بزنم. داشتم توی گوشی‌ همراهم شماره آدم‌ها رو نگاه می‌کردم که چشم به اسم یکی از دوستام افتاد. مسیجی زدم و گفتم دلم گرفته، پاسخ داد:

«این که غصه نداره به این شماره زنگ بزن، فقط نپرس کیه که نمی‌گم. اگر زنگ بزنی خیلی خوشحال می‌شه، سلام من رو هم برسون».

اولش دو دل بودم اما دل را زدم به دریا و شماره‌ای که نوشته شده بود را گرفتم. صدایی آن سوی خط گفت: «زائر گرامی! پس از عرض سلام به محضر مبارک امام رضا علیه‌السلام، به روضه منوّره مرتبط خواهید شد، اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی(ع).»

ارتباط با حرم مطهر امام رضا(ع) شماره تلفن: ۰۵۱۱۲۰۰۳۳۳۴

۳۰ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۱۹

نیلوفر می گوید:

سلام.سایتتون برام خیلی جالبه این روزها اتفاقایی دارن میفتن که منوبیشتربه خدانزدیک میکنن این نوشتهاشماهم یجوربرام عین نشونه ازطرف خداس.
۳۰ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۳۲

نرگس بیگدلی می گوید:

یوسف میدانست تمام درها بسته است
اما بخاطر خدا حتی به سوی درهای بسته دوید وتمام درهای بسته برایش باز شد...
اگر تمام درهای دنیا هم برویت بسته شد
بازهم دنبال درهای بسته بدو
چون خدای تو ویوسف یکیست...
۳۰ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۵۶

سارا می گوید:



در این جنگ پُر غبار و دود آلود، ما چشم هایی بصیر و بینا می خواهیم.


سلام

عالی بود قلم زیبایی دارید و نوشته هاتون مفید ...


موفق باشید./.
۳۰ بهمن ۹۱ ، ۱۶:۴۹

عابر می گوید:

وسرفراز می کنند به بی نهایتی پاکی هوایشان ,
چون نسیم بهاری به هوای آلودگان نگاهی مشفقانه می کنند...

سلام!
۰۱ اسفند ۹۱ ، ۱۶:۲۹

مریم می گوید:

سلام برادر...
متن طولانیی بود ولی خوب بود تا اونجا که این دنیای لس آنجلسی حوصله برا ادمای عادی تو جا خالی های پر شده از سه نقطه اش برا مثل من هایی گذاشته منم خوندم....
چند مطلبی که از وب تون خوندم این احساس رو به آدم می ده قلمتون همیشه سوز داره شاید هم غم...!
موفق باشید.
۰۲ اسفند ۹۱ ، ۰۵:۴۰

آهسته عاشق می شوم می گوید:

اینترنت انگشتی است
که چشم تفکر را
کور می کند!

" علی لاری زاده"
۰۲ اسفند ۹۱ ، ۰۸:۵۹

میری می گوید:

سلام
چه سخت مینویسید
منظورم پیچیده
ممنون از نظرتون
یاعلی
۰۲ اسفند ۹۱ ، ۰۹:۰۲

میری می گوید:

اما سید یکم سیاه نوشتی
انگار ذرات سمی هوای اطراف رو ذهن ماهم اثر گذاشته
دلم میخواست22بهمن تهران میبودم.
اونجا میدیدی اگه تمام ذرات سمی هم باشد میتوان نفس عمیق کشید
۰۲ اسفند ۹۱ ، ۱۶:۰۳

ugعلیرضا می گوید:

دنیای قشنگیست انسانها مثل رود جاری اند ، زلال که باشی سنگهایت را میبینند بر میدارند و نشانه میروند درست سمت خودت ....
۰۳ اسفند ۹۱ ، ۱۶:۲۸

عطیه می گوید:

ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻦ
ﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻮﺍﯼ ﻣﻄﺒﻮﻉ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮ ...
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺭﺙ ﭘﺪﺭ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﯿﺴﺖ

" ﺣﺴﯿﻦ ﭘﻨﺎﻫﯽ"
۰۳ اسفند ۹۱ ، ۱۸:۴۲

کدبانو می گوید:

هوای شهر کی الوده نبوده
۰۳ اسفند ۹۱ ، ۱۸:۵۹

آوا می گوید:

بسم الله..

