محرم ثابت کرد که شبهروشنفکران فقط پای سفره امام حسین است که کاملا متحدالشکل دغدغه رفتگران را پیدا میکنند، و الا از نظر آنها در یازده ماه دیگر سال کسی در خیابان آشغال نمیریزد!
محرم ثابت کرد که شبهروشنفکران فقط پای سفره امام حسین است که کاملا متحدالشکل دغدغه رفتگران را پیدا میکنند، و الا از نظر آنها در یازده ماه دیگر سال کسی در خیابان آشغال نمیریزد!
گریه کنم یا نکنم...؟
روز تدفین شهدای گمنام دانشگاه قم بود، وسط ظهر، همه در آن تکه از بیابان مشغول گرفتن وضو بودند، بچهها برای آنکه وضویشان صحیح باشد، نایلون سوراخ شده پر از آب را به داربستها بسته بودند تا با چکههای نایلون وضو بگیرند. من آن روز عکاس مراسم بودم، کنار داربستهای پر از سربندی که دور مزار کشیده بودند میگشتم و دنبال شکار صحنه بودم. از پشت چشمی دوربین یک لحظه دیدم نایلون آب خیلی اتفاقی کنار
شب هفتم؛ ببین تبار مستکبرین کودک کش را!
شاید از همان قدیم ها که محرم می رسید و میشنیدیم روضه شش ماهه را، چنین حادثه دلخراشی قدری برایمان باور نکردنی مینمود. باید قبول کرد هضم چنان روضه ای سنگینی آن روزها چندان سهل نبود. آخر کودکی شش ماهه برای یک سپاه چندین هزار نفری، چقدر خطرناک میتواند باشد که از رساندن چند جرعه آب به لب های او هم دریغ کنند؟ تا سالها پیش اگر تنها روضه های مکشوف را در کمال ناباوری می [...]
صف بسته اند بر در آهنگران شهر
وقت تشهد
نمازش فُرادا شد
امام جماعتی که
پیک هجده هزار نامه بود!
در دستگاه حضرت اباعبدلله به نحوه عرض ارادت و کیفیت عزاداری کسی کاری نداشته باشید، باور کنید امام حسین سر عزاداران و عاشقانش با کسی تعارف ندارد.
گوشه نمای محرم اباعبدالله
..:: برای دریافت کد گوشه نما روی ادامه مطلب کلیک کنید ::..
از فرط فکرها و حجم کارها و فراوانی برنامهها تکیه دادهام به دیوار اتاق کوچک خانه. همینطور زانوهایم را بغل کردهام، مدام در و دیوار و سقف را نگاه میکنم. به هر گوشه از اتاق که خیره میشوم، مثل ماشین زمان مرا به میانه دهه قبل میکشاند. آن ایام شب و روزم در همین اتاقی میگذشت که یک قرآن به همراه یک رحل و یک فرهنگ عمید - یادگار شوهر عمه شهید - در طاقچه آن بود که کنارش دفتر چهارم و پنجم و [...]
حسین بیشتر از لایک
تشنه لبیک بود
افسوس که
جای عمل به حرف هایش
نوت و کپشن نوشتیم برای عاشورایش!
دوباره نوحه جسم پریشان...
.: برای مشاهده و دانلود دل نما روی ادامه مطلب کلیک کنید :.
سلام خدا بر تو ای جگر گوشه رسول خدا. تحیات الهی بر تو ای بانوی یاسگونه مرتضی. صلوات خدا بر تو ای همیشه سنگ صبور محنهای حسن. درود آسمانها بر تو ای الی الابد محزون شهید غریب. سلام مادرجان! سپاس که سیصد و شصت و پنج روز سال، هوایمان را داشتی و اجازه دادی که دوباره محرم حسین تو را تنفس کنیم. بانو، ما همه ممنون دار تو ایم، گرچه دست به پهلو داشتی تو، گرچه سخت به پهلو [...]
گاهی دلم روضه های تصویری می خواهد..
هر سال مقلد دل می شوم در این ماه محرم. آخر تا محرم از راه می رسد، دلم راه می افتد دنبال کاروان حسین و من نیز دنبال دل راه می افتم و مطیع امر او می شوم. طوری که اگر احساس غریبی به دل دست داد، بروم تکیه دهم به دیوار هیئت ها، تا دلم از هُرم آتش روضه ها گرم شود. یا اگر دلم هوای کوچه های کربلا داشت، جای اینکه بنشینم توی اتاق و زانوی غم بغل بگیرم، شال و کلاه کنم و راهی شوم سمت باز [...]
کوفیان هر چه جهد کردند نتوانستند طلوع خورشید حقیقت را بعد از عاشورا مانع شوند. گرد و خاک ستم کوفیان بر زمین که نشست و غبار فتنه تا خوابید، از همان لحظه بود که تمام عالمیان به چشم خود، حسین را سرفراز تاریخ دیدند. و این آرمان حسین بود که عالم گیر شد و حکومت سراسر ظلم یزیدیان تاریخ را یکی پس از دیگری به تاراج برد. تا امروز پرچم های سیاه - برای هزار و سیصد و هفتاد و چهارمین بار - در عزای [...]
انتظار یکساله یعنی پانصد و بیست و پنج هزار و ششصد دقیقه بی قراری...
سر درد عجیبی گرفته ام این روزها. قدری کلافه ام. سرم را تکیه داده ام به دیوار و زانو بغل گرفته ام. سوز سردی از نیمه ی باز پنجره اتاق می آید. باز آسمان ابری ست. هوا کم کم دارد سرد می شود. نگاهی به تقویم روی دیوار می اندازم، تقویم به روزهای سرخش رسیده در این فصل زرد. کاروان غم آنقدر سریع منزل ها را پشت سر گذاشت که بهار و تابستان هم از قافله جا ماندند. حالا سر آخر در این فصل سرد، چرخ روز [...]
از آنجا که
«سیاست ما عین دیانت ماست»
امسال با برائت از آمریکا
به پیشواز محرم می رویم
و به کوری چشم یزید [...]
عنایت امام حسین «علیه السلام»
.: برای شنیدن و دریافت این دل شنید روی ادامه مطلب کلیک کنید :.
نفس نمی کشید زینب
از آن عصر که بریدند،
نای زندگی اش را...
غرب ماهواره به فضا می فرستد،ما فرزندانمان را به ماهواره می فرستیم!
احساس عجیبی دارم. احساسی ناشناخته و آمیخته با ترس. ترسی غریب از پایان یک دلخوشی نمناک. دست شوق در آستین روزگار، متوسل به ضریح دل خوشی هاست و پای رفتن در مسیر سخت زندگی، متکی بر زمین و باغچه بهانه هاست. زندگی بدون بهانه زندان است. قریب است که دلخوشی این شب و روزها را بگیرند از دست دل مان، تا باز با کوله باری خالی، مسافر بی مقصد روزگار شویم. همین [...]
..:: برای دریافت کد گوشه نما روی ادامه مطلب کلیک کنید ::..