هرچی توی لینکهای وبلاگم گشتم لینک شما رو پیدا نکردم!
توی اینترنت سرچ زدم "کاش میشد خدا را بوسید"
چندین و چند وبلاگ با این اسم پیدا شد!!
تا اینکه یادم افتاد که وبلاگ شما رو بلاگفا فیلتر کرده و لینک ها رو هم خودش از وبلاگا حذف کرده!!
اسمتون رو زدم و اینجا رو پیدا کردم باز!
حال خوشی دارم!!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این خانه دلگیر است
وقتی تو پنهانی
من مست دیدارم
تو خوب می دانی

یاعلی
۰۳ اسفند ۹۱ ، ۱۹:۰۱

آوا می گوید:

راستی!
مجدداً این آبادی لینک شد...
۰۳ اسفند ۹۱ ، ۱۹:۱۹

ی بنده خدا می گوید:

سلام...فقط میتونم سکوت کنم...عالیه...
۰۳ اسفند ۹۱ ، ۲۲:۰۳

مریم می گوید:

صبور باش خــــــــدای من



دیگر گرسنه ای روی زمیــــــــن نخواهدماند



کم کم انسانــــها سیر میشوند



از زندگـــــی...
۰۳ اسفند ۹۱ ، ۲۳:۱۶

در و مادر می گوید:

کلا با ترک عادت میانه خوبی ندارم...
عادت کرده ام به مطالب تان...
هر روز سرکی می کشم و باز هم "هوای شهر" را می بینم که هنوز "آلوده" است...
هر روز می آیم بدان امید که این "هوای آلوده" از آسمان این "دل آباد" رخت بندد...
و تنها می توانم دعا کنم...
اللهم اشف...
۰۴ اسفند ۹۱ ، ۲۱:۲۴

منتظر می گوید:

سلام
دلت آباد دلم گرفت
اللهم عجل الولیک الفرج
۰۵ اسفند ۹۱ ، ۱۱:۴۹

ماری می گوید:

سلام آقا سید
انشاالله سلامت و برقرار باشید.
همچنان منتظر نوشته هاتون و حضور فعالانه تون هستیم
۰۵ اسفند ۹۱ ، ۱۴:۲۷

فریاد بی صدا می گوید:

سلام هوای دل منم آلوده بود یه مدت از خدا دور شده بودم به تازگگی یک مشکل بزرگ برام پیش اومد هنوز حل نشده و نگرانم ولی باعث شد رابطه ام با خدا خیلی نزدیک بشه برام دعا کنید
۰۵ اسفند ۹۱ ، ۲۱:۱۳

هیوا می گوید:

سلام .. قلم نافذتان مرا به شدت مجذوب خود کرد
شما عالی مینویسید آقا محمد !! وبلاگتون هم فو قالعاده مفید و زیبا و دلنشینه
لینکتون کردم ..
۰۶ اسفند ۹۱ ، ۰۰:۰۴

یه بنده می گوید:

وبلاگتون خیلی زیباست خیلی به حرفهای دل من نزدیک است
کاش خداوند دلهای مارا آماده ظهور حضرت میکرد
کاش آدم میشدیم..
۰۶ اسفند ۹۱ ، ۱۱:۴۴

zahra می گوید:

وای از اون روزی که سی دی زندگیمون



رو بذارن تو دستامون و بگن برو نگاه کن .



خدایا میشه بعضی از قسمتاشو پاک کنم؟

۰۶ اسفند ۹۱ ، ۱۳:۰۵

آزاده می گوید:

سلام متنتون بی نظیر بود
تشبیهاتت عالیست.
من هم راجع به تهاجم و جنگ نرم می نویسم البته نه به خوبی شما
راجع به آکادمی گوگوش و اثرات ماهواره و ماه محرم و نقد صدا و سیما...
دوست داشتید بخونید. البته بیشتر نوشته هام در ماه آذر و دی است.
به خوبی شما نمی نویسم اما واقعا بی نظیر نوشتید
خدا کنه منم مثل شما بتونم بنویسم
بازم بهتون سر میزنم موفق باشید.
۰۶ اسفند ۹۱ ، ۱۳:۱۹

دوست می گوید:

سلام
نوشته قشنگی بود ولی فکر نمی کنید پر شعار بود هنوز همه چی اینقدر سیاه نشده .
۰۷ اسفند ۹۱ ، ۱۶:۵۵

سارا می گوید:

چقد قشنگ نوشتی
واقعا قابل تحسینی
بازم بهت سرمیزنم تا بیشتر بخونم نوشته هاتو
۰۷ اسفند ۹۱ ، ۲۲:۲۸

نوای کربلا می گوید:

خوب نوشتی . . .
۰۸ اسفند ۹۱ ، ۱۴:۵۰

باران دل تنگی می گوید:

سلام
یه سوال؟متناتونو خودتون مینویسید؟
جدا راستشو بگیدا

پاسخ دل‌باخته :


سلام علیکم
متن هایی که در این سایت درج می شود آری.
۰۹ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۳۹

ستاره پوش می گوید:

در این هوای آلوده جای یک تعطیلی خالیست....
که درتقوم ها بنویسند:تعطیل رسمی ، روز ظهور حضرت مهدی(ع)
۰۹ اسفند ۹۱ ، ۲۲:۱۷

ابر می گوید:

فکر می کردم هوای دل همه ی ادم ها هم این قدر الوده شده .
خدا رو شکر که هنوز همه مان این قدر الوده نیستیم .
بازهم میشود امیدوار بود شاید روزی دلهایمان صاف شودمثل ایینه ...
۱۰ اسفند ۹۱ ، ۱۷:۱۱

مهسا می گوید:

آلودگی هوا ،‌دیگه به چشم من نمیاد. بس که فکر و ذکر و دل آدما‌ آلوده شدن.
۱۰ اسفند ۹۱ ، ۲۰:۵۸

ارزو می گوید:

الودگی دل ماست که هوای شهر رو الوده کرده ..
اخه میدونید چیه ؟ اگه هرکی به فکر خودش نبود میشد از این الودگی هوا کاست ..
پس کاش اول دلمامون صاف بشه تا هوای شهرمون هم صاف بشه ..
امروز باران بارید هوای شهر را شست .
کاش باران دل من هم میبارید شاید این بغز گلویم فرومی خفت .
۱۷ اسفند ۹۱ ، ۲۲:۱۷

شهید من می گوید:

سلام...ممنون از حضورتون....خوب نوشتید...
ای کاش آلودگی دنیا به دلمان نگیرد....سپید باشد دلمان....فارغ از آلودگی دنیا.....
به روزم
یاعلی
۲۴ اسفند ۹۱ ، ۱۱:۳۱

زهرا می گوید:

تا کی دل من چشم به در داشته باشد؟
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که اغشته به بوی نفس توست
از کوچه ی ما کاش گذر داشته باشد...
سلام.
ممنون از اینکه بهم سر زدین.
با اجازتون آدرس شما رو لینک کردم.
۲۵ اسفند ۹۱ ، ۰۰:۴۴

فاطمه می گوید:

میدونید چیه ؟ خیلی دلم گرفته ازشهری که پرشده از ریا ودوری .شهری که اگه توش صادق باشی باهات بدرفتار میکنند .چون مثل خودشون نیستی . بدم میاد از ادمایی که ادای روشن فکرا رو در میارن و فکر میکنند که اگه ادما همه ی کار هاشون رو باعقلشون انجام بدم به بهترین شکل ممکن انجام میشه . و ادمایی که عقل ودلشون رو یکی میکنن تا خدا رو تو تمام لحظه هاشون داشته باشن حقیر میکنند . بدم میاد ازاین همه دروغ که هر ثانیه گقته میشه و حالا اگه مثل خودشون نباشی بهت تهمت میزنند و هر چی که بخوان بارت میکنند. بدم میاد از این شهر که رنگ سیاهی گرفته . کاش بهم نگید یک بعدیم که این هم یک کلمه است که ما ها ساختیم تا همدیگه رو متهم کنیم وبازم بگیم که ما روشن فکریم . شمالطفا جوابم رو بدید اقاسید
اینکه دلمون از ادما وشهر بگیره یک بعدی بودن نیست اینکه دوست داشته باشیم حداقل صافی وذلالی خودمون رو به خاطر دنیا از دست ندیم یک بعدی بودن ؟؟
اینکه بگیم بابا خسته شدیم از دروغ وریا وار خود خواهی و خودبینی یک بعدی بودن ؟
اینکه از این شهر و رنگ و ریا و زرق وبرق پناه ببریم به طلائیه یک بعدی بودن ؟؟
سلام به فاطمه خانم
خواستم بگم منم باشما موافقم . نمیدونم چرا اونایی که از بعد حرف میزنند از بعد ( اینده ) چیزی نمیگن حواسشون نیست که بلاخره زمانی هم میمیریم واینده یعنی دنیای پس ازمرگ نه دنیایی که الان توشیم ودودقیقه ی بعدمون که همش یک سری ادم هارو به یک بعدی بودن محکوم میکنن وخودشون هرکاری که بخوان میکنند اصلا حواسشون انگارنیست یا خودشون رو به حواس پرتی زدن که بابا بلاخره زمانی هم میرسه که ادما میمیرن واون زمان باید جواب تمام کارهاشون رو بدن .
محکوم کردن ادما راحت ولی جواب این اتهمام رو معلوم نیست می خوان چه طوری بدن . اخه منم ازاین دلم گرفته که خدا خودش همه چیز رو میبینه و این طوری سکوت میکنه . شاید ماها هم محکوم به بودن در زمین هستیم ومجکوم به بودن ...
۰۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۱:۲۴

نواب کلانتری می گوید:

سلام.من برای اولین بار است که اینجا هستم..
خیلی زیبا بود..
التماس دعا.
ی ا ح ق

پاسخ دل‌باخته :


سلام خدا بر شما
به دل آباد خوش آمدید
در پناه خدا باشید و بمانید
۳۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۳۵

نیکومنش می گوید:

.
سلام

اسلام و قرآن و معصومین(ع) سراسر امید و نشاط و حرکت روبه جلو هستند.

آیه یاس و ناامیدی و بد بینی از کارهای شیطان است.

همه چیز بسوی آینده ای بسیار خوب و روشن می رود.

لطفا مثل قرآن و معصومین به دلها شوق پیروزی و حرکت بدهید.

.

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمة الله
سپاس از توجه و همراهی تان
۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۰۳

سید می گوید:

با سلام خیلی جگرسوز نوشتید این را از جاری شدن بی امان اشکهایم فهمیدم و از دلی که بی اختیار گرفت و تنگ و تنگ تر شد .خسته ام از این همه مظاهر دنیا و این همه گناه و بی عفتی .در همین عالم مجاز چه اتفاقاتی می افتد که برای سوزاندن دل مهدی فاطمه س که این روزها داغدار مادر است کافیست چه رسد به....کاش میشد کاری کرد که حیای از دست رفته بازگردد و فاطمی و علوی باشیم به نجابت نگاه علی اکبر ع.مواظب باشیم چرا که نفس اژدرهاست او کی مرده است از غم بی آلتی افسرده است.

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمة الله
اعوذ بالله من نفسی، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
ممنونم از توجه و نگاه و همیاری تان
۱۰ دی ۹۳ ، ۱۴:۱۲

محمدرضا زائرمشهد می گوید:

عزا در کربلای من از از اربعین امسال شروع شده و تا آخر عمر ادامه خواهد داشت

پاسخ دل‌باخته :


ابد والله ما ننسی حسیناه
۲۳ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۰۲

رصد فکر می گوید:

جالب بود
با ما هم سر بزنید..

پاسخ دل‌باخته :


سپاس از توجهتان
ان شاءلله
۲۰ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۴۸

مینا می گوید:

سلام مرسی

پاسخ دل‌باخته :


سلام علیکم
سپاس

ارسال دل‌گویه ها:

بدیهی است که همه دیدگاه‌های شما خوانده شده و برای انتشارشان، ملاک‌ها و معیارهایی لحاظ می شود؛ بنابراین، برای درج دیدگاه خود، رعایت برخی چهارچوب‌های اخلاقی ضروری است:

- لطفاً دیدگاه خود را به زبان فارسی بنویسید، پیام های غیر فارسی منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که حاوی توهین، تهمت یا افترا، نسبت به اشخاص حقیقی و حقوقی باشد منتشر نخواهد شد.
- از ارسال دیدگاه های تبلیغاتی و یا حاوی لینک، خودداری کنید، پیام های نامرتبط با متن، تأیید نمی شوند.
- لطفاً دیدگاه‌تان تا حد امکان مربوط به همین نوشته باشد، در غیر اینصورت می‌توانید از قسمت تماس با ما استفاده نمایید.

بلاگرهای بیان لطفا برای ارسال نظر و یا رأی‌دهی به مطالب روی گزینه «وارد شوید» در کادر پایین کلیک کنید تا مجبور نشوید نام و آدرستان را مجددا بصورت دستی وارد کنید.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